شناسایی ۱۳۰ هزار دانشآموز بازماندهازتحصیل
عـصــر جـنــوب| asrejonoob.ir: از هفتههای ابتدایی آذرماه بود که خبرهایی مبنیبر پیگیری پیامکی وزارت رفاه از کودکان بازماندهازتحصیل منتشر شد. ماجرا از این قرار بود که خبرنگاری در توییتر اعلام کرد نام فرزندش به اشتباه در میان کودکان بازماندهازتحصیل جای گرفته و وزارت رفاه با پیامک دلیل این مسئله را از او جویا شده، خبرنگار هم بهجای تکذیب این مسئله، برای سنجش صحت رفتار وزارت رفاه، در پیامکی عنوان میکند که به دلیل مشکل مالی از فرستادن فرزندش به مدرسه صرفنظر کرده است. کمی بعد وزارت رفاه در پیامک هزینه تحصیل دانشآموز را متقبل میشود و از پدر میخواهد فرزند را برای ثبتنام به مدرسه ببرد.
شعار سال: احمد میدری، معاون اجتماعی وزارت رفاه، میگوید طرح شناسایی دانشآموزان بازماندهازتحصیل و حمایت از آنها از سال گذشته آغاز شده است. به گفته میدری، برای اجرای این طرح با همکاری وزارت آموزشوپرورش، کد ملی دانشآموزانی را که در مدارس ثبتنام کردهاند استخراج می کنند و با کد ملی افراد پنج تا ۱۱ ساله (سن تحصیل در مقطع پیشدبستانی تا پایان دوره ابتدایی) تطبیق داده میشود. آمار دقیق کودکان بازماندهازتحصیل سالها محل ابهام و تردید بوده است. عدهای آن را تا چهار میلیون هم اعلام کردهاند و برخی دیگر رقم را کمتر از صد هزار نفر دانستهاند. اقدام اخیر وزارت رفاه را میتوان تلاشی در راستای شفافیت آمار در این زمینه قلمداد کرد. ماجرای کودکان بازماندهازتحصیل مدتهاست که جزء فعالیتها و پیگیری اصلی فعالان مدنی و همچنین مسئولان اجتماعی کشور است. این مسئله جدا از کودکان ایرانی که به دلیل فقر از تحصیل بازمیمانند، شامل کودکان خارجی نیز میشود که به دلیل فقدان اوراق هویتی از رفتن به مدرسه بازماندهاند؛ ماجرائی که پس از فرمان رهبری در سال ۹۴، شکل دیگری به خود گرفت. در این فرمان بیان شده بود: هیچ کودک افغانستانی، حتی مهاجرینی که بهصورت غیرقانونی و بیمدرک در ایران حضور دارند، نباید از تحصیل باز بمانند و همه آنها باید در مدارس ایرانی ثبتنام شوند. اما مسئله کودکان بازماندهازتحصیل تنها به کودکان خارجی برنمیگردد. کودکان ایرانی زیادی در سرتاسر کشور به دلیل فقر، از ادامه تحصیل و مدرسهرفتن بازمیمانند. روی دیگر سکه ترک تحصیل اما نبودن مدرسه و کلاس درس برای دانشآموزان است. در روستاهای بسیاری از استانهای ایران، دختران زیادی پس از اتمام دوره ابتدایی، به دلیل نبودن مدارس متوسطه در روستا و نزدیکی خانهشان، عطای مدرسهرفتن را به لقایش میبخشند. در سیستانوبلوچستان مطابق آمار مؤسسات مدرسهساز، کمبود شش هزار کلاس درس احساس میشود. فقر، نبودن فضای آموزشی و سنتهای حاکم در برخی شهرها و روستاها، مثلثی است که بنبست مدرسه را برای بچههای بازماندهازتحصیل ایرانی ساخته است. اما بلافاصله بعد از اجرای فرمان رهبری – که فقط کودکان افغانستانی را شامل میشد – عدهای از فعالان مدنی درباره کودکان پاکستانی که از قضا تعدادشان در ایران نیز کم نیست صحبت کردند. بعد از اجرای این طرح بود که محمد بطحایی، وزیر آموزشوپرورش، با هشتگ «از مهر جا نمانند» در سال ۹۵ از مردم خواست که هر کودک بازماندهازتحصیل ایرانی و خارجی را به آموزشوپرورش معرفی کنند. هرچند آن سال بطحایی ادعا کرد که هیچ کودکی از مهر جا نمانده، اما در شمارش و آمارهایش کودکان پاکستانی را که در حاشیه استانهای زیادی از کشور زندگی میکنند و در ایران متولد شدهاند حساب نکرد. جدا از این کودکان زیادی بودند که با تلاشهای وزارت رفاه به مدرسه بازگشتند، اما برای آنکه نانآور خانواده خود بودند، پس از مدتی از پشت میز مدرسه به سر چهارراه اسبابکشی کردند تا چرخ زندگی سختشان را بچرخانند. بحران ترک تحصیل در مناطق حاشیهای مسئله حالا آمار احمد میدری، معاون اجتماعی وزارت رفاه، از کودکان بازماندهازتحصیل است که در گفتوگو با ایرنا ارائه میکند. معاونت اجتماعی وزارت رفاه در چند سال گذشته ذرهبینش را روی فقر قرار داده و دربارهاش پیگیریهای جدی به عمل میآورد. میدری که در تمام این سالها تلاش میکند که اعطای تابعیت از طرف مادر را به کودکان بازگرداند، در گفتوگویی بیان کرده است: پس از اینکه تعداد افراد بازماندهازتحصیل مشخص شد، با همکاری وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات شماره سرپرست یا یکی از اعضای خانواده را دریافت کرده و با ارسال پیامکی به آنها، علت ثبتنامنکردن دانشآموز را جویا میشویم. با مقایسه کدهای ملی مشخص شده است که بیش از ۱۳۰ هزار دانشآموز در سال تحصیلی ۹۷-۹۸ ثبتنام نکردهاند. همچنین از طریق مرکز تلفنی که در وزارتخانه دایر است و بیش از صد معلول در آن فعالیت میکنند، با افراد خانواده آنها تماس میگرفته میشود. از زبالهگردی تا درسخواندن رؤیا منوچهری، مسئول خانه ایرانی جمعیت امام علی (ع) در شهرری نیز با بررسی وضعیت کودکان بازمانده از تحصیل ایرانی و خارجی میگوید: درباره کودکان ایرانی، ما بیشتر ترک تحصیل را در میان آنها شاهد هستیم؛ یعنی در محلاتی که حوزه فعالیت ماست، چه در تهران و چه در دیگر استانها، بچههای ایرانی که محدودیتی برای ثبتنام در مدارس ندارند، با بحران ترک تحصیل مواجه هستند؛ دلایلی که شاهدش هستیم، این است که مدارس با وجود آسیبهایی که بچهها در مناطق آسیبدیده دارند، نرمافزار مناسبی برای شناسایی این آسیبها ندارند که بتوانند بچهها را در مدرسه نگه دارند. بهعنوان مثال در منطقه لب خط شوش یا خاکسفید، بچهها به دلیل شرایط محیطی محله یا فرهنگ خانواده بسیار به لحاظ روحی آسیب دیدهاند و در معرض انواع و اقسام آسیبها قرار دارند. پدر و مادر اعتیاد دارند و شاید بچهها وادار به دزدی شوند و مدارس این منطقه شاید آن زمینه مناسب را برای بچههایی با این وضعیت ندارند؛ درحالیکه انتظار این است که در مدارس محلات حاشیهای بخشی بهعنوان مددکاری با یک برنامه و رویکرد جدید داشته باشند و متأسفانه این خلأ در آموزشوپرورش وجود دارد. منوچهری تأکید میکند: بچههای ایرانی بیشتر کار کارگاهی انجام میدهند. بخشی از کودکان که به آنها قوم غربت گفته میشود، هم در سر چهارراهها به تکدیگری و دستفروشی مشغول میشوند. آنها ایرانیهایی هستند که شناسنامه دارند؛ اما به دلیل شرایط محیطی از مدرسهرفتن میمانند. تجربه تلخ دیگری داشتیم که آن را بازگو میکنم؛ ما خیلی وقتها بعد ترک تحصیل با بچه و خانواده صحبت کردهایم که بچه به مدرسه برود؛ اما یک سال هم دوام نیاورده، برای اینکه شرایط مناسبی برای این دست از بچهها در مدارس وجود ندارد؛ حتی ما فهرستی هم از بچههایی در مدارس دولتی داشتیم که وسط سال ترک تحصیل کرده بودند. در نقاط جنوبی کشور و روستاهای دیگر استانها هم از دلایل ترک تحصیل بچهها بُعد مسافت است. بچهها چون در منطقهشان مدرسه ندارند، از تحصیل جا میمانند. منوچهری همچنین درباره کودکان خارجی بازمانده از تحصیل نیز میگوید: درحالحاضر لایحهای برای اعطای شناسنامه به کودکان دارای مادر ایرانی تهیه شده و در حال بررسی است و هنوز به تصویب نرسیده است و بچههای دارای مادر ایرانی میتوانند کارت آبی بگیرند. فعلا بچههای افغانستانی غیرمجاز، میتوانند کارت آبی دریافت کرده و در مدارس دولتی کشور ثبتنام کنند. این طرح هم از سوی رهبری به نام طرح فرمان صادر شد. این طرح فرمان بسیار خوب و مؤثر برای کودکان خارجی فاقد اوراق هویت بود؛ اما مدارس ظرفیت لازم برای ثبتنام این کودکان را ندارند. در واقع بسترسازی برای این طرح انجام نشده. دستورالعمل این طرح وجود دارد؛ اما مدارس ظرفیت ثبتنام ندارند. این فعال مدنی در پایان خاطرنشان کرد: بحث دیگر در باره بچههایی بود که کارشان زبالهگردی است. بچههایی که صرفا برای کار به ایران میآیند و چون خانوادهای ندارند، نمیتوانند اصلا مدرسه بروند و جزء آمار بچههای محروم از تحصیل محسوب میشوند. دراینحال به گفته میدری «تاکنون با ۸۰ هزار نفر از سرپرست دانشآموزانی که ثبتنام نکردهاند، از طریق این مرکز تلفن تماس گرفته شده است تا مشخص شود چرا کودکان آنها به مدرسه نمیروند». این مقام مسئول با یادآوری اینکه طرح شناسایی دانشآموزان بازمانده از تحصیل از سال گذشته اجرائی شده است، گفت: پس از اینکه برای ما محرز شد «فقر» عامل ترک تحصیل دانشآموزان است، بخشی از هزینه تحصیل آنها از سوی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی پرداخت میشود. میدری اضافه کرد: ۳۰ درصد دانشآموزان بازمانده از تحصیل مربوط به سیستانوبلوچستان است؛ ضمن آنکه استانهای تهران و خوزستان نیز در رتبههای بعدی قرار دارند. او در توضیح چرایی قرارگرفتن استان تهران در این فهرست گفت: والدین معتاد و رهاکردن کودکان، مهمترین علت بازماندن کودکان این استان از تحصیل محسوب میشود. معاون امور رفاهی وزارت تعاون در ادامه، معلولیت را مهمترین عامل ترک تحصیل کودکان بیان کرد و افزود: فوت کودک و ابطالنکردن شناسنامه و کارت ملی، فقر و مهاجرت از دیگر عوامل ترک تحصیل کودکان در سن پنج تا ۱۱سالگی است.