مرعشی: روحانی را اصلاحطلب میخواهیم
عصر جنوب: یک فعال اصلاحطلب گفت: ما روحانی را اصلاحطلب میخواهیم؛ اینکه چرا اصلاحطلبان از روحانی حمایت میکنند به آن دلیل است که سبد رای آنها به حساب روحانی واریز شد.
اگر بخواهیم عملکرد سیزده ماهه گذشته دولت را بررسی کنیم، این عملکرد را چگونه ارزیابی میکنید؟
عملکرد دولت یازدهم را در یک سال گذشته بهطور نسبی مثبت ارزیابی میکنم. همانطور که شما گفتید برخی معتقدند که عملکرد دولت یازدهم در حوزه اقتصادی مناسب نبوده است، باید درنظر داشت دولت یازدهم؛ در چه شرایطی کشور را تحویل گرفت. با آماری که از فساد اقتصادی، مالی و اداری گذشته منتشر شد به یک معنا میتوان گفت بیاعتمادی جامعه بالا بود. همین بیاعتمادی اکنون دامن دولت را گرفته است. منتقدان اقتصادی دولت باید وضعیتی که دولت کشور را تحویل گرفت بسنجند؛ به همین دلیل است که آرامش نسبی بازار و کاهش نرخ تورم تا حدودی نشان دهنده تلاش دولت است. همانطور که رئیسجمهور گفت دولت از رکود خارج شده وتا کنون گامهای مثبتی را برداشته است.
بالاخره انتظار رایدهندگان بیش از این چیزی بود که دولت یازدهم انجام داد؟
دولت یازدهم، بیش از هر چیز جامعه را از شرایط نامتعادل نجات داد و آرامش نسبی را بر کشور حاکم کرد شما تا نگویید دولت یازدهم چه چیزی را تحویل گرفته است بیتردید نمیتوانید عملکرد دولت را به قضاوت بنشینید. عملکرد دولت تابع شرایطی از جامعه است که اکنون دولت یازدهم را تحویل گرفت. انتظار بیش از حد از دولت اشتباه نیست اما میتوان ادعا کرد که دولت را با مشکل مواجه میکند، البته دولتمردان هم با توجه به شرایط خود واقعیت جامعه را بهخوبی درک میکنند. دولت یازدهم میداند که باید بر اساس واقعیات و امکانات وعده دهد و گام بردارد. البته نباید از نظر دور داشت که عبور دولت از شعارها و وعدههایش هم نباید اتفاق بیفتد که تا امروز تقریبا چنین نبوده است.
یعنی معتقدید دولت از شعارهایش عبور نکرد؟
نه، همچنان معتقدم دولت یازدهم از شعارهایش عبور نکرده است. سخنرانی رئیسجمهور پس از استیضاح وزیر علوم خود گویای این امر است. دولت به لحاظ سیاسی سعی کرده است که به وعدههای خود عمل کند. اما در این راه مشکلات بسیاری بر سر راه دولت ایجاد شد. فکر میکنم دولت یازدهم، دولتی است که میخواهد به وعدههایش عمل کند اما باید از توان لجستیکی خود بهره بگیرد. توان تدارکاتی دولت، اصلاحطلبان و طبقه اجتماعی نزدیک به اصلاحطلبان هستند. این طبقه اجتماعی قطعا میتواند به دولت کمک کند.
اصلاحطلبان، چگونه میتوانند به دولت کمک کنند یا دولت چگونه از آنها حمایت کند؟
دولت باید شرایط را برای فعالیت اصلاحطلبان و حرکت آنها فراهم کند. که البته تا کنون شرایط برای فعالیت و گام برداشتن اصلاحطلبان به سمت کارهای تشکیلاتی و حضور بیشتر احزاب فراهم شده است که این هم نشاندهنده تلاش دولت برای عمل به وعدههایش است. توان تشکیلاتی اصلاحطلبان نسبت به سالهای گذشته کاهش پیدا کرده است. در کنار این امر اصلاحطلبان باید به سمت تشکیل گروههای بزرگتر حرکت کنند. تا بتوانند توان تشکیلاتی خود را بیشتر مورد بهره برداری قرار دهند. دولت یازدهم با کمک بدنه اصلاحطلبی پدید آمد به همین دلیل تشکلیابی و اتحاد اصلاحطلبان توان دولت را افزایش میدهد. دولت توانسته است خرد، تدبیر و کارشناسی را بر کشور حاکم کند بنابراین امید میرود شرایط و فضا بهگونهای فراهم شود که تشکلهای اصلاحطلب بتوانند آماده فعالیت شوند. هر چند عملکرد دولت به لحاظ سیاست داخلی با عملکرد وزارت کشور پیوند خورده است.
در این دوره عبور از مشکلات ۸ سال گذشته به نظر من دشوار است. دولت یازدهم، هم سیاستهای نظام را دنبال کرد و هم تلاش کرد تا به شعارهای خود پایبند باشد. سخنرانیهای اخیر رئیس جمهور هم تلاش برای جذب پایگاه رای خود بود. رئیس جمهور نشان داد که میخواهد به شعارهای خرداد ۹۲ پایبند باشد. تاکید بر حمایت از وزیر علوم سابق و انتخاب دکتر نجفی نشانی از درک صحیح دولت از اتفاقات پیرامونی است. مقام معظم رهبری هم مانند دیگر دولتها از این دولت حمایت کردند.
آیا اتحاد اصلاحطلبان و روحانی ادامه پیدا میکند؟ چرا اصلاحطلبان از روحانی و دولت اش حمایت میکنند؟
دکتر روحانی در جبهه و گرایش اصلاحطلبان قرار میگیرد. چه آنکه او با شعارهای اصلاحطلبانه رئیسجمهور شد و اکنون برخی از ارکان دولتش بر این اساس حرکت میکنند. ما روحانی را اصلاحطلب میخواهیم. اینکه چرا اصلاحطلبان از روحانی حمایت میکنند به آن دلیل است که سبد رای آنها به حساب روحانی واریز شد. روحانی رئیسجمهور و نماینده اصلاحطلبان است بنابراین موفقیت روحانی، موفقیت اصلاحطلبان و شکست روحانی، شکست اصلاحطلبان است. به هر حال دولت روحانی روند مدیریت اجرایی کشور را که اصلاحطلبان نسبت به آنها اعتراض داشتند تا حدودی اصلاح کرد. از سوی دیگر فضای داخلی سیاسی را برای فعالیت اصلاحطلبان فراهم کرد. به همین دلیل تحت فشار تندروهای جناح اصولگراست، البته من برخی از این تندروها را اصولگرا نمیدانم، جریان خاصی هستند که تقابل با روحانی را پیش میبرند تا روحانی از شعارهای خود دست بکشد. البته روحانی بیدی نیست که با باد مخالف بلرزد.
روحانی از شعارهای خود دست بکشد. به چه معنا است؟! چرا چنین تقابلی را آغاز کردند؟
هدف، عقبنشینی روحانی از مواضعی است که بر اساس آن رای آورد. بخشی ازسوالها از وزرا و استیضاح وزیر علوم به همین دلیل بود. روحانی تحتتاثیر فشار تندروها در مجلس رویه خود را عوض نمیکند. انتخاب آقای نجفی به سرپرستی وزارت علوم، پاسخ خوبی به تندروها بود. من ایشان را انسانی توانمند و قدرتمند به لحاظ اجرایی میدانم. عدهای به ظاهر فعالان سیاسی با هر بادی تغییر مسیر میدهند یعنی به سرعت تغییر موضع میدهند، اما روحانی اینگونه نیست.
اصلاحطلبان برای کمک به روحانی نمی خواهند در انتخابات مجلس شرکت فعال داشته باشند؟
چرا میخواهند، اصلاحطلبان انتخابات مجلس برایشان مانند هر انتخاباتی مفید است. مهم نیست مجلس آینده با جریان ما همسو باشد یا نباشد. بین روحانی و اصلاحطلبان فاصلهای وجود ندارد. امیدواریم مجلس مملو از نیروهای لایقتر و با کفایتتر شود تا جایگاه نمایندگی ارتقا یابد؛ این مهم نیست مجلس همسو با جریان ما باشد یا نباشد چندان مهم نیست، اگر مجلس همسو نیز نباشد اشکالی ندارد و مهم این است که با کفایت باشد. تذکر چند نماینده به معنی تذکر مجلس نیست. البته ممکن است اصلاحطلبان از دولت انتقاداتی هم داشته باشند اما بهزعم ما دولت کنونی یک نعمت بیبدیل برای کشوراست و ما باید از دولت حمایت کنیم. هرچند چنان که گفتم بهویژه در حوزه سیاست داخلی ممکن است به عملکرد دولت انتقاداتی هم داشته باشیم اما این نافی حمایت ما از دولت نیست و اصلاحطلبان همچنان از دولت اعتدال آقای روحانی حمایت خواهند کرد. ببینید مساله اصلاحطلبان فردی، شخصی یا جناحی نیست که ما پس از حمایت از آقای روحانی حالا توقع جایگاه داشته باشیم.
جایگاه اصلاحات در ایران مشخص و مبرهن است؛ اصلاحطلبان به کشور فکر میکنند، دولت فعلی هم در جهت عزت کشور گام برمیدارد و بنابراین از هر طیفی باید حمایتش کرد. این که دولت اگر در جایی از من اصلاحطلب دعوت به کار نکرده یا احیانا اصلاحطلبی دراین باره رنجیده شده است یا… ملاک درستی برای قضاوت نیست. ملاک و معیار ما عزت این کشور است و هماکنون دولت در این راه قرار دارد و حمایت ما هم پشتوانه دولت است.
برخی با توجه به همین نکتهای که شما هماکنون به آن اشاره کردید، میگویند که اصلاحات رنگ و بوی اعتدال گرفته و انگار گفتمان اصلاحات درحال تبدیل شدن به گفتمان اعتدال است! آیا این را میپذیرید؟
خیر، اصلاحطلبی مشی و منش خودش را دارد! ما متحد دولت هستیم اما اصالت خودمان را هم حفظ میکنیم و قطعا در انتخابات هم حرف خودمان را خواهیم زد.
به نظر شما در این انتخابات امکان دارد که حضور نامزدهای خارج از چارچوب اصلاحات اما نزدیک به دولت عرصه را برای حضور نامزدهای اصلاحطلب تنگ کند؟ منظورم این است که اگر همچون انتخابات رئیسجمهوری که اشتراکنظر نهایی بر یک نامزد قرار گرفت، یک لیست واحد قرار باشد از سوی جریانهای سیاسی نامبرده ارائه شود، این لیست تا چه حد اصلاحطلب است؟
اگر منظورتان این است که محدودیتی از سوی اعتدالگرایان برای اصلاحطلبان ایجاد شود که خیر این گونه نیست. همانطور که گفتم ما در انتخابات حضور منسجمی خواهیم داشت. اصلاحات ظرفیتهای فراوانی دارد و از همه این ظرفیتها در انتخابات آینده استفاده خواهد کرد.
اکنون که بحث انتخاب لیست برای اصلاحطلبان مطرح است نقش آقای خاتمی در اصلاحات به چه معنی است؟
نگاه کنید! آقای خاتمی محور اتحاد و انسجام اصلاحطلبان هستند. در واقع اصلاحات را نمایندگی میکنند. ویژگی شخصی خاتمی این است که به هیچ وجه اهل دیکته کردن هیچ حرفی نیستند. انتخاب لیست اصلاحطلبان مبتنی بر اجماع نهایی است که فعلا سخن گفتن در اینباره زود است.اصلاحات بیش از هر چیز وابسته به خردجمعی است تا تکیه به یک نفر. دولت بیش از اندازه موفقیت داشته و اگر با همین سرعت به عملکرد خود ادامه دهد دولت یازدهم یکی از موفقترین دولتهای جمهوری اسلامی خواهد بود البته انتقادهایی به دولت وارد است که من این انتقادها را در نشریههای مختلف بیان کردم تا اشکالات برطرف شود.
موفقیت دولت را موفقیت کشور می دانم. ارزیابی کلی بنده از شخص روحانی نشان میدهد که وی اهل شنیدن است و به سخنانی که از سوی کارشناسان و مشاورشان بیان میشود گوش فرا میدهد و علاوه بر آن شجاعت تصمیمگیری را هم دارد و من اینطور استنباط میکنم که وی در تصمیمگیریهایی که به نفع کشور و ملت است حتی ذرهای از خود محافظهکاری و تزلزل نشان نمیدهد و این ویژگی شخصیتی، یک نقطه امید بهشمار میرود.
انتقادات به دولت بیشتر در زمینه سیاست داخلی است. این انتقادها را قبول دارید؟
انتقادات بیشتر به حوزه سیاست داخلی برمیگردد. در این حوزه رئیسجمهور مخالفان جدی دارد اما مدافعان و یاران وی به آن جدیت عمل نمیکنند و میتوان گفت که مردد هستند. این امر هم ناشی از دو بخش است؛ اول اینکه این امر ناشی از ناشیگری ماست اگر گوشهای از کار بر وفق مراد نباشد فکر میکنیم که بد است و دلسرد میشویم که این اشکال دارد. ما باید کل را درنظر بگیریم و نباید جزئینگر باشیم و بهبودی اوضاع کشور را در همه ابعاد احساس کنیم. بخش دیگر نیز ناشی از کارکردهای اشتباه تیم رسانهای دولت است و بخش دیگر بهطور مشخص وزارت کشور با همه اهمیتی که در سیاست داخلی دارد کارکردش بهگونهای نیست که معدل رایدهندگان به آقای روحانی را راضی کند. اخیرا به شهرستانی سفر کردم که برای سخنرانی دعوت شده بودم. در آن شهرستان در طول ۱۰ ماه گذشته چه در بخشداری و استانداری و چه در ادارات کوچکتر هیچیک کوچکترین تغییری به وجود نیامده و تمام تیم آقای احمدینژاد هنوز بر سر کار بودند.
نمیگویم نباید فردی از دولت قبلی بر سر کار باشد اما بالاخره مردم از رایی که به روحانی دادند، انتظاراتی دارند. ۶۵ درصد مردم به ایشان رای دادند. چرا وزارت کشور باید در همراهی این ۶۵ درصد مماشات کند؟ ضعف دیگر در حوزه ارتباطات وزرا و سازمانهای ملی با مجلس است. روحانی در بازسازی جایگاه اقدام شایستهای را انجام دادند . از سیاستهای تخریبی احمدینژاد فاصله گرفتند و سیاستشان تقویت مجلس بود که به نظر من سیاست درستی بود ولی دولت باید در دفاع از حقوق و استقلال دولت از مجلس جدیتر عمل کند و مصمم بودن ایشان باید به بعضی از وزرا هم سرایت کند. وزرا باید با جدیت بیشتری در مقابل دخالتهای نابجا برخی در کارهای اجرایی ایستادگی کنند.
در مجموع در سیاستهای خارجی گامهای بلندی برداشته شده و در نهایت در مذاکرات هستهای در پایان مهلت ۶ ماهه چالشها یا حل و فصل و یا تمدید میشود.ایران با قدرت وارد گفتوگو با جهان صنعت شده و در واقع با صلابت و تدبیر توانست حرکت کند. در اقتصاد نیز سیاستها عمدتا اصلاح شده هرچند ضعفهایی همچنان وجود دارد اما سیاستهای صحیح اعمال شده است. در حوزه درمان و بهداشت نیز فوقالعاده عمل شد و امیدواریم دولت در این امر ایستادگی و این موفقیت را تثبیت کند چراکه ما اگر بتوانیم با همین سرعت این روند را ادامه دهیم میتوانیم بگویم خدمات بهداشتی و درمانی ایران از نظر کاهش هزینههای درمانی مردم در حد کشورهای پیشرفته است.
شما گفتید روحانی اراده قویای در حل مسائل دارد اما به نظر میآید تنهاست.
این ضعف کاملا وارد است و من توصیه میکنم روحانی با ارزیابی صحیح از استانداران و معاونینشان تغییر مختصری در دولت انجام دهد. البته من کلی عرض میکنم و نمیخواهم برایشان تعیین تکلیف بکنم. اینکه آقای روحانی خودشان پیشتاز هستند اما بقیه ایشان را همراهی نمیکنند یک واقعیت است و راهحلش هم همان است که گفتم. دولت باید برای کنترل فضای سیاسی و تغییر فضای سیاسی کشور کمی پرتحرکتر باشد. به نظر من بخشی از این نقدها و حساسیتها در مجلس طبیعی است چون واقعیت این است که روحانی از جنس برخی از نمایندگان مجلس نهم نیست. نمایندگان از دولتمردان انتظاراتی دارند که تحقق این انتظارات فعلا از سوی دولت مقدور نیست منتها در کنار این موضوع یک بحث دیگری هم وجود دارد که تعامل میان دو قوه مقننه و مجریه به دقت بیشتر هیاترئیسه مجلس و دیگر نهادهای بالادستی بستگی دارد. در این میان متاسفانه یک شائبه دیگر هم در یک سال اخیر وجود دارد که از دوستانی که به مجلس رفتوآمد میکنند، شنیده شده است و آن این است برخی نمایندگان خواستههایی از دولت دارند و تقاضاهایی را مطرح میکنند که خارج از روال قانونی تعاملات مجلس و دولت است.
دولت باید نسبت به این تقاضاها چه کند؟
رفع این مشکل نیازمند ورود هیاترئیسه و بزرگان مجلس است چون اگر بزرگان مجلس نسبت به ترویج و مرسوم شدن این خواستهها حساس نباشند ممکن است این خواستهها در درازمدت به مجلس لطمه وارد کند. در این میان این مشکل باید بهصورت جدی در سطح سران مجلس و دولت رسما مطرح شود و مورد بحث و بررسی قرار گیرد و رئیسجمهور هم باید از وزرا بخواهد که نمایندگانی را که هرچند بهندرت اما خواستههایی دارند را معرفی کند تا طرح انگیزههای شخصی میان روابط دو قوه به حداقل برسد.
اگر دولت روحانی با ترکیب سیاسی مجلس همسوتر بود این نقدها کمتر نمیشد؟
بله اما جامعه، روحانی را اصلاحطلب میخواهد. اگر دولت اصولگرا بود این حالت کمرنگتر بود و شاید در این مدت روی کارآمدن روحانی و کابینهاش هم مطرح نمیشد. اما از آنجا که این اتفاق مهم در عرصه سیاسی کشور افتاده است یک عده قلیل در مجلس میخواهند دولت را تضعیف کنند.
برخی میگویند، تهدیدکردن وزرای کابینه روحانی به استیضاح درحالی که عمر دولت و فعالیت این وزرا هنوز به ۱۳ ماه نرسیده واکنشی روانی – سیاسی است به تعامل دولتهای احمدینژاد با نمایندگان، نظرتان دراینباره چیست؟
بهنظرم این تخریب و نادیده گرفتن شأنها تنها مشکل مجلس نیست که تضعیف شد و نادیده گرفته میشد بلکه مشکل عمومی است که طی هشت ساله دولت احمدینژاد بزرگ و بزرگتر شد. متاسفانه اگر آن روزها تمام مجلس مقابل دولت میایستاد و مراعات برخی مسائل را نمیکرد آنقدر به ما لطمه وارد نمیشد.
روحانی و دولتش با این فضا و این همه نقد و هجمه چه کند؟
دولت میتواند از این چالشها استفاده کند و درباره مسائل مطرحشده روشنگری کند و ماهیت طرح این سوالها را به مردم بشناساند چرا که در این میدان داور نهایی مردم هستند و پشت دولت ایستادهاند. دولت نیروهای قوی زیادی دارد به همین دلیل وقتی واقعیت و ماهیت نقدها برای مردم روشن شود این منتقدان هستند که ضرر میبینند و دولت باید اعلام کند که برخی از نمایندگان در طرح انتقاداتشان تعمد دارند چراکه اتفاقی در کشور رخ نداده است که این همه دولت مورد هجمه قرار گرفته است. شفافیت عمل دولتمردان و ورود نیرومند دولت به این بحثها این هجمهها را خنثی میکند.
فکر میکنید تخریبها میتواند محبوبیت روحانی را کم کند؟
این به خود دولت بستگی دارد که چگونه از این چالشهای سیاسی استفاده کند. اگر قوی عمل کند و در صحنه عمومی کشور با قدرت سخن بگوید و مشکلات سر راهش را با مردم در میان بگذارد، قطعا لطمه نمیبیند.
به نظرشما بهعنوان یک فعال سیاسی، دولت در این مدت توانسته باقدرت از عملکردش دفاع و پشتوانه مردمیاش را حفظ کند؟
بهنظرم رویه دولت در این مدت خوب بوده است منتها دولت به زمان بیشتری نیاز دارد و نباید نتایج عملکردش را تبلیغاتی طرح کند و به مردم گزارش دهد. دولت باید کمی صبور باشد تا کارهایش پختگی و متانت لازم را برای طرح شدن داشته باشند و از آثار عملکردش تدابیرش را به رخ منتقدانش بکشاند. این دولت جایگاه قوه مجریه را در این مدت کوتاه بازسازی کرده است و با بازسازی روابطش و کارشناسی مشکلات در قامت دولت ملی وارد شده است به همین دلیل هم مقداری زمان میخواهد تا آثارش در عرصه عمومی کشور و زندگی روزمره مردم ظهور و بروز کند.
در کنار این مباحث چه نقطه ضعفی را برای دولت قائلید که در این مدت آنطور که باید و شاید به آن نپرداخته است؟
بهنظرم انتظار میرود که دولت در عرصه مدیریت داخلی کمی زرنگتر باشد. اکنون بار دولت را نباید روحانی یک تنه بردوش بکشد. علت اظهارنظرهای چند روز اخیر روحانی همین است که روحانی به تنهایی دارد بار تمام دولت را بر دوش میکشد. این وضعیت خوب نیست.
منظورشما از مدیریت داخلی چیست؟
به هرحال فضای سیاسی کشور و تغییر و توجه به آن نیازمند تحرک بیشتر رئیسجمهور و دولتمردانش است. روحانی باید کمی پرتحرکتردرداخل عمل کند.