پرندگان شکاری که خود شکار می شوند/ اوج دلالان با پرواز پرندگان
عصر جنوب – asrejonoob.ir: از صیادانی که به استخدام گرفته به او خبر داده سفارشش حاضر شده و آماده انتقال است، برای رفتن به روستایی در نزدیکی هندیجان آماده میشویم، اسم روستا را به من نمیگوید اما اجازه داده او را در این سفر همراهی کنم. «جابر» پرندهها را خوب میشناسد اما انواع پرندههای شکاری را با آشنایی کامل و جزئیات دقیق توصیف میکند؛ پدربزرگش، عموهایش، پدرش و حالا او.
هر ساله آسمان خوزستان از شروع فصل ماه مهر تا اسفند میزبان میهمانان با ارزشی است که از کمین صیادان بیخبرند؛ فصلی که به فصل بازگیری و مهاجرت مشهور است. جابر تنها یکی از هزاران واسطه در سرتا سر خوزستان است که به واسطهِ سفارش قوشبازانِ شیوخ عربِ حاشیه خلیج به صید و صیادی گونههای شکاری محبوب در بین آنان مشغول است، زیرا بزرگترین تفریح افراد پولدارِ عربِ حوزه خلیج شکار و جفتگیریِ گونههای مختلف پرندگان شکاری است.
کمینگاه پرندگان شکاری
بوش بازی در عربها و مناطق عرب نشین و اقوام خاصی رایج است. مسیر رامشیر، رامهرمز، ماهشهر، اطراف اهواز، آبادان، امیدیه و خرمشهر اصطلاحاً فرودگاه پرندگان شکاری گران قیمتی است که از یک میلیون تومان شروع میشود تا ۱۷۰ الی ۱۸۰ میلیون تومان؛ البته جابر میگوید واسطه بیش از این مبالغ پرنده شکاری را به شیوخ عرب میفروشد این تنها قیمتی است که برای معامله با صیادان عرف شده است. پرنده شکاری باز و شاهین که به بالابان شهره است و بحری بیشترین سفارش و بالاترین قیمت را دارند.
سود بالای دلالی پرندگان شکاری، طی کردن کیلومترها مسیر به بیابانهای اطراف خوزستان و به جان خریدن مخاطرات سفر را برای جابر توجیه میکند. شلوار و بلوز اتو کشیده او بیشتر به کارمندان بانک شباهت دارد تا دلال و شکارچی، برای همین کمتر جلب توجه میکند. بیشتر دوست دارد اطلاعاتش راجع به پرندگان شکاری را به رخ بکشد؛« سه نمونه پرنده شکاری داریم، اصلیها صید ماست مثل باز که البته در ایران خیلی معامله نمیشه، چین خریداریشون میکنه. باز با یک پا شکار میکنه و احتمال مصدوم شدنش زیاده و کشورهای عربی نمیخرنش، ارتفاع هم زیاد نمیگیره، فقطم یک نوع خاص شکار میکنه، برای تربیت خیلی تربیت بشو و پایبند به مربیش نیست، احتمال فرار کردنش هم زیاده. نوع دوم فارسها بهش میگن چرخ و عربا میگن طیر. به نوع سوم میگن شاهین و عربا میگن بحری چون بیشتر دوست داره شکارش اطراف آب و خلیج باشه، وحشیه، توی تالاب مرغابی شکار میکنه و سرعتش فوقالعادهست توی شیرجه زدن، سرعتش به ۲۲۰ هم ممکنه برسه.» جابر با چنان سرعتی در جاده رانندگی میکند و سبقت میگیرد که بیشتر به حفظ جانم فکر میکنم تا توجه به حرفهایش،« حواستِ به من بده، اتفاقی نمیافته من راننده رالیام» و ادامه میدهد:« شاهین موسمی خرید و فروش میشه و پرهاش شکننده ست کسی زیاد برای قیمتِ بالا زدن ریسک نمیکنه. الان بهترین بحری هم نهایت ۴۰ میلیون از صیاد میخری به دلال میفروشی زیاد سود نداره قیمتش معینِ.»
بعد از ۳ ساعت رانندگی سلامت به مقصد رسیدیم و معامله پایاپای شکل گرفت. جابر از صیدِ صیاد رضایت ندارد گویا بحری ۱۵ اینچ از کتف تا دم قیمتاش متغیر است اما طول و عرض ۱ اینچ زیاد قیمت ندارد(عرض مهم تر است معمولا). شکار صیاد باب دل جابر نیست اما اینکه چه صیدی نصیب صیاد بشود هم شانسی است. هر بار به این منطقه میآید، حتی اگر مدتها منتظر بماند، دست خالی باز نمیگردد، میگوید به شکار پرندگان شکاری علاقه دارم.
روشهای معمول بازگیری
انواع ترفندهای شکار پرندگان شکاری را که از سن ۱۷ سالگی از پدر و عموهایش یاد گرفته با مهارت خاصی تعریف میکند، این را از اعتماد به نفس، ژستی که به خودش گرفته و جزئیاتی که تعریف میکند، میفهمی؛ روشهای صیدی که معمولاً رایج است به دو نوع کوخه و شناطه معروف است. در روش کوخه، صیاد گودالی به اندازه خودش حفر میکند به همراه آذوغه و به اندازه محل استراحتش. گودال را استتار میکند و دیده بانی شروع میشود. یک پرنده شکاری، معمولاً قرقی و یک کبوتر، تور و یک مشت پر سیاه بلند به همراه دارد. پرها را به قرقی میبندد و با شش تا ده متر فاصله به هوا میپراند و کبوتر را به زمین میخ میکند. قرقی در هوا تاب میخورد تا اینکه پرنده شکاری مورد نظر او را از دور میبیند، به خیال خودش میخواهد زرنگی کند و طعمه قرقی را از چنگش در بیاورد، قرقی به محض دیدن پرنده شکاری جیغ میزند، صیاد قرقی را پایین میآورد تا پرنده کبوتر را ببیند، پرنده به سمت کبوتر شیرجه میزند . با گرفتن طعمه اش، طعمه صیاد میشود؛ چون صیاد همان موقع تور را به رویش برمیگرداند.
روش دیگری مشهور به شناطه که پاپیون مانند و پروانه ای شکل است و از زیرش دو نخ بلند به طرفین میزنند و در بال کبوتر مانند جلیقه قرار میگیرد که مانع بال زدنش نشود، پشت پاپیون نخهایی مثل گره باز تعبیه میشود و به پای کبوتر وزنه سربی میبندند و همراهشان روی موتور سیکلت آن را میچرخانند. جابر در راندن موتور سیکلت هم مهارت خاصی دارد اما کمی برای دیده نشدن دلهره دارد چون روستائیان به محض دیدن ممکن است به محیط بانان گزارش بدهند و یا خود مانع شوند؛ بالاخره پرنده شکاری، کبوتر را میبیند؛ جابر کبوتر را رها میکند به امید اینکه پرنده شکارچی، کبوتر را ببیند، کبوتر بر اثر سنگینی روی زمین میافتد، پاهای پرنده شکاری به محض شکار صیدش توی گره باز گیرمیکند هر چه میخواهد اوج بگیرد در اثر وزنه ی پای کبوتر و نخها نمیتواند، در ارتفاع کم آنقدر بال زد تا خسته شد و روی زمین و در دام افتاد. این روش برای جابر جذابیت بیشتری نسبت به روش کوخه دارد. از طرفی کوخه با اولین بارندگی دچار آبگرفتگی شده و خراب میشود. بعد از بارندگی پرندههای مهاجر کمتر در دسترس هستند ولی مهاجرت پرندگان جوانتر ادامه دارد. صیاد محلی هم از وجهی که توافق کرده و گرفته راضی است خدا را شکر کرد و رفت اما به محض دور شدنش جابر با رندی و تحسین خودش میگوید: «خریدار باید زرنگ باشه، صید رو زیر قیمت برداره که از دو طرف سود کنه.» اما همیشه دلال سود بیشتری میکند، چون صیادان خود قادر به فروش نیستند.
مسیرهای حمل و نقل پرندگان شکاری
در بیابانهای اطراف شهر پرندههای شکاری همه جا هستند و تنها نوعشان فرق میکند. قیمتها متفاوت است بخصوص برای چرخ و بالابان. چرخ طول و عرضش مهم است. از برج شش تا دوازده جابر و دیگر دلالان حدود چهار ماه وقت برای صید، خریداری و فروشش دارند تا صید را برای حمل و نقل به کشورهای خلیج بفرستند و شیوخ عرب با تربیت پرندگان شکاری به تفریح و شکار بپردازند.
صیادها از همه جای ایران با هم در ارتباطند و از قیمتها اطلاع دارند صید هر کجا ممکن است باشد، بعد از صید و تحویل به دلال، لنجهایی که دلالان سراغ دارند از آبادان و خرمشهر و بیشتر از بندر گناوه، هندیجان و دیلم کار حمل غیرقانونی پرنده شکاری را انجام میدهند. «رسول» لنج دار است، میگوید: از طریق رفت و آمدهای خلیج است که مشتریها پیدا میشوند.
دلایل خریداری مهاجران توسط قوش بازان
جابر دوست دارد پرنده شکاری داشته باشد، میگوید: متأسفانه در کشور ایران ما نمیتوانیم پرنده را پیش خودمان نگاه داریم چون پرنده شکاری را فقط برای یک نوع پرنده میشود تربیت کرد. این پرنده «آهوبره» نام دارد و در کشور ما رو به انقراض است. در کشورهای خلیجی چون آهوبره را در جاهای دیگر شکار میکنند و نمیتوانند برای شکار آهوبره به ایران سفر کنند منعی ندارند.
لذت شکار و تربیت پرنده شکاری باعث این صید میشود. قوشبازان، پرندگان شکارچی را تربیت میکنند و در بیابان رها کرده، آنقدر در بیابان با ماشین به دنبال شکار میافتند تا پرنده شکارچی آن را به چنگ بیاورد. پرنده شکارچی بعد از شکار صیدش برنمیگردد، بعد از ردیابی توسط صاحبش پیدا شده و با دیدنش از او فرار نمیکند، این نکته تربیت شدنش است. تربیت پرنده شکاری خود حرفه پردرآمدی است جابر ادعا میکند، شیوخ قطر به دفعات برای تشخیص و نگهداری و تربیت پرنده هایشان به شرط اقامت، خانه و امکانات رفاهی کامل با حقوق چشمگیر به او پیشنهاد داده بودند.
شریک موفرفری جابر آدم آب زیرکاهی است البته این را جابر میگوید، لباسهایش هم شبیه به صخره نوردان است. او کم حرف و چهرهاش بیست و چهار ساعت اخمو است اما گاهی به نکات خوبی اشاره میکند، میگوید: « پرنده رو اگه تونستی خوب بفروشی که هیچی، اما اگه خونگی شد و یک سال پیشت موند دیگه فروش نمیره چون پرنده شکاری باید وحشی باشه و زیر دست مربی خودش فقط تربیت بشه نباید به اشخاص خونه عادت کنه.»
«سجاد» خودش عاشق شکار نوعی چرخ است به اسم « سنجاری » که اصل و نسب عراقی دارد، کمیاب است و حدود یک میلیارد تومان قیمت دارد. چرخ و ادهم هم از همین خانواده معرفی میکند میگوید بیشتر چرخ خرید و فروش میشود، در آبادان و خرمشهر به دلیل نزدیکی به عراق میتوان صیدش کرد. در عراق برای جفتگیری و تکثیر مورد علاقه قوشبازان است. نوع دیگری هم هست که تلفیق دو گونه چرخ سبز با سفید است که به دلیل وحشیتر بودنش نسبت به شاهین در حوزه خلیج قیمت بالایی دارد.« پیش ما قیمتی نداره چون اصالت پرنده باید حفظ بشه، شاهینِ یا چرخ معلوم نیست.»
رقابت صیادان برای صید شکارچیان مهاجر
سجاد به دلیل نگهداری پرنده به دلیل علاقهاش به پرندگان شکاری تمام پسانداز این چند سالش را به باد داده اما جابر شکایتی از کارش ندارد تنها میگوید: «دست زیاد شده، صیاد زیاده. قبل ها یک نفر صیاد بود، توافقی خرید و فروش میشد الان بیست نفر دنبال یک پرنده ان.»
دلالان برای پیشی گرفتن از رقیبان باید در روستاها تبلیغ کنند و خرج یکماه خانواده صیاد را بدهند، کلی پول خرج کنند و منتظر بمانند. زِرگان، چوئبده، مُلاثانی و خَسرج روستاهایی هستند که جابر و سجاد زیاد رفت و آمد میکنند .
دلایل ممنوعیت شکار پرندگان شکاری
صیادان و دلالان تنها به سود عایدی از سفارشدهندگان قوشباز فکر میکنند اما نمیدانند دلیل اینکه سنگینترین مجازات در بین تخلفات شکار و صید، قاچاق پرندگان شکاری است اصلیترین دلیلش ضرر و زیان وارده به محیط زیست است.
اینکه چرا باید با قاچاق پرندگان شکاری برخورد کرد و محیط بانان شبانهروز در حال گشتزنی و برخورد با متخلفان هستند را فرمانده یگان اداره کل حفاظت محیط زیست استان خوزستان اینگونه بیان میکند: این نسل از پرندگان رو به انقراض هستند و در لیست قرمز سازمان ملل قرار دارند، جمعیت آنان رصد شده و سختگیریها اعمال میشود و اگر مراقبت نشوند در سال آینده شاهد یک پرنده دیگر هم از این پرندگان نخواهیم بود. از سویی جایگاه ارزش گونه به دلیل نقشی است که در اکوسیستم در حذف گونهها و تعدیلِ جمعیتِ گونههایِ پر جمعیت و برقرای تناسب بازی میکند. پرندههای شکاری جمعیت مارها و جوندگان را کنترل میکنند و در این زنجیره غذایی هر کجا مشکلی پیش بیاید از جای دیگری مشکل جدیتری پدید میآید. او دلیل دیگر شکار و قاچاق پرندگان شکاری را جفتگیری با گونههای دیگر عنوان میکند و به خطر افتادن سلامت ژنتیکی گونههای اصیل را جدی تلقی میکند.
«حسن آقاشیرمحمدی» معتقد است یکی از دلایل افزایش روزافزون صید و صیادی در فصل مهاجرت پرندگان شکاری معضل بیکاری در روستاها است. او با اشاره به گسترش فعالیت و کنترل دقیق مبارزه با شکار و قاچاق پرندگان شکاری میگوید: شکار، شکارچی و شکاربان همیشه هست، اما از سال گذشته تاکنون با ارائه ترفندهای جدید مبارزه همهجانبه ای را با متخلفان شروع کرده و واسطهها و مسیرهای حمل و نقل را نیز شناسایی کردهایم که اگر در دامگاه موفق به برخورد نشدیم در مسیر با کمک نیروهای انتظامی متخلفان را به دام بیاندازیم؛ اما بازده هیچ کاری صددرصد نیست.
عدم تناسب مخاطرات کار و حقوق محیط بانان
در این بین برای ایجاد امکان تفریح پرندهبازان و سود عایدی دلالان و صیادان، محیط بانان با خطراتی مواجهند که نتیجه آن درگیری با شکارچیان، زخمی و شهید شدن است. شیرمحمدی با بیان سختیهای کار شبانهروزی محیط بانان در اوج گرما و سرما با کمبود امکانات و ابزار و نبود پشتیبانیهای قانونی از ارائه بسته حمایتی برای محیط بانان به مجلس شورای اسلامی خبر میدهد و امیدوار است تصویب آن قطعی بشود. او همچنین از نبود تناسب بین سختی کار و حقوق و مزایای محیط بانان انتقاد میکند.
آقاشیرمحمدی تأکید میکند: قوه قضائیه با شناخت خوبی که از موضوع پیدا کرده، برخورد قاطعانه و احکام خوبی نیز در خصوص حبس صادر کرده است که میتوان به تبصره ۲ ماده ۱۳ قانون شکار و صید اشاره کرد مبنی بر اینکه هر شخصی که مبادرت به زندهگیری، شکار، حمل و نگهداری، خرید و فروش و قاچاق پرندگان شکاری از قبیل شاهین، بحری، بالابان و دلیجه نماید علاوه بر محکومیت به حداکثر مجازات حبس مقرر در این ماده به مدت سه سال و پرداخت جزای نقدی از یک میلیون و ۸۰۰ هزار تا بیست میلیون ریال محکوم میشود.
آقاشیرمحمدی در بین صحبتهایش مدام از دریافت گزارشهای مردمی گرفته از مالکان زمینها و همیارهایی میگوید که به دلیل علاقمندی به طبیعت با دیدن شکارچی و تخریب، با دادن گزارش به همکاران محیطبان در سراسر استان و اجازه شکار ندادن به شکارچیان به زاد و ولد پرندگان مهاجر و امنیتشان در منطقه کمک زیادی میکنند. او معتقد است مهمترین عامل کاهش تخلف و شکار غیر قانونی گسترش فرهنگ دوستی با محیط زیست است.
«احمدرضا لاهیجان زاده»مدیر کل حفاظت محیط زیست خوزستان همچنین به خبرنگار همشهری با اعلام آمار سال ۱۳۹۴ مبنی بر کشف و ضبط ۱۶۴ رشته تور، ۳۰۹ قطعه پرنده کبوتر و دلیجه، ۱۴۴ باب کوخه، ۱۰۳ نفر متخلف از آمار بیسابقه برخورد با متخلفان از نیمه شهریور تا نیمه آبانماه امسال نسبت به سالهای گذشته خبر میدهد و اعلام میکند: تخریب ۲۲۳ تور،۱۷۱ باب کوخه ، ضبط ۱۳۴ قطعه پرنده و برخورد با ۳۶ نفر متخلف تاکنون، با توجه به ادامه دار بودن صید و صیادی و برخورد با متخلفان همچنان تا پایان برج دوازده این آمار، موفقیت چشمگیری در مبارزه با قاچاق پرندگان شکاری را نسبت به سال گذشته اثبات میکند.
گزارش از امل درویش