به فکر باران «بیماری زا» سال بعد باشید / محمد رضایی
عصر جنوب/ asrejonoob.ir: مردم دیار کارون که همواره با سختیهای متعدد از جمله تبعات جنگ تحمیلی، تبعیضها و امکانات حداقلی شهروندی و همچنین تغییرات شدید آب و هوایی کنار آمده و حتی با وجود خاکستان شدن جلگه خوزستان شان بازهم با امید به آینده قدم برمی دارند، این بار اسیر یک مشکل جدید شده اند!
به عنوان یکی شهروند تا دیروز میگفتیم ای کاش هوا خاک نشود، شرجی نشود و برخی مواقع «بوی بد»ندهد! در «مهر» چشم انتظار باران بودیم، اما نبارید.
آبان شد و صدای رعد و برق آمد؛ بارید و همه را شوکه کرد! نه از باب فراوانی و زیبا بودنش. بلکه از باب بیماری زا بودنش! با این شرایط و مشاهده اوضاع ناخوش احوالی همشهریان مان، فعلا از باران هم بدمان آمده و دعا میکنیم حالا که خیری از این باران به ما نرسید، فعلا نبارد.
آری، در حالی که پایانی بر گرد و غبارها نیست، این بار با بارش بارانهای بیماری زا وضعیت بدتر هم شده؛ چراکه در اثر بارندگیهای اخیر ۱۲ هزار نفر با پدیده بروز تنگی نفس، سرفه و خسخس سینه به اورژانس بیمارستانها مراجعه کردند و این آمار در حالی منتشر شده که بخشی از بیماران مطب پزشکان را برای علاج این درد جدید برگزیده و آمار تعداد آنها نیز نامشخص میباشد.
این اتفاق برای سومین بار است که رخ میدهد.
اولین بار همزمان با اولین روز از بارش بارانهای پاییزی در اهواز، ۱۱ آّبان ۱۳۹۲ جمع زیادی از شهروندان، بیش از ۲۰ هزار نفر راهی بیمارستانها شدند. سال بعد در آبان ۱۳۹۳ یک بار دیگر بارانی که از آن با نام باران اسیدی نام برده شد، همان بلا را سر مردم آورد و اینک آبان ۱۳۹۴ و تکرار این ماجرای تلخ که در رفع آن عاجز مانده ایم.
با توجه به مشکلات بیشمار و تکراری که در سطح استان پیش آمده و میآید، خوزستان را باید سرزمین مشکلهای بدون چاره و یا بهتر است بگوئیم سرزمین مسوولانی که به بهترین شکل ممکن فن شانه خالی کردن زیر بار مسوولیتها را آموخته اند، نامید.
در دههها و سالیان گذشته در گوشه گوشه این خاک ثروت آفرین که تامین کننده بخش عمده ای از بودجه کشورمان میباشد، میتوان به وفور مشکلاتی را یافت که بسیاری از آنها زندگی را بر مردمان این دیار سخت کرده و اگر بنا باشد به دنبال دلیل این ماجرای تلخ بگردیم به جوابی نمیرسیم
غیر از مسوولانی که در وظیفه بزرگ خدمت رسانی و ادای دین به شهروندان شهرشان کم کاری کرده اند و نه تنها باری از دوش مردم برنداشته اند، بلکه با اظهار نظرهای بیهوده غم و اندوه آنان را دوچندان کردند.
نمونه این رفتار را میتوان در جستجوی مقصر دلیل بیماری تنفسی هزاران خوزستانی یافت، جایی که قرار است چشمها جور دیگری ببینند و از روی انبوه صنایع آلوده کننده سطح شهر و خصوصا بخش شرقی اهواز به راحتی گذر کرده و درختهای سبز را عامل بیماری قلمداد کنند!
دکتر اسماعیل کهرم، فعال محیط زیست در این زمینه میگوید: «بهدلیل وجود نفت در خوزستان، گازهای سمی هم وجود دارند،اما چرا تا به حال مسوولان در این زمینه صحبتی نکردهاند؟! تمام نگرانی ما از این موضوع است که یک عامل اسیدساز وارد چرخه زندگی اهالی خوزستان شده باشد. باید مسوولین حتما در این مورد تحقیق کنند که این آلاینده خطرناک به زندگی مردم وارد شده است یا خیر؟ مراجعه این تعداد بیمار به بیمارستان یک مسئله جدی است و نباید در اعلام آمارها و واقعیت دچار عدم شفافیت شد.»
به گفته دکتر کهرم «در مجموع اعتقاد دارم پدیده وارونگی هوا در اهواز مقدار زیادی از سموم را به بالا فرستاده که در اثر باران به سطح زمین آمده و مشکلات تنفسی ایجاد کرده است. کنترل آلایندهها و آلودگی هوا تنها راه مقابله با چنین پدیدههای خطرناکی است که هم محیط زیست و هم سلامت انسان را نشانه گرفته است.»
حکایت جالبی است. از یک سو شبکههای اجتماعی پر شده از کامنت و دلنوشتههای شهروندان و هشتگهای «#ما داریم میمیریم، #اهواز هوا ندارد و…» و کارشناسان و صاحب نظران محیط زیست دلیل این اوضاع وخیم را آلوده سازی هوای شهرهای صنعتی استان از طریق فلزات سنگین و سمی کارخانهها و صنایعی همچون نفت، پتروشیمی، فولادسازی، کربن، لوله سازی و … میدانند، نظراتی جالب هم وجود دارد که عمده آن را میتوان در راستای همان سیاست «شتر دیدی، ندیدی» دانست!
حالا که دیگر باران، مردمی را که ۶ ماه از گرد وغبار میزبانی کردند خوشحال نمیکند و مردم با شنیدن صدای رعدوبرقها برای رسیدن به سرپناهی در بسته تلاش میکنند. ای کاش مسوولان این دوره از تاریخ استان؛ با اتحاد، تابوشکنی کرده و با اقداماتی موثر «شر» این بلاهای جدید را از سر مردم کم کنند. امسال که گذشت… لطفا از امروز به فکر باران سال ۱۳۹۵ باشید.