طنز/تماس تلفنی احمدینژاد با خاتمی!
عصر جنوب: «خبر تماس تلفنی احمدینژاد با خاتمی»، «جریمه نسخهنویسی عجولانه پزشکان» و «خداحافظی ضرغامی با صدا و سیما»، دستمایه ۳ مطلب طنز قرار گرفته است.
در این مطالب طنز به قلم الف. راستگو در «عصر ایران» میخوانیم:
برخی از رسانه ها مدعی تماس تلفنی احمدینژاد با خاتمی شدند. در همین راستا محققان ما توانستند به مکالمات رد و بدل شده در این تماس تلفنی دست پیدا کنند.
– سلام؛ آقای رجبی؟!
– سلام؛ اشتباه گرفتین …
– نه! نه! قطع نکن! محمودم!
– محمود دولتآبادی؟! … خوب هستین؟!
– نه! محمود احمدینژادم!
– محمود احمدینژاد؟! کدوم محمود احمدینژاد؟!
– ای بابا! چرا این روزها دیگه هیچکس منو نمیشناسه؟! محمودم دیگه! مخالف فقر و فساد، محمود احمدی نژاد؛ بگم … بگم! آب رو بریزین همون جایی که میسوزه! یادت اومد؟!
– آهان! خب فرمایش؟!
– میخواستم ازت بخوام مثل گذشته دوسم داشته باشی! حمایت کنی ازم! آخه چی شد که همهتون یهو با من نامهربون شدین؟!
– حمایت کنم ازت؟! مثل گذشته؟!
– واستا ببینم! … اوه مای گاد! … ببخشید! من میخواستم به یه نفر دیگه زنگ بزنم، اسم هر دوتون رو «خاتمی» سیو کردم. اشتباه شد!
***
اخیرا خبری بود مبنی بر اینکه «پزشکانی که با عجله ویزیت کنند، جریمه میشوند».
قبل از این قانون:
بیمار: سلام آقای دکتر!
دکتر: مریض بعدی!
بیمار: من همون مریض بعدی هستم! تازه وارد اتاق شدم!
دکتر: بیا این برگه رو بگیر! داروهات رو بخور خوب میشی!
بیمار: اما من که هنوز نگفتم چه بیماریای دارم!
دکتر: شما داری علم منو زیر سوال میبری! تو سلام کنی من دردت رو میفهمم!
بیمار: اما شما چطور فرصت کردی به این زودی این همه دارو رو برام بنویسی؟!
دکتر: دقت کنی میبینی برگه کپی گرفته شده است! این روزها درد اکثر مریضها مشترکه! اینقدر دارو برات نوشتم که بالاخره یکیش اثر میکنه و خوب میشی!
بیمار: قرصهام رو کی بخورم؟!
دکتر: ای بابا! چقدر وقت میگیری تو! اجاره مطبم هم در نمیاد! نصفش رو صبح بخور، نصفش رو شب! بیمار بعدی!
بعد از این قانون:
بیمار: سلام آقای دکتر!
دکتر: سلام عزیزم! بفرمایین!
بیمار: اگه میشه یه دونه دیگه از همون نسخههای کپیشدهتون بدین!
دکتر: چقدر عجله داری شما!
بیمار (با خوشحالی): یعنی میخواین معاینهم کنین؟! بگم دردم از کی شروع شده؟!
دکتر: حالا چه عجلهایه؟ بیا با هم جدول حل کنیم! فوتبالی که دیشب دیدیم رو تحلیل کنیم … واستا برات یه قهوه بیارم!
***
– آخیش! حالا که دیگه مسئولیتی ندارم و وقت آزادم بیشتره، یه کم بشینم و تلویزیون نگاه کنم!
– چیکار میکنی «مهندس»؟! اون کنترل خراب شد از بس از این شبکه رفتی اون شبکه!
– پس چرا این تلویزیون هیچ برنامهای نداره؟ این فیلم که تکراریه! این هم که تبلیغاته! این مجریه رو باز کی راه داده تلویزیون؟!
– نگران نباش! الان ۲۰:۳۰ شروع میشه!
توضیح ضروری: منظور از «مهندس» در مکالمات فوق، اصلا و ابدا مهندس ضرغامی نیست!