سریالهای تاریخی، پلی برای انتقال فرهنگ به آیندگان هستند
عـصــر جـنــوب| asrejonoob.ir: متن تحلیلی انتقادی دکتر غفار پور بختیار در خصوص سریال بانوی سردار میتواند چراغ راه نویسنده و کارگردان این سریال در ساخت بخشهای بعدی قرار گیرد.
به گزارش عصر جنوب از بندر هندیجان، در چند سال اخیر سینما گران و تلویزیون کمتر درباره مفاخر ایران و دیگر چهرههای تاریخی فیلمهای فاخر را تولید کردهاند؛ اما جامعه ما و دیگر ملل تشنه فیلمهای تاریخی و فاخر از بزرگمردان و شیر زنان ایران و رزمآوران مسلمان و وطنپرست هستند.
سینماگران میبایست بهجای ساخت و تولید فیلمهای سطحی و در برخی موارد شبه افکن، هزینهها و امکانات بیتالمال را برای ساخت فیلم و سریالهایی با مضامین انقلابی، اسلامی و ایرانی بکار گیرند.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و در رأس آن، دولت میتواند با سرمایهگذاری و دعوت از سینماگران انقلابی بسیاری از اتفاقات انقلاب اسلامی و چهرههای تأثیرگذار در اقوام را به تصویر بکشد.
سینما میتواند زندگی حضرت امام خمینی (ره)، مقام معظم رهبری، رزمندگان ۸ سال دفاع مقدس، ضربههای اطلاعاتی و امنیتی به دشمنان در طول ۴۰ دهه انقلاب اسلامی، سرنگونی تروریستها در عراق، سوریه، ساخت فیلمهای ائمه اطهار (ع) پیامبران الهی و نمونههای بسیار دیگری را ساخته و برای مخاطبان داخلی و خارجی به نمایش بگذارند و فرهنگ منحط و مخدوش غرب را به چالش بکشند.
بدون شک اعتماد به جوانان انقلابی و سپردن عرصه سینما به این جوانان شاهد برچیدن برخی افراد که بر آن سیطره کرده و شاهد رونق گرفتن بخش سینما در انقلاب میشود. انقلاب اسلامی همچنین میتواند در حوزه سینما و تئاتر، نگرشی نو را به جهان مخابره کند چه بسا در چند سال گذشته نیز اکثر بینندههای تلویزیون را پای دیدن این مجموعهها کشانده و بار دیگر جوانان این کشور میتوانند هجمههای دشمنان اسلام و انقلاب اسلامی را با شیوهای زیبا پاسخ داده و ملتهای آزاده را بافرهنگ اسلام ناب محمدی (ص) آشنا سازند.
دکتر غفار پور بختیار استادیار دانشگاه و پژوهشگر تاریخ معاصر در خصوص پخش سریال بانوی سردار، این سریال را چالش تاریخ و تخیل برشمرد و نقاط ضعف و قوت آن در گفتوگو با خبرنگار عصر جنوب در بندر هندیجان، تشریح و اظهار داشت: بهتازگی شاهد پخش مینی سریالی ۱۲ قسمتی در ژانر تاریخی تحت عنوان بانوی سردار از شبکه سوم رسانه ملی بودهایم که به بخشهایی از ابعاد و زوایای شخصیت، زندگی و مبارزات بیبی مریم بختیاری میپردازد. این امر، نگارنده را بر آن داشت تا نقد و تحلیلی تنها از منظر تاریخی نسبت به این سریال در معرض نگاه خوانندگان عزیز داشته باشم و نقد و تحلیل این سریال از جنبههای دیگر را به کارشناسان فن واگذار نمایم. قبل از هر نکتهای بر خود لازم میدانم تا از همه مسئولان رسانه ملی، مسئولان شبکه استانی جهانبین در استان چهارمحال و بختیاری و کلیه عوامل سریال تشکر و قدردانی داشته باشم. بدون شک نیت این عزیزان معرفی کامل و جامعی از سردار مریم بختیاری به مردم عزیز کشورمان بوده است.
وی افزود: انصافاً در روزگاری که دستهای پشت پرده اجازه نمیدهند حتی نام بیبی مریم یا یکی دیگر از رجال و شخصیتهای تاریخساز بختیاری بر تابلوی خیابانها و یا میدانها نه تنها مرکز کشور بلکه مرکز استان چهارمحال و بختیاری نقش ببندد، این حرکت سیمای جمهوری اسلامی ایران درخور ستایش و تقدیر است و بختیاریها را بهعنوان خادمان مُلک و ملت نسبت به آینده امیدوار میسازد.
عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد شوشتر بیان کرد: سریال بانوی سردار یک درام تاریخی است که روایت داستان حول محور یک شخصیت واقعی و نه تخیلی به نام سردار مریم بختیاری میچرخد و تلاش میشود تا زوایای زندگی، افکار و اقدامات وی به تصویر کشیده شود اما کارگردان و سایر عوامل آن بهدلایلیچند و علیرغم کوشش بسیار نتوانستند بهخوبی از عهده این مهم برآیند.
وی گفت: شخصیت یا کاراکتر قهرمان داستان یکی از بیبیهای برجسته و تأثیرگذار نهتنها در ایل بختیاری بلکه در کل ایران در روزگار خود و بهویژه در کشاکش سهمگین جنگ جهانی اول بوده است که در آن روزگار وی به دفاع از میهن پرافتخار خود و مبارزه با اشغالگران بیگانه برآمده است. مجموعه صفات و ویژگیهای سردار مریم بخصوص روحیه شجاعت و سلحشوری، میهنپرستی، ظلم و استبداد ستیزی، آزادیطلبی، عدالتخواهی و قانونگرایی و …(که از حق نگذریم سریال به بعضی از این شاخصها خوب پرداخته است) موجباتی را فراهم آورد تا این بانوی پولادین اراده، حداقل در باور عموم بختیاریها بهعنوان چهرههای کاریزماتیک تلقی گردد بهویژه آنکه بختیاریها بهعنوان یکی از اقوام و ایلات کهن و باریشهای دراز و دیرپای در تاریخ این سرزمین، همیشه از حس نوستالژیکی نسبت به تاریخ و شخصیتهای تاریخی برخوردار بوده و پذیرش هرگونه خدشهای نسبت به این شخصیتها و اسطورهها برایشان دشوار بوده است.
دکتر پور بختیار عنوان کرد: شاهد مثال این موضوع، نوع برخورد و واکنش نسبت به توهینی که در سریال تاریخی سرزمین کهن نسبت به سردار اسعد صورت گرفت، است بختیاریها نیز همانند همه ایرانیان علاقه زیادی به تاریخ و فیلمهای تاریخی دارند زیرا شکوه و عظمت از دست رفته خود را در همین فیلمهای تاریخی بازآفرینی میکنند.
وی ادامه داد: از سوی دیگر لازمهی تولید و انتشار هرگونه روایت تاریخی از مقاله و کتاب گرفته تا داستان، فیلم و سریال، در وهله اول گردآوری اطلاعات کافی و وافی هم به صورت کتابخانهای و هم میدانی از حوادث، شخصیتها و فضای تاریخی مدنظر است.
رئیس سابق دانشگاه آزاد اسلامی واحد شوشتر تصریح کرد: این استاد دانشگاه اضافه میکند اما در خصوص یک فیلم یا سریال تاریخی، پرواضح است که یک فیلمنامهنویس یا کارگردان با داشتن اطلاعات و دادههای تاریخی معتبر، بهتر میتواند در کنار پردازش بجا و مناسب هنری و فنی، اثری فاخر و ماندگار را در معرض چشم مخاطب قرار دهد.
وی خاطرنشان کرد: کارگردان سریال بانوی سردار که ظاهراً این اثر نخستین کار تاریخی او است، متأسفانه باوجود کوشش فراوان نتوانسته از پس این مهم برآید؛ زیرا نه تجربه این کار را داشته و نه حاضر گردیده از صاحبان علم و فن تاریخ و بهویژه در این مورد خاص از کارشناسان تاریخ بختیاری کمک بگیرد. همین امر سبب شده تا اشتباهات اساسی و فاحشی در اغلب سکانسهای این سریال ذهن و دل بیننده بهویژه بینندهی بختیاری تبار را نگران و آزرده کند. از این نکته فروگذار نکنیم که این سریال در معرفی این بانوی بختیاری به هموطنان غیر بختیاریمان مفید و اثرگذار بوده و واکنش مثبت آنانی که تاکنون شناخت چندانی از سردار مریم نداشتهاند را فراهم آورده است.
پور بختیار توضیح داد: در این سریال کارگردان تلاش کرده تا هم برای حفظ مخاطب خاص و هم مخاطب عام تلفیقی هم از واقعیتها و فاکت های تاریخی و هم از تخیل و خیالپردازی به وجود آورد تا با آمیزش آنها علاوه بر کشش بیننده به سمت کاراکتر تاریخی بیبی مریم، با افزودن چاشنی تخیّل، ایده پردازی و داستانسرایی بر جذابیت سریال بیفزاید. به عبارتی این سریال، سریالی متشکل از دوگانهی واقعیت تاریخی و تخیل است اما شوربختانه باید گفت که در این سریال، این واقعیتهای تاریخی است که فدای تخیّل و داستانپردازی گردیده است. در این اثر بعضی از کاراکترهای سریال همچون “بایار” مصداق و مابه ازای تاریخی ندارند. فیلمنامهنویس و کارگردان در خیلی از سکانسها و ازجمله در داستان تخیلی بایار، تلاش کردهاند تا دوز دراماتیک سریال را بالا ببرند و کاملاً از تاریخ و واقعگرایی فاصله بگیرند.
این پژوهشگر تاریخ معاصر در خصوص ابهامات و آشفتگیهای کرونولوژیک سریال نیز نکاتی را متذکر شده و میافزاید: یکی از نقاط ضعف این سریال ابهامات و آشفتگیهای کرونولوژیک آن است مسئلهی پردازش دقیق و یا حداقل تقریبی زمان حوادث و وقایع در نمایشهای تاریخی اهمیت زیادی دارد و ضرورت دارد تا فیلمنامهنویس و کارگردان توجه دقیقی به این نکته معطوف بدارند. در سریال بانوی سردار تاریخ دقیق و یا حتی تقریبی حوادث داستان مشخص نیست و مخاطب عام اصلاً متوجه نمیشود که داستان مربوط به کدام بازه زمانی است و احتمالاً فقط اهل تاریخ پی میبرند که حوادث سریال مربوط به زمان جنگ جهانی اول است. ترتیب و توالی تاریخی حوادث سریال رعایت نشده و با یکدیگر همخوانی و هماهنگی ندارند و آشفتگی و تناقضات بسیاری در آن وجود دارد که این امر نتیجه عدم شناخت فیلمنامهنویس از تقدم و تأخر حوادث تاریخی روزگار حیات بیبی مریم و در حقیقت نتیجه مطالعه اندک او و کارگردان درزمینهٔ بستر و فضای تاریخی سریال است فراموش نکنیم که حتی در سریال تاریخی اخیراً پخش شده بانوی عمارت (به نظر میرسد که نام بانوی سردار از نام همین بانوی عمارت عاریه و اقتباس گردیده و البته وجوه مشترکی بین دو سریال دیده میشود) که اغلب کاراکترهای آن تخیلی و غیرواقعی هستند، نیز زمان حوادث و ترتیب و توالی آنها کاملاً واضح و مشخص بوده و رعایت شده است؛ اما متأسفانه سریال بانوی سردار از این شاخصهی خوب محروم است و بینندهاش دچار سردرگمی میشود که این حوادث در چه ماه، سال و یا دههای رخدادهاند.
عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد شوشتر بیان کرد: این سریال از آشفتگیهای تاریخی و کرونولوژیک بسیاری رنج میبرد و اصولاً سریالی هماهنگ و دارای توالی و ترتیب نیست. مثلاً در زمان جنگ جهانی اول (حوادث مربوط به سریال) ظل السلطان پیر و فرتوت شده و در بستر مرگ آرمیده بود نه اینکه در اصفهان بر تخت حکومت تکیه زده بود و مرتب برای شکست بیبی مریم نقشه میکشید و نیرو اعزام میکرد یا اصولاً نبردهای بیبی مریم و قوای ظل السلطان واقعیت تاریخی ندارد و ازنظر تطابق تاریخی، این دو با یکدیگر همخوانی ندارند یا اینکه در طی جنگ جهانی اول، بیبی مریم با قوای روس تزاری مبارزه میکرد و مخالف حضور انگلیسیها بود اما با قوای انگلیسی جنگی نداشت اما در این سریال واقعیت تاریخی معکوس گردیده است. به نظر میرسد که این مسئله تابعی از دیپلماسی معاصر و حال حاضر کشورمان شده است. یا مثلاً در این سریال علیمردان یا همان شیرعلیمردان خان (اسطوره مقاومت بختیاریها) پسر بیبی مریم بزرگتر از دیگر برادرش محمدعلی نشان دادهشده است درحالیکه مطابق منابع و شواهد متقن تاریخی، محمدعلیخان چند سال از علیمردان خان بزرگتر بوده است.
وی گفت: در این سریال بعضی خلأ یا سکوتهای تاریخی وجود دارد که کاش از دید فیلمنامهنویس مغفول نمیماند؛ یعنی همان اندیشهها و افکار بیبی مریم که اتفاقاً برجستگی و وسعت فکر و نظر او را نشان میدهد و نماد شخصیت اوست و بیبی در خاطرات خودنگاشت خویش به تفصیل به آنها پرداخته است همچون: دفاع بیبی مریم از حقوق زنان و رفع تبعیض میان زن و مرد، انتقاد شدید او از استبداد قجری و تمجید و ستایش از آزادی، قانونگرایی و علاقه به توسعه و پیشرفت کشور و سرزمین بختیاری.
پور بختیار عنوان کرد: پژوهشگر تاریخ معاصر ایران درباره ناهمخوانیهای گویشی در این سریال از ویژگیهای ضعیف این سریال خواند و تصریح کرد گویش این سریال، گویشی است غیربومی و به جز یکی دو سکانس معدود آن هم به طور ناصحیح هیچ قرابتی با گویش بختیاریها ندارد. گویش مسلط در این سریال همان زبان محاورهی اهالی جنوب پایتخت است. بهعنوان یک درام تاریخی لازم بود تا بازیگران آن، گویشی مطابق با مکان جغرافیایی در استان (سرزمین بختیاری) و یا حداقل در تطابق با گویش ایرانیان در یک صدسال پیش داشته باشند.
وی ادامه داد: پوشش بازیگران سریال هم هیچ تناسب و قرابتی با پوشش بختیاریها آن هم در یک صدسال پیش ندارد. اگرچه در بعضی سکانسها مردان بختیاری با پوشش مشهور خود به نام “چوقا” درون قاب تصویر دیده میشوند اما کارگردان غافل از این نکته بوده است که در یک صدسال پیش بختیاریها نه از چوقا بلکه از ” شال و قبا ” استفاده میکردند و چوقا که لباس آیینی بختیاریها بود پس از صدها سال مهجوری دوباره از آغاز سلطنت رضا شاه در میان این ایل رایج شده است.
استادیار گروه تاریخ دانشگاه آزاد شوشتر همچنین از ناهمخوانیهای پوششی نیز سخن به میان آورد و تصریح کرد: پوشش بازیگر نقش بیبی مریم، صرف نظر از تغییرات متناقض و متضاد پیدرپی، در خیلی از سکانسها چندان شبیه البسه زنان بختیاری نیست. روسری یا سربند او بیشتر شبیه کُلوته ی زنان منطقه لرستان است لباس سراسر سفید او در سکانس تیر خوردنش توسط “بایار” هیچ همخوانی با لباس زنان بختیاری ندارد. پوشش اغلب بازیگران در تمامی سریال هیچ شباهتی با پوشش بختیاریها در یک صدسال گذشته ندارد و بیشتر شبیه پوشش بازیگران سریال روزی روزگاری است و بهویژه پای پیچی که مردان بازیگر بستهاند آنها را همانند مردان مناطق شمالی کشور جلوه میدهد.
وی خاطرنشان کرد: از کارگردان که تجربه و تخصص در طراحی لباس را در رزومه کاری خود دارد انتظار بیشتری درزمینهٔ ی پوشش بازیگران این سریال میرفت.
دکتر پور بختیار توضیح داد: واژگان و القاب غیرمرسوم و نام مصطلح را نیز از نقاط خاکستری سریال خواند و گفت: یکی دیگر از نقاط ضعف این سریال استفاده از واژگان نامأنوس و غیر مصطلح بهویژه در صدسال گذشته است واژهی خان، واژهای مخصوص بوده و جایگاهی رفیع در هیرارشی نظام ارباب رعیتی یا نیمه فئودالی گذشته ایران است و برای افراد خاصی بکار میرفت که مقتضیات و شرایط آن جایگاه را داشته باشند نه همه افراد؛ اما در این سریال واژه و لقب خان ورد زبان همه است. اغلب افراد به یکدیگر خان میگویند، حتی افراد فرودستی چون نوکر و نعلبند را خان خطاب میکنند؛ مثلاً خسرو خان، ایوب خان، اسفندیار خان و… که صحیح نیست.
وی افزود: فراتر از اینکه در این سریال به همه مردان خان میگویند؛ برای اولین بار میبینیم که زنی را در بختیاری نیز خان یا خان بیبی خطاب میکنند. حتی اگر که این زن، زنی برجسته به نام بیبی مریم باشد بازهم آیا با توجه به نظام گفتمانی مردسالارانه جامعه بختیاری در یک صدسال قبل، استعمال این واژه و لقب برای یک زن بختیاری اختراع و ابداعی خندهدار نیست؟ و یا استفاده از این لقب (حتی برای بیبی مریم) در جامعه بختیاری یک صدسال پیش جنبه پارادوکسیکال تاریخی ایجاد نمیکند؟ در کدام منبع تاریخی به این تناقض تاریخی اشاره شده و بختیاریهای قرون گذشته، یک زن حتی یک بیبی برجسته و بزرگ را خان لقب داده بودند؟ در مورد واژهها لقب بیبی نیز با چنین مشکلی مواجه هستیم و میبینیم کاراکتر بیبی مریم و یا کاراکتر بیبی فاطمه مادر بیبی مریم، به صورت خود خوانده، به طور مکرر خودشان را “بیبی” نام مینهند و خطاب میکنند که در یک قرن پیش با توجه به رعایت شدید آداب و احترام، مرسوم و معمول نبوده است.
تحلیلگر مسائل تاریخ معاصر بیان کرد: در یکی دو سکانس، در ذکر نام و لقب شاهزاده ظل السلطان او را تحت عنوان “اعلیحضرت” مینامند که این نیز صحت ندارد و در آن روزگار شاهزادگان را حضرت والا مینامیدند و لقب اعلیحضرت فقط مخصوص پادشاهان بوده است.
وی گفت: عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد شوشتر همچنین تمرکز بر روی قهرمان داستان را از نقاط قوت و حائز اهمیت در این روایت تاریخی برشمرد و گفت: یکی از ویژگیهای مثبت این سریال تمرکز بر روی کاراکتر قهرمان داستان و پسرش علیمردان خان است که البته لازم بود؛ اما از این نکته غافل نشویم که تمرکز بیش از حد بر روی این دو نفر و تبدیل آن دو به متن، سایر رجال و شخصیتهای همزمان را به حاشیه برده است تا حدی که توجه بیننده به شخصیتهای مهم دیگر جلب نمیشود و تصور میکند که در ایل بختیاری در آن روزگار غیر از این دو نفر، شخصیت مهم دیگری وجود نداشته و این سرزمین تهی از رجال و چهرهها بوده است. درحالیکه در روزگار زندگانی سردار مریم، رجال و شخصیتهای تاریخساز و اثرگذار بختیاری -چه مرد و چه زن- همچون سردار اسعد؛ سردار جنگ، سردار معظم، بیبی صاحب جان، بیبی ماه بگم، بیبی کوکب بانوی بختیاری که مصدق و دهخدا را پناه داد، وجود داشتند که هرکدام منشأ اثرات و خدمات بسیاری به جامعه ایران و بختیاری بودهاند. علیقلی خان سردار اسعد برادر بزرگتر بیبی مریم؛ رجل مشروطهخواه روشنضمیر، نویسنده، مترجم، وزیر و سیاستمدار بزرگی که آزادی و مشروطیت را از چنگ استبداد محمدعلی شاه نجات داد و بیبی مریم در صفحه به صفحه خاطرات خود وی را آموزگار و راهنمای خود میداند اما دریغ از به تصویر کشیدن این شخصیت در تراز ملی و بینالمللی حتی برای یکلحظه در این سریال. انگار که فیلمنامهنویس و کارگردان کتاب خاطرات خودنگاشت سردار مریم را هرگز ندیدهاند!
عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد شوشتر بیان کرد: این سریال تاریخی دارای نقاط قوت و ضعف متعددی است و اگرچه نقاط ضعف آن بر نقاط قوت میچربد اما همین که برای اولین بار سردار مریم بختیاری در قالب تصویر رسانه ملی آن هم از شبکهی پربیننده به ایرانیان معرفی گردیده، جای تقدیر دارد و از اصحاب رسانه ملی سپاسگزاری میشود.
وی گفت: تا در آینده در ساخت و تولید فیلمها و سریالهای دیگر تاریخی درباره ایل بزرگ بختیاری تلاش بیشتری بکار رود تا در نتیجه ایراد کمتری را شاهد باشیم.
مسعود میرزا پور رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی هندیجان نیز در گفتوگو با خبرنگار عصر جنوب در بندر هندیجان، در مورد ساخت مجموعه بانوی سردار که یکی از مفاخر بزرگ ایران اسلامی است، اظهار داشت: با انتشار متن تحلیلی به قلم استادیار دانشگاه و پژوهشگر تاریخ معاصر، انتظار میرود تصمیمگیرندگان و کلید گردانان حوزه فیلمسازی بهویژه در ساخت سریالهای تاریخی و خاصه تاریخ قومیتهای ایرانی،به سراغ صاحبنظران و قلمفرسایان این حوزهها بروند تا بر غنای کار خود بیفزایند.
وی افزود: با احصاء و دعوت از پژوهشگران تاریخ اقوام در ایران، میتوانیم خطاهای نویسندگی و کارگردانی سریالهای تاریخی را به حداقل رسانده، در تولید، حفظ و اشاعه هنجارهای اجتماعی و خرده فرهنگها در قالب تولید آثار تاریخی با تکیه بر اقوام ایرانی، فرهنگ اصیل و انسانساز ایرانی اسلامی را به نسلهای جدید معرفی نماییم.
دبیر شورای فرهنگ عمومی هندیجان با تقدیر از رویکرد جدیدی که صداوسیما به ساخت سریالهای تاریخی دارد بیان کرد: هدف نباید صرفاً ساخت یک سریال باشد،بلکه چگونه ساختن و حقّ مطلب را به درستی ادا کردن؛ میبایست محور کار قرار گیرد تا ضمن حصول رضایتمندی عمومی و انتقال صحیح تاریخ و گفتمان فرهنگیِ یک قوم؛ از هدر رفت بیتالمال نیز جلوگیری شود.
انتهای پیام/