طنز؛ قصه ائتلاف نیمه تمام / مهرشاد مرتضوی
عصر جنوب/ asrejonoob.ir: یکی بود یکی نبود. یک روز سرد زمستانی، با اعلام نهایی تایید صلاحیت شدگان انتخابات مجلس، لیست ائتلاف اصولگرایان در تهران هم نهایی شد. اصولگرایان حاضر در ائتلاف پس از دیدن این لیست، کمی به همدیگر نگاه کردند، دوباره به لیست نگاه کردند، باز به همدیگر و در نهایت به آقای حداد عادل. یکی از این اصولگرایان خطاب به حداد عادل گفت: «داداش این چیه منتشر کردین؟ دوربین مخفیه؟ پس ما کوشیم؟»
حداد عادل با نشان دادن صفحه گوشیاش که از آن فاصله معلوم نبود، گفت: میخواستین شما زودتر توئیت منو فِیو کنین که بیاین تو لیست. در ضمن بالای فهرست رو هم بخونین، صراحتا ذکر شده «نامزدهای منتقد و ناراحت لطفا تو لیست من نیان، مرسی، اه». طیفهای مختلف اصولگرا هم در حالی که نتیجه این همه نشست و ائتلاف در گلویشان گیر کرده بود، قانع شده و از کادر خارج شدند.
بعد از آنها آقای لاریجانی آمد و پرسید: «احیانا قیافه من براتون آشنا نیست؟» حداد عادل از زوایای مختلف لاریجانی را بررسی کرد و گفت: «ببین مطمئنم یه جا دیدمتا! جلسات فرهنگستان ادب نمیای؟» لاریجانی با چهرهای «دو نقطه خط» پاسخ داد: «من رئیس مجلسم. فکر نمیکنی لازم بود توی لیستتون اسمی از من هم برده بشه؟»
– ئه علی تویی؟ چقدر عوض شدی! ببین راستش الان رئیس مجلسی ولی همه اینایی که اومدن تو لیست، اولش قول مردونه دادن من رئیس بشم. دست دادیم با هم!
به این شکل علی لاریجانی هم قانع شد و رفت. آقای حداد عادل هم سالهای سال به خوبی و خوشی با بعضی گروهها ائتلاف و به ما هم یک جوری نگاه کرد که مجبور شدیم از خیر چگونگی قانع شدن آقای قالیباف و بقیه بگذریم و قصهمان را همینطوری نصفه به سر برسانیم…