چاه نفت تخت جمشید/ داریوش کشاورز
عصر جنوب/ asrejonoob.ir: چاه نفت تخت جمشید کجاست؟ ” ماهیان ندیده غیر از آب/ پرس پرسان زهم که آب کجاست “.
تخت جمشید میراثی که در سال ۵۱۸ قبل از میلاد در دامنه کوه رحمت بنا نهاده شده است و از آنجا که بیشتر افراد با آن آشنایی دارند، از معرفی میگذرم و به مزایا و ارزشهای آن اشاراتی می نمایم.
۱- اقتصادی: این میراث با جذابیتهای منحصر به فرد خود هر ساله هزاران گردشگر داخلی و خارجی را به سوی خود می کشاند که با این فرایند، میلیاردها تومان منافع اقتصادی، ارز آوری و اشتغال زایی را برای کشور در پی دارد و این بستر ، ممکن است زمینه ساز سرمایه گذاری در دیگر زمینه های اقتصادی فرهنگی و غیره توسط خارجیان گردد. از سویی با استفاده از منابع گردشگری و به دست آوردن منابع مالی و ارزی می توانیم کمتر از منابع تجدید ناپذیرمان استفاده نماییم و آن را ذخیره نماییم.
۲- فرهنگی: با بازدید گردشگران خارجی از این مجموعه، فرهنگ، هنر، تمدن و مهندسی ایرانیان به جهانیان معرفی و بستری جهت ارتباط و دوستی بین ما و جهانیان می گردد.
۳- سیاسی: با حضور سیاسیون کشورهای خارجی در ایران، جا و مکانی را داریم که به آنها معرفی نماییم که باعث خوشامد آنها گردد و زمینه ساز ارتباط و دوستی بهتر و بیشتر با آنها گردد. از سویی با اشتغال زایی و به سامان شدن مسائل اجتماعی که بواسطه گردشگری به دست می آید، عملکرد و کار مسولین سیاسی و اجرایی بیشتر مورد قبول و رضایت جامعه قرار می گیرد.
۴- اجتماعی : با بودن چنین بستری، افراد و خانواده های زیادی اوقات فراغت خود را در محیطی سالم و فرهنگی سپری می نمایند و در پی آن با انرژی و کارایی بیشتری به کار و زندگی و تحصیل خود می پردازند.
۵- روانشناختی: هر ایرانی میهن دوستی با دیدن و داشتن چنین مجموعه عظیمی با این همه مزایا به خود می بالد و باعث عزت نفس و اعتماد به نفس انسان می گردد. و از سویی با بودن در چنین مکانهای گردشگری، افراد انرژی و روحیه بیشتری جهت امورات خود به دست می آورند. با مزایای فوق می توان با نگاهی دیگر گفت: تخت جمشید شاید از چاه نفت هم ارزشمندتر و گرانبهاتر است؛ چون نفت، معادن طلا و… بالاخره زمانی پایان می یابد اما این اثر ملی، هزاران سال ماندگار بوده و خواهد ماند. گویند ” دانستن و عمل نکردن، همچون ندانستن است ” و ” داشتن و استفاده نکردن، همچون نداشتن است ” ! مهم نیست که چه اندازه منابع، معادن و … در اختیار داریم؛ چگونگی حفظ، مدیریت، شناخت و استفاده از منابع و سرمایه ها ارزشمند است. هر اثر تاریخی، هنری و بویژه ثبت شده جهانی در هر نقطه دنیا متعلق به همه جهانیان است و همه کسانی که آن اثر در کشور آنها قرار گرفته است مسولیت حفظ و نگهداری از آن را دارند مثلا چینیان یا مصریان نمی توانند بگویند چون دیوار چین یا اهرام مصر در کشور آنها قرار گرفته است فقط به آنها تعلق دارد و به هر صورت که دلشان خواست با آن رفتار می کنند و به جهانیان ارتباطی ندارد.
ما ایرانیان هم این آثار تاریخی را دوست داریم و خواهان حفظ و نگهداری و بازدید از آنها هستیم. بنابر این دیگر جهانیان هم نسبت به آثار تاریخی و هنری ما همین احساس را دارند. به دلیل قرار داشتن برخی از این آثار مهم در کشور ایران، مسولیت ما برای نگهداری و فراهم نمودن شرایط حضور و بازدید جهانیان علاقه مند این آثار تاریخی، بسیار سنگین تر و ضروری تر است. آیندگان نسبت به ما قضاوت خواهند کرد نگذاریم به مدیریت ما ایراد بگیرند. قضاوت فردا در عملکرد امروز ماست در برخی از نقاط محلی ایران مثلی وجود دارد که: کار یا شغلی که درآمدزا و کم دردسر است را سکه یا چاه نفت می گویند؛ حال با اینهمه مزایا و ارزشهای فراوان، بی گمان تخت جمشید منابع آب است. تخت جمشید….چاه نفت است. تخت جمشید در خطر ویرانی است؛ چاه نفت تخت جمشید را دریابیم.