انتقاد زیبا کلام از تظاهر کنندگان مقابل سفارت فرانسه و آتش زدن پرچم

عصر جنوب/ asrejonoob.ir: کندن تابلوی نام خیابان نوفل‌لوشاتو و آتش‌زدن پرچم فرانسه در تظاهرات مقابل سفارت این کشور در تهران، این پرسش ساده را در ذهن ایجاد می‌کند که ما علیه چه کسی و چه چیزی تظاهرات می‌کنیم؟ آیا اقدام ناپسند هفته‌نامه «شارلی‌ابدو» طرف اعتراض ماست یا دولت و ملت فرانسه؟ یا همه اینها فرصتی است برای سرزنش کلی غرب؟

واقعیت آن است که هم دولت کشور مذکور و هم سایر رهبران اروپا، میان کشتار نویسندگان نشریه مذکور از یک سو و توهین به مقدسات مسلمانان از سوی دیگر، یک حد کاملا روشن ترسیم کرده‌اند. البته در برخی موارد هم چنین نبوده است که حتما مورد اعتراض ماست. اما برخی جریانات سیاسی داخل کشور، بدون درنظرگرفتن این ملاحظه، موج گسترده‌ای علیه مجموعه اروپا و آمریکا به راه انداخته‌اند. موضوع آنگاه جالب می‌شود که برخی معترضان، وزیر خارجه خودمان را هم بی‌نصیب نگذاشتند که چرا در آن بحبوحه به کشور فرانسه سفر کرده است؟ گویی دکتر ظریف برای تعطیلات یا مرخصی سالانه‌اش با خانواده به پاریس و سواحل جنوب فرانسه سفر کرده است!

١٧ماه است که دکتر ظریف و تیم مذاکره‌کننده ایرانی بدون اغراق بعضا به‌صورت شبانه‌روزی برای بهبود شرایط دیپلماسی و تدبیر در مذاکرات هسته‌ای تلاش می‌کنند؛ کاری که اگر یک‌صدم آن در هشت‌سال احمدی‌نژاد صورت گرفته بود شاید امروز این میزان مشکلات و معضلات میان ایران و طرف‌های مقابل بر جای نمانده بود که گفت‌وگو پیرامون تک‌تک آنان، ساعت‌ها زمان مذاکرات را به خود اختصاص دهد.

 

در راستای آن تلاش‌ها و براساس برنامه قبلی با توجه به فشرده‌بودن و سرعت ثانیه‌ها تا ضرب‌الاجل تیر‌ماه، ایشان ناگزیر می‌شود به اروپا و از جمله فرانسه سفر کند. اما بلافاصله برخی افراد خاص، ایشان را مورد هجمه قرار دادند که چرا نکته‌سنجی، ظرافت و حساسیت به خرج نداده و در شرایطی که آن هفته‌نامه مرتکب عمل ناشایست شده، به این کشور اروپایی رفته است؟ گویی آن تصویر مذموم و موهن را، دولت فرانسه کشیده و مدیرمسوول شارلی‌ابدو هم وزیر خارجه آن کشور بوده است! مسوول‌دانستن دولت و مقامات فرانسه، برای عمل ناپسندی که یکی از هفته‌نامه‌های آن کشور انجام داده بوده به کنار، گناه بعدی ظریف آن بود که چرا در آن اوضاع و احوال با جان کری قدم زده است؟

به نظر می‌رسد معترضان تصور کرده بودند وزرای خارجه دو کشور برای پیاده‌روی و لذت از هوای مفرح اروپا، قدم‌زدن را انتخاب کرده بودند. شاید اگر دکتر ظریف هم به شیوه برخی افراد و رسانه‌های داخلی عمل می‌کرد، حالا از دید آنان قهرمان ملی شده بود. خیلی هم اهمیت نداشت که در بلندمدت، چه هزینه‌هایی را باید برای این عمل می‌پرداخت. یا اگر آقای ظریف زمانی که برای ملاقات با مقامات اروپایی و آمریکایی به پاریس رفته بود، همانجا یک نشست خبری ترتیب می‌داد و اعلام می‌کرد سفر به پاریس را ناتمام گذاشته و به ایران بازمی‌گردد، امروز باز هم قهرمان آن گروه شده بود.

اهمیتی هم نداشت که چه اثری روی ١٧ماه مذاکره با طرف‌های غربی می‌گذارد. سال‌هاست برخی افراد برای اقدامات خود، لزومی به پاسخگویی نمی‌بینند و تبعات رفتارهای آنها در سیاست خارجی و رفتن دود آن به چشم کشور، نه مهم بوده و نه مطرح. همان‌طور که سه‌سال پیش به سفارت انگلستان در تهران حمله کردند و سنگی را در چاه انداختند که هنوز بعد از گذشت این سال‌ها و با وجود تلاش‌های بسیاری از سوی تهران و لندن، همچنان در ته چاه مانده است.

خوب است این افراد یک‌بار هم شده، در این حوزه صداقت به خرج دهند؛ اگر قرار است که به هر عنوانی بر سر راه مذاکرات هسته‌ای سنگ‌اندازی کرده و علاقه ندارند کلاف پیچیده‌ای که یک‌دهه است بخشی از توان کشور را مصروف خود ساخته باز شود، امری است جدا. اما اگر قرار است این کلاف گشوده شود اینکه به جای کمک، هر روز جبهه‌ای را مقابل «تیم مذاکره‌کننده نظام» بگشایند و بهانه‌ای را علم کنند و بر سر ظریف و همکارانش فرود آورند، نه به سود آنان است و نه به سود مصالح و منافع ملی. اعتراض علیه بی‌حرمتی نسبت به اعتقادات دینی بیش از یک‌میلیارد مسلمان، امری است که وزارت خارجه ایران هم با قدرت و صراحت انجام داد و همه باید چنین کنند. تشخیص امور و موضع‌گیری بجا با رعایت شأن دیپلماتیک اما حتما با شعار و رفتارهای غیردیپلماتیک، تفاوت جدی دارد.

مطالب پیشنهادی

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.