مرگ تدریجی محیط زیست شادگان؛
عـصــر جـنــوب| asrejonoob.ir:
محیط زیست شهرستان شادگان چندی است که حال خوشی ندارد و بدنبال آن؛ مردم، کشاورزی و اقتصاد آن منطقه تحت الشعاع این ناخوش احوالی قرار گرفته است.
روی تمام صورت این شهر غبار محرومیت پاشیده شده، تنش درد دارد. تنها نخل او را سرپا نگه داشته، نخلهای که خود نیز نفسهایشان از تشنگی به شماره افتاده است.
تالابی که روزی زیستگاهی مطمئن برای جانوران مهاجر بود حالا گونههای بومی آن نیز یکی پس از دیگری در حال انقراضاند و یک قدم به منقرض شدن نزدیکتر میشوند دیگر آبی هم در تالاب وجود ندارد تا دوربین عکاسها را به طبیعت بکر و خدا دادی متوجه سازد و دل از آن برباید.
محیط زیست شهرستان شادگان چندی است که حال خوشی ندارد و بدنبال آن؛ مردم، کشاورزی و اقتصاد آن منطقه تحتالشعاع این ناخوش احوالی قرار گرفته است.
شادگان که در سالیان نه چندان دور قطب اصلی تولید و صادرات خرما بود حالا به شهری تبدیل شده است که کاسبان بازار خرمای آن به علت شرایط بد کشاورزی پیش آمده در سالهای اخیر و پایین آمدن سطح کیفی خرما مجبورند از شهر همسایه یعنی آبادان خرما برای فروش در بازار عرضه کنند.
ام عادل خضرایی یکی از خرما فروشان بازار اظهار داشت: آب نداریم و زمینهای کشاورزیمان خشک شده است. چارپایانمان نیز به علت کمبود آب میمیرند، آب را که از سرشاخه میبندند دیگر به زمینهایمان آبی نمیرسد.
همچنین ام عماد آلبوغبیش (در زبان عربی مادر را به نام پسر ارشدش صدا میزنند) به این گفتوگو اضافه شد و او هم سفره دلش را پهن کرد، از دردها و مشکلات کشاورزی گفت و افزود: نخیلات ما مرده است. زمین کشاورزیمان خشک شده و دیگر غیر قابل زراعت است. برای امرار معاش خانوادهام این خرما و خارک را از آبادان خریدم و به بازار برای فروش آوردم.
آب، دردی مشترک!
تقریبا تمام فروشندههای بازار همه از یک درد سخن میگفتند. تمام مشکلات کشاورزی شادگان به یک واژه ختم میشد و همه از کمبود یک چیز گله میکردند؛ یعنی آب!
کاسبان بازار خرما همه از کم آبی زمینها مینالیدند و علت بیکیفیتی خرمای سالهای اخیر شادگان را کم آبی، شوری و نا مرغوبیت آبی میدانستند که پای نخیلات میریخت.
اکثر خرما فروشان نیز روستاییانی بودند که زندگیشان به کشاورزی و زراعت گره خورده بود؛ بلطبع کمآبی و نامرغوب بودن خرما بر امرار معاش و دخل و خرجشان تاثیر مسقیم دارد و دود این بیآبی روستاهای شادگان در چشم کشاورزانی میرود که شغل دیگری غیر از زراعت ندارند.
مهاجرت از زادگاه، تنها راه حل!
بخش خنافره که در شهرستان شادگان قرار دارد از جمله مناطق دارای زمینهای کشاورزی و نخلستان است که نخلستانهای آن این روزها از کمبود آب رنج میبرند. مرتضی شاوردی اظهار داشت: کشاورزان اینجا قبلا خربزه، بامیه و خیلی چیزهای دیگر میکاشتند. اکنون که آب نیست فقط نخل در زمینها باقی مانده که آن هم نیز مثل قبل ثمر نمیدهد.
وی افزود: قبلا هرکس زمین کشاورزی بزرگی داشت قسمتی از زمین را به نیازمندان روستا میداد تا در آن چیزی بکارند و با حاصل فروشش زندگی خود را بچرخاند. اکنون حتی همان زمین داران نیز بدنبال فروش ملک و مهاجرت از روستا هستند.
این کشاورز شادگانی گفت: انسان باید برای امرار معاشش جایی برود که بتواند درآمد داشته باشد. جوانان اینجا برای مقداری ناچیز مثلا روزی ۲۵هزار تومان کارهای سختی را در این گرما متقبل می شوند همه به این خاطر است که زمینهای پدارانشان خشک شده و غیر قابل زراعت است.
ایستاده همچون نخل!
در فرهنگ عرب زبانان جنوب ایران نخل از این جهت درخت مقدسی است که ۲۰ بار در قرآن کریم به آن اشاره شده است. از دیرباز میان عامه مردم جا افتاده بود که نخل شبیه انسان است، اگر سر نخل بریده و یا کاملا در آب غرق شود نخل میمرد، تنه درخت نخل اگر سوزانده شود ذغال نمیدهد و واحد شمارشش نیز مانند انسان نفر است.
نخل با تمام کمبودهای زمین و نبود آب نیز کنار میآید و در آخر میوه این صبر، استقامت و ایستادگیاش خرمای است که در بسیاری از صنایع غذایی کاربرد فراوانی دارد.
اینبار اما انگار با تمام مقاومتی که دارد کمآبی شادگان توانسته است که نخلستانهای این شهر را از پا درآورد و صبر و طاقت این درخت هم مانند آدمی از کمآبی تمام شود و بر پایین آمدن کیفیت خرما بسیار تاثیر بگذارد. هر جانداری بلاخره در یک ساعت و یک روز تشنگی امان از او میبرد و بیآبی او را از پای در میآورد حالا نخلستانهای عظیم شادگان صدای تشنگیشان و رنگ زرد شاخههای نخلهایشان نشان از عطشی است که از قضای روزگار زبانی برای فریاد زدن آن ندارند.
شهرستان شادگان با تمام ظرفیتهای انسانی موجود در آن؛ همچنان مورد بیمهری مسئولان قرار دارد و هنوز محرومیت در بسیاری از نقاط شهر به وضوح دیده میشود. بافت قدیمی شهرستان، کمبود اشتغال جوانان، نبود مراکز تفریحی مناسب برای ردههای مختلف سنی، کمکاری شهرداری در بسیاری از نقاط شهرستان، کمآبی زمینهای کشاورزی و بسیاری از مشکلات دیگر گریبانگیر این شهرستان است.
مردم این شهر هم مانند نخلهایشان با تمام کمبودها کنار آمدهاند وانگار محرومیت جزئی از زندگیشان شده است. براستی که نخل این درخت صبور نماد خوبی برای نشان دادن محرومیت مردم شهرستان شادگان و صبرشان در مقابل آن است.