محدود و محصور بودن یاران انقلاب زیان آور است
عصر جنوب: رئیس دولت اصلاحات با تاکید بر ضرورت و نیاز جامعه به باز بودن فضای نقد تاکید کرد که یکی از مهمترین محورهای اصلاحطلبی، نقد دائم است چون ما معتقد به کمال تدریجی جامعه و انسان هستیم.
حجت الاسلام سید محمد خاتمی، در دیدار جمعی از جوانان حزب اعتماد ملی با گرامیداشت یاد و خاطره سالار شهیدان، حضرت امام حسین (ع) و یاران باوفای ایشان و نهضت بزرگ و تاریخساز عاشورا اظهار امیدواری کرد تا درسهایی که در این قیام، حرکت، جنبش، نهضت و انقلاب وجود داشته است، درست درک و پیروی شود. بخصوص درک کنیم که با توجه به تحولات جوامع، چه استفادهای از این درسها در زمان و مکان خود و نسبت به مسایل موجود، میتوان داشت.
وی که پس از شنیدن نقدها و نظرات جوانان اعتماد ملی سخن میگفت، با پذیرش اشتباهات بیان کرد: شاید یکی از بارزترین اشتباهات ما از همان انتخابات ۸۴ بود. اصل قضیه قابل قبول است اما اینکه مصداق آن اشتباهات چه اتفاقی و چه کسی بود و چرا اینطور شد، قابل بحث است. در مورد میزان سهم هر کدام از ما که موثر در این اشتباهات بودیم، ممکن است اختلاف نظر وجود داشته باشد اما به هر حال اشتباهها وجود داشتند. تجربهای که در سال ۹۲ داشتیم و نتیجهای که گرفتیم، نشانه تکامل حرکت است و شاید اگر این روش و رویکرد را در چند دوره قبل داشتیم، وضعیت ما به گونه دیگری بود. البته نقدهای دیگری هم میتوان وارد کرد.
وی یکی از کارهایی که باید جوانان انجام دهند را نگاه به گذشته خواند و یادآور شد: البته همواره گفتهام، به دوستانی هم که در حاکمیت هستند، عرض کردهام که ماندن در گذشته خسارتهای بسیار فراوانی دارد. میتوان گذشته را مطالعه کرد و از آن درس گرفت اما باید نگاه به آینده داشت.
خاتمی ادامه داد: اگر بخواهیم در گذشته بمانیم و به سوی آینده حرکت نکنیم، کشور و نظام بسیار زیان میکند؛ چنان که ما بعد از سال ۸۸ زیانهای بسیاری را متحمل شدیم. از تنشهایی که در جامعه به وجود آمد، محدود و محصور بودن بسیاری از یاران انقلاب و نیروهای ارزنده بود. بدون اینکه بخواهم درباره اینکه این کار اصلا درست بوده یا نه قضاوت کنم – که البته پیش از این قضاوت کردهام و امروز نمیخواهم بر این مساله دامن بزنم – به هر حال همه زیان کردیم و زیان کردند. این زیانها حاصل آن است که ما فقط به گذشته نگاه کنیم، در گذشته بمانیم و حرکت نکنیم.
وی با تاکید بر ضرورت نگاه به آینده و نقد گذشته افزود: گفته میشود که باید اصلاحات و جریانهای دیگر را نقد کرد؛ این حرف درستی است اما آیا فضای نقد کامل وجود دارد؟ در جایی که جریانی اشتباهاتی هم مرتکب شده اما مظلوم واقع شده است و انواع و اقسام اتهامات بر آن باقی است، آیا وارد شدن در این میدان و اینکه خود آنها نیز شروع به خردهگیری و نقد کنند، به نفع فضای ناسالمی که در جامعه ما وجود دارد، نخواهد بود؟
رییسجمهور پیشین کشورمان با یادآوری اینکه منظورش عدم نقد درونی نیست، ادامه داد: بسیار خوب است که فضای نقد در کل جامعه باز شود، هم بتوان حکومت و حاکمیت و رویکردها را نقد کرد و هم بتوان جریانات، گروهها و دولتها را نقد کرد، فرقی هم نمیکند. نقد، روح اصلاحطلبی ماست. اصلاحطلبی ما با نقد زنده است. یکی از مهمترین محورهای اصلاحطلبی، نقد دایم است چون ما معتقد به کمال تدریجی جامعه و انسان هستیم.
خاتمی با بیان اینکه پذیرفتن اشتباهات و دیدن راههای مناسبتر برای رشد در سایه نقد فراهم میشود، گفت: نقد مسئله بسیار مهمی است اما باید در فضایی صورت بگیرد که نقد کردن ارزش باشد، هزینه نداشته باشد و همه چیز و همه جا را بشود نقد کرد. البته نقد هم باید منصفانه و عاقلانه باشد؛ اتفاقا یکی از عواملی که سبب نقدهای ناسالم و پرخاشها میشود، این است که فضا بسته باشد و به محض اینکه باز میشود، هول و هراس در میان افراد میافتد، مدام صحبت میکنند و فضا تند میشود. اگر فضا را آرام کنیم و نقد و آزادی اندیشه در جامعه، یک روال، سنت و مساله عادی باشد، خود به خود نقد هم به سوی اعتدال و منطقی بودن حرکت میکند.
وی با انتقاد از اینکه امروز در جامعه ما نقد تبدیل به مچگیری و اعتراض شده است، ادامه داد: نقد بررسی منصفانه واقعیتهاست، دیدن نقاط ضعف و قوت و البته رویکرد به سوی تقویت نقاط قوت و از میان رفتن نقاط ضعف است. من توصیه میکنم که نقد، یکی از برنامههای مهمی باشد که دوستان ما درون خود داشته باشند. نقد را ابتدا باید از خود شروع کنیم.
رییس بنیاد باران با اشاره به اینکه جریان اصلاحات را در یک حزب و یک گروه خلاصه نمیکند، توضیح داد: اصلاحات، ادامه یک جریان بلند تاریخی است که انشاالله در آینده هم ادامه خواهد داشت. احزاب، گروهها و دولتها از جریانات مختلف میآیند و میروند. اصطلاح «گفتمان» که شاید اولین بار توسط میشل فوکو مطرح شد در جامعه ما هم رایج است، گاهی هم بد استفاده میشود و بسیاری از مسایل به جای اینکه ابهامزدا باشد، ابهامزا میشود. یکی هم گفتمان اصلاحات است.
خاتمی با بیان اینکه یک جریان به سادگی به صورت «گفتمان» در نمیآید، افزود: شرایط تاریخی، اجتماعی و روانی بسیاری باید وجود داشته باشد تا یک اندیشه و رویکرد، گفتمان شود و یک گفتمان غالب شود. گفتمان اصلاحات، گفتمانی است که از قبل از مشروطیت مطرح بوده است؛ گرچه اختلاف نظرها هم در آن وجود داشته و دارد. این گفتمان در متن انقلاب اسلامی ایران هم بوده است. روح اصلی انقلاب اسلامی ما در چارچوب گفتمان اصلاحات است و با بسیاری از مسایلی که در جوامع مختلف پیش آمده، متفاوت است. البته هستند کسانی که انقلاب و گفتمان انقلاب و حتی اسلام را به گونهای مطرح کنند که با روح انقلاب و اسلام سازگار نیست، نمیگویم خدای ناکرده رویکرد نظام تنگنظرانه است، ولی این تنگنظریها وجود دارد.
خاتمی با طرح این پرسش که چرا خودسرها مصونیت و امکانات دارند؟، ادامه داد: این همه اهانت، تهمت و توهین یک طرفه به افرادی که نه تنها اجازه ندارند از خود دفاع کنند بلکه حتی اجازه ندارند با کسی تماس بگیرند یا کسی با آنها تماس بگیرد، برای چیست؟ این اگر خودسری است و کار خودسرها، حتما باید با آن برخورد شود.
وی با اشاره به قوی بودن جریان اصلاحات و احزابی مثل اعتماد ملی که با وجود فشار و محدودیت هنوز برگزاری یک جلسه ساده آنها موجب نگرانی و پرخاش خیلیها میشود، این رفتارها را نشاندهنده قوی بودن و دارای پایگاه بودن این احزاب خواند و ادامه داد: اگر پدیدهای در جامعه حضور دارد، حضور آن را بپذیریم، نه اینکه از ابراز وجود آن ناراحت شویم. علاوه بر آن اگر حضور دارد و مورد علاقه بخشهایی است، این برخوردها سبب میشود آنها که طرفدار این جریان هستند، نسبت به برخوردکنندگان بدبینتر شوند و پیوندهای آنان با متن جامعه گسسته شود. به هر حال این گفتمان، وجود و حضور دارد.
رییس بنیاد باران در ادامه با تاکید بر اینکه زمینه و فضای نقد باید باز باشد، گفت: خیلی آسان است که بگوییم این اشکال و آن اشکال متوجه فلان است اما باید اصل اشکال را بپذیریم و بعد بحث کنیم و اگر اشکال را پذیرفتیم، سعی کنیم در آینده این اشکال را نداشته باشیم و آن را رفع کنیم.
بنیانگذاران حزب اعتماد ملی از پایههای نظام بودند
خاتمی به مقوله احزاب و تشکلها در ایران پرداخت و بیان کرد: متاسفانه تشکل و فعالیت حزبی چندان در ایران بخصوص از سوی حکومت و گاهی از طرف مردم جدی گرفته نشده است. چندین بار گفتهام، امروز هم میگویم که نباید امتیازات حزب اعتماد ملی را نادیده گرفت. احزابی که در ایران به وجود آمدهاند، یا از دل قدرت حاکم و با پشتیبانی آن به وجود آمدهاند -منظور تشکلهای دولت ساخته است یا آنها که به هر حال در پناه یک دولت به وجود آمدهاند- یا به صورت طبیعی به وجود آمدهاند. به طور مثال در آغاز پیروزی انقلاب، تمام تشکلهایی که در گذشته هم سابقه داشتند یا پس از انقلاب پدید آمدند و بسیار هم اصیل بودند، رسالت اول خود را دفاع از نظام،
مهمترین امر به معروف و نهی از منکر، نقد کردن حکومت است
دولت و رویکردهای مختلف میدانستند، چرا که پدیده نوپای نظام را در معرض خطر و تهاجم میدیدند که بعضی از رویکردها هم ممکن است غلط باشد و اینطور نیست که هر کاری کردهایم، درست است. این تشکلها طبیعی به وجود آمده بودند اما انقلاب و رهبری آنقدر عظیم و دشمنان آنقدر فراوان بودند که این احزاب تبدیل به مدافع و حتی مدح کننده جریان حاکم شده بودند. به این معنا که ارتباطی میان حکومت و بعضی تشکلها ایجاد شده بود.
وی نوع دیگر احزاب را احزابی مثل حزب جمهوری اسلامی دانست که کسانی در رأس قدرت به این نتیجه رسیدند که حزب درست کنند که کار ارزنده و خوبی بود. خاتمی نوع دیگر را جریاناتی خواند که در پناه دولتمردان به وجود آمد و بیان کرد: نوع دیگر، جریاناتی بودند که فقط برای مچگیری آنچه در جامعه جریان داشته است و شاید بعضا دستهای بیگانه هم در آنها بود، به وجود آمده بودند نظیر حزب توده که بسیار متشکل بودند و منسجم کار میکردند اما این احساس وجود داشت که حرف آنها حرف و درد این ملت نیست و در حال مطرح کردن حرف جای دیگری هستند. حزب اعتماد ملی هیچ کدام از این خصوصیتها را نداشت. این حزب، در زمانی به وجود آمد و کسی آن را به وجود آورد که در آن زمان به قدرت نرسیده بود یعنی سعی کرد در بیرون قدرت یک جریان درست کند. بر این اساس به هیچ وجه نمیشود گفت که اعتماد ملی دولت ساخته است بلکه با این اندیشه به وجود آمد که بتوان جریانی ایجاد کرد که در حاکمیت تاثیرگذار باشد، بتواند دولت بسازد و اقداماتی دیگر انجام دهد. دوم اینکه، این حزب، خود را در درون نظام تعریف کرد. به این دلیل که انقلاب بزرگی اتفاق افتاده بود و حاصل آن نظامی بود که دشمنان بزرگی داشت. اتفاقا کسانی این حزب را بنیان گذاشتند که خود از پایه و مایههای نظام بودند و خود را درون نظام تعریف کردند. سوم اینکه رسالت مهم آن، نقد رویکردها و سیاستهایی بود که در جامعه میگذشت.
وی افزود: این نقدها هم شامل همه قوهها و نهادها و جریانات میشد. این خصوصیتها در کمتر جایی پیدا میشود. نمیگویم که حزب اعتماد ملی اشتباهی نکرده است، همه ما ممکن است اشتباه کرده باشیم. علیالخصوص با حوادثی که در چند سال اخیر به وجود آمد و سبب شد محدودیتهایی ایجاد شود.
خاتمی گفت: گرچه افراد بسیاری محصور و گرفتار شدند و با جریانات بسیاری برخورد شد و آنها را ممنوع کردند یا برایشان، محدودیت فراهم آوردند. اما خوشبختانه لااقل حزب اعتماد ملی عملا منحل نشد. من بسیار خوشحال شدم که دیدم به نام حزب، حرکتهایی صورت میگیرد، بخصوص شوراهایی مانند شورای مرکزی استان تهران مجددا فعال شده است و علاوه بر آن جوانان گردهم جمع میشوند. شما جوانان در عرصه حضور داشته باشید، صحبت کنید، کار کنید، فعالیت و فکر کنید و این جریان را ادامه دهید. به هر حال در صورتی ما احزاب فعال و حرکتهای بانشاط جمعی را خواهیم داشت که کل جامعه حرکت حزبی و تشکیلاتی و سازمان یافته را بپذیرد. یعنی همه بپذیرند که مردمسالاری سازگار با اسلام را داریم که لازمه آن وجود تشکلها و احزاب فعال است.
رییس بنیاد باران با مهم خواندن رویکرد حاکمیت به فعالیتهای حزبی گفت: ما باید به اجماعی برسیم که مناسبترین شکل حکومت، مردمسالاری و دموکراسی است؛ نه اینکه مردمسالاری بیعیب است ولی کم هزینهترین و پرفایدهترین شکل حکومتها، مردمسالاری است. دوم اینکه نمیتوان به اسلام به عنوان دینی که به آن اعتقاد داریم و مایه اصلی فرهنگ و تاریخ ما به شمار میرود، بیاعتنا بود. در این نظام و جامعه با این روحیه، فرهنگ و گذشته نمیشود یک مردمسالاری به وجود آید که با دین مردم، مخالف یا ناسازگار باشد. البته آن سوی قضیه هم مطرح است که کدام رویکرد اسلامی و کدام قرائت اسلامی میتواند در این انقلاب باشد و بود؟ قرائتی که سازگار با مردمسالاری است.
وی ادامه داد: اگر بخواهید حزب و فعالیت داشته باشید، اول باید همه بپذیریم که نظام ما، نظام مردمسالار است. مردمسالاری، مقرراتی دارد.
مهمترین حق انسان، حاکمیت بر سرنوشت خویش است
رییسجمهور پیشین کشورمان، آزادی اندیشه، آزادی بیان، بخصوص آزادی نقد و آزادی اجتماعات را از ملزومات مردمسالاری خواند و افزود: تشکلها و نهادهای مدنی، واسطه میان حکومت و جامعه هستند، یعنی خواستها و رویکردهای بخشهایی از جامعه را دنبال میکنند و حزب فراگیر به آن معنا که در حزب کمونیست یا رستاخیز شاهانه گفته میشد غلط است. حزب از مردم و بخشهایی از مردم نمایندگی میکند. مردم، منافع و رویکردهای مختلف دارند و به تناسب آن رویکردها احزابی ایجاد میشوند و تنوع هم وجود دارد. البته ممکن است در بعضی جوامع، چند حزب دست بالا را داشته باشند و در انتخابات هم دیده میشود که گاهی مبارزه اصلی بین دو حزب است اما این را با دستورالعمل درست نکردهاند بلکه آنها توانستهاند بخشهای بیشتری از جامعه را تحت تاثیر خود قرار دهند و احزاب دیگر کوچک و لاغر ماندهاند.
وی با تاکید بر اینکه حزب یعنی اینکه مردم، ارباب هستند و صاحب کشور و دارای حق و حرمت هستند، گفت: این مردم در تشکلهای مختلف، هم منافع خود را تعریف میکنند، هم قدرت بیان منافع را دارند، هم تشکلهایی دارند که از این منافع دفاع میکند و این تشکلها واسطهای بین مردم و حکومت میشوند، از جمله اینکه در انتخابات و… شرکت میکنند. به هر حال وقتی حزبی که برنامه دارد، روی کار آمد یعنی واقعا حاکمیت آن بخشهایی از مردم که نماینده آنها هستند، در حد جایگاه خود در جامعه را محقق میکنند. اینها همه موازین دموکراسی است.
خاتمی با اشاره به دیدگاه حضرت امام (ره) مبنی بر تشکیل جمهوری اسلامی یادآور شد: امروز گروههایی با نام اسلام، خلافت اسلامی و نظایر آن را مطرح میکنند؛ در حالی که امام (ره)، جمهوری اسلامی را مطرح کردند؛ جمهوری برای این زمان و مقتضای روح تاریخی این دوران است. بشر شاهد تحولات بسیاری بوده است تا به جمهوری رسیده است. ملاک، مردمسالاری و حاکمیت مردم بر سرنوشت است. این اصلی از قانون اساسی است و بسیار اصل گرانبهایی است یعنی امری که بشر در طول تاریخ با تکامل تاریخی خود به آنجا رسیده است، در آنجا بیان شده است. به تعبیری میگوید که «حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است. هیچ کس نمیتواند این حق الهی را از انسان سلب کند یا در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد.»
وی توضیح داد: حاکمیت بر سرنوشت یعنی مردم حاکمان را تعیین میکنند و حکومت، نماینده مردم است و مسوول و پاسخگو در مقابل آنان. اسلامی هم که در متن انقلاب ما بود، تفاوت دارد با اسلامی که بسیاری جاهای دیگر است یا متاسفانه در درون کشور بعضیها مدعی میشوند که اسلام هیچ ربطی به مردم و رویکرد تاریخی ملت ما ندارد و هر کسی که مخالف سلیقه آنها باشد باید حذف شود. وقتی میگوییم جمهوری اسلامی، اسلامی را میبینیم که با جمهوریت، حق حاکمیت مردم، حقوق مردم و بشر سازگار است. این است که برای ما اهمیت دارد.
خاتمی اضافه کرد: شما که از اصالت انقلاب و حقانیت اسلام و منافع مردم و کشور دفاع میکنید باید بگویید که ما داعش نیستیم، طالبان نیستیم، ظاهرپرست نیستیم. البته احکام و ارزشهای اسلام باید بر نظام و حکومت و جامعه ما حاکم باشد و بخصوص آن معیارهای اصلی که مورد عنایت خدا و پیامبران بود. یکی از آن معیارها عدالت به معنای عام است، نه فقط عدالت اقتصادی و اقتصاد صدقهای. مهمترین وجه عدالت، شناختن حق مردم برای حاکمیت بر سرنوشت و زمینهسازی برای اعمال این حق است. مگر نه اینکه عدالت به معنای دادن حق هر ذیحقی به او است؟ ما میگوییم مهمترین حقی که انسان دارد، حاکمیت بر سرنوشت خویش است و این در جریان اجتماع به صورت نظامهای مردمسالار و جمهوری و امثال آن تحقق پیدا میکند. معیار دیگر اخلاق است که تکمیل آن از ویژگیهای رسالت پیامبر اکرم (ص) است.
صهیونیسم نماینده دین
اعتدال روش است و اصلاحات یک گفتمان
یهود نیست
رییسجمهور پیشین کشورمان، در ادامه با بیان اینکه امروز دنیا در روابط بینالملل و جاهای دیگر از بیاخلاقی و بد اخلاقی رنج میبرد، گفت: این حقوق بشر، آنجا که منافع بعضیها مطرح است، بسیار جدی میشود، راست و دروغ بهم میبافند و حمله میکنند اما آنجا که منافعشان خلاف آن است، بدترین نقض حقوق بشر را نه تنها تحمل میکنند بلکه از ناقضین حقوق بشر حمایت میکنند. این بد اخلاقی است. بد اخلاقی است که اشغال و زور منشاء مشروعیت میشود. مشکل امروز ما با اسراییل چیست؟ من زمانی در خارج از کشور گفتم که مشکل ما با اسراییل، مشکل اخلاقی است. اشغال که منشأ مشروعیت نمیشود که اگر بود، امروز نازیسم باید مالک فرانسه باشد. این نادرست است که اشغالگر و سرکوبگر با اشغال، غصب، آواره کردن و سرکوب مردم مشروعیت پیدا کند. به همین دلیل هم پیشنهاد من در دوره ریاست جمهوریام، این بود که رفراندوم برگزار شود. هر فلسطینی که در سرزمین اشغالی و فلسطین است اعم از یهودی و مسیحی و مسلمان و هر فلسطینی که آواره شده است رأی بدهد.
وی با یادآوری اینکه ما با یهودیان مخالفت نداریم و دینهای ما ریشههای قوی مشترک دارند، گفت: یهود ستیزی در تاریخ ایران و در تاریخ اسلام نبوده است؛ البته حکومتهای ظالمی داشتیم که هم به مسلمانان و هم به یهودیها و دیگر پیروان ادیان و مذاهب ستم کردند اما این ربطی به اسلام و فرهنگ اسلام ندارد. ما میگوییم که غصب به نام دین یهود نباشد چون صهیونیسم نماینده دین یهود نیست بلکه جریان سیاسی نژادی خطرناکی است که وجود دارد و این بد اخلاقی است. نه تنها در روابط بینالمللی بلکه در روابط داخلی هم همینطور است که اگر غیبت، تهمت، دروغ و امثال آن در بخشهایی از جامعه ارزش شود، نهایت بد اخلاقی است.
رییسجمهور پیشین ایران در ادامه این دیدار تاکید کرد: ما جمهوری اسلامی میخواهیم که عدالت و اخلاق بر آن حاکم باشد، هم حاکمان آن با اخلاق و عدالتگرا باشند، هم مردم توصیه به عدالت شوند و هم زمینه برای جریان اخلاق و عدالت در جامعه ما فراهم شود. واقعا ما باید بگوییم که و چه نیستیم، تا معلوم شود که چه کسی هستیم. خودمان در درون خودمان صحبت کنیم. به هر حال اگر این رویکردی را که پیشتر گفتم وجود داشته باشد آن زمان حزب هم در جوامع جا و پا میگیرد و تاثیر خودش را دارد و جلو میرود. ما درون این نظام هستیم، ما اهل تعامل هستیم اما تعامل با حفظ هویت. اگر کسی از شما بخواهد که بر خلاف اعتقادات و رویکردها چیزهایی بگویید هویت خود را از دست دادهاید، این تعامل نمیشود و هیچ انسان منصف باشخصیتی این کار را نخواهد کرد.
خاتمی گفت: ما هویت و رویکردی داریم راجع به اسلام، انقلاب، جامعه، زن، مرد و از اینها دست بر نمیداریم اما ما در درون نظام هستیم و باید با هم تعامل و تفاهم کنیم. اگر ما به یک اصل برسیم که هر کس که در کشور است و هر کس که قبول دارد و میپذیرد و متعهد است که در چارچوب قانون اساسی که میثاق ملی ماست، حرکت کند و راه برود آن خودی است؛ حتی کسی که ممکن است به این قانون اساسی نقد داشته باشد بسیاری از مسائل حل میشود.
وی با بیان اینکه اگر میخواهیم بررسی صلاحیت یا برخورد کنیم و مرز بین خودی و برانداز را مشخص کنیم باید خط قرمز را تشخیص دهیم و از همگان دعوت کرد: بیاییم به تفاهم برسیم، این به نفع همه است. قانون اساسی ظرف یک بار مصرف نیست و حاصل ارجمند انقلاب ما است. بیاییم به این تفاهم برسیم و قانون اساسی را مبنای تعاملات قرار دهیم. نظام هم در چارچوب قانون اساسی کاملا مشخص است. امروز مساله امر به معروف و نهی از منکر مهم است، مهمترین امر به معروف و نهی از منکر، نقد کردن حکومت و حاکمیت است. امام حسین قیامش را امر به معروف و نهی از منکر میداند. حتما در زمان امام حسین هم کسانی شراب میخوردند و کسانی بد حجاب بودند و کسانی جوانی میکردند ولی امام حسین میگوید که جامعه باید نظامش عادلانه باشد. دفاع از عدالت و اخلاق مهمترین امر به معروف است.
رییس بنیاد باران افزود: نظام ما مردمی و انقلابی و اسلامی است و ما آن را قبول داریم، ولی نقد در درون نظام، نقد حکومت و اجزای حکومت لازمه رویکرد اصلاحطلبانه است، این اصول را به بحث بگذاریم و صحبت کنیم. هم دولت را نقد کنیم هم قوای مختلف و هم نهادهای مختلف را نقد کنیم برای تقویت اصل نظام و تأمین منافع مردم. اینها اصولی است که میتوان بر اساس آن درباره رویکردها و سیاستها و آنچه در جامعه جریان دارد به ارزیابی درست رسید. اینها مسایلی است که میتوانیم بر اساس آن تعامل، تفاهم و توافق عمل کنیم و جامعه را خوش اخلاقتر و امنتر کنیم و امنیت را برای همه بخواهیم. اگر در بخش قوه قضاییه و مجریه و هر جای دیگر، قانون اساسی نقض میشود و معیارهای مسلم نقض میشود، با ارزش دانستن نقد میتواند اصلاح شود نه اینکه نقد جرم باشد.
خاتمی افزود: وقتی شما اجازه دادید نقد باشد ممکن است اشتباه و تندروی و کندروی هم بشود، اینها هزینههای اندکی است در مقابل فایدههای بزرگ آزادی در جامعه که از آن بیش از همه نظام بهره خواهد بود.
خاتمی در پاسخ به پرسشی درباره نسبت میان اصلاح و اعتدال اظهار کرد: اعتدال روش است و اصلاحات یک گفتمان است. گفتمان ریشهدار در تاریخ و رو به آینده است. در درون اصلاحات مثل همه جا ممکن است تندروی و کندروی وجود داشته باشد. اتفاقا رویکرد غالب ما هم اعتدالگرایی است و قبول واقعیتها و با واقعیتها کنار آمدن ولی تفاهم کردن برای اینکه واقعیت بد عوض شود و واقعیت خوب جایگزین شود. اعتدال و روش اعتدالی، روش درستی است و باید هم باشد. تندروی و افراط از سوی هر کس که باشد بد است. افراط به ویرانی میانجامد، ویرانی اخلاق و زمینهساز افراط و لطمه دیدن سرمایههای انسانی و مادی میشود. افراط سبب میشود که فرصتها به تهدید تبدیل شود. مگر تنشزدایی بارزترین مصداق اعتدال نبود، ما از تنش استقبال نمیکنیم، از منافعمان دفاع میکنیم تا حدی که برایمان ممکن باشد و با جانمان از منافع و مصالح ملی دفاع میکنیم، اما بنای ما بر دعوا کردن نیست. ما در دعوا پیشقدم نمیشویم، باید سعی کنیم حتی با دشمنانمان هم اگر میتوانیم منافع مشترکی را تعریف کنیم و بتوانیم گوشهای از این خصومتهای هزینهبار را از بین ببریم. البته اگر بخواهند زور بگویند ما هم در مقابل آنان میایستیم. این یعنی اعتدال چنانکه بحمدالله دولت محترم هم همین رویکرد را دارد.
خاتمی تنشزدایی و گفتوگوی تمدنها را نمونه اعتدال خواند و افزود: توسعه با نگاه به عدالت اجتماعی، بارزترین مدل اعتدال اقتصادی است. ما نمیتوانیم بگذاریم بخشهایی از جامعه زیر چرخهای بیرحم توسعه له شوند و از سوی دیگر نمیتوانیم بگذاریم که جامعه از امکاناتش استفاده نکند و رشد نکند. وی توسعه با لحاظ عدالت اجتماعی را شعار طرح ساماندهی اقتصادی دوران خود خواند و گفت: میخواهم بگویم که اعتدال هم روش انسانی است و هم روش منطقی و البته اسلامی است. اعتدال در جایی است که تو دیگری را هم قبول میکنی، یعنی من فقط نیستم؛ ما هستیم. ما هم اختلافاتی داریم و باید بتوانیم با تفاهم در کنار هم قرار بگیریم، با روش اعتدالی نه روش خشن و دفع. جذب به معنی هضم کردن در خود غلط است، دفع به معنی اینکه هر چه من نمیپسندم از بین برود این هم غلط است و این میشود افراط و تفریط.
خاتمی در پایان بیان کرد: اعتدال یک روش انسانی، الهی و منطقی است و بسیار شعار خوبی است و باید سعی کنیم که معتدل شویم. بد اخلاقان و تندروها نه اینکه از بین بروند ولی همه باید تلاش کنند که میداندار کشور نشوند. همه از صدر نظام تا سطوح پایینتر باید در این زمینه تلاش کنیم. اگر روشهای خشن نادرستی را انتخاب میکند تاوان آن را طبق قانون بپردازد، نه اینکه هر کاری خواست بکند اشکالی ندارد ولی هر کسی که با سلیقه او مخالف است، هر کاری با او کنند اشکال نداشته باشد.