«انحرافیون» در لباس «اصولگرایی»
عصر جنوب: دولت عدالت گستر و مهرورز، آش بورسیه ها را آنقدر شور کرده که حتّی آب بستن برخی مخالفان دولت تدبیر و امید به آن هم این آش را خوش نمک نخواهد کرد. لااقل به این زودیها و یا به همین سادگی ها و با بیانیه دادن و نطق آتشین و انداختن وزیر و … نمی توان زشتی این دست اندازی را کتمان نمود.
وقتی که داشتن نگاه ملّی در موضوعات کلان کشور برای برخی یعنی کشک، نتیجه این می شود که این طیف حاضر می شود آرامش فضای علمی کشور را فدای لاپوشانی تخلُّفات و حمایت از جریانی کنند که در اواخر عمر سیاسی شان سرمست از باده قدرت، حتی در مقابل احکام حکومتی هم شمشیر خود را از رو بسته بودند.
برخی به اصطلاح خواصّ، وجود کوچکترین تخلُّفِ دولتِ سابق در مسئله بورسیه ها را چنان انکار کرده و نیز آنچنان دولت سابق را مبرّا از خطا معرفی می کنند که گوئی هنوز هم در رؤیای پاک ترین دولت تاریخ به سر می برند، کانَّه آنهمه تخلفات خُرد و کلان (که در طول تاریخ جمهوری اسلامی ایران چه به لحاظ تعداد تخلُّف و یا حجم و گستردگی آن بی سابقه بوده است) در زمان دیگری اتفاق افتاده است. خندهدارتر آنکه این دوستان، تمام داستان تخلُّف در اعطای بورسیهها را توطئه فتنهگران و اصلاح طلبان میدانند و در نهایت هم برایت ثابت می کنند که این موضوع، سناریوئیست که از خارج مرزها آمده تا چهره ملکوتی پاک دست ترین دولت تاریخ! را مُلَوَّث نشان دهند.
گروه اندک تمامیت خواه، از ابتدای معرفی کابینه دولت یازدهم همواره سعی خود را بر این محور گذاشت که در وزارتخانه علوم، بی ثباتی و جنجال حاکم شود تا شاید هم کسی فرصت واکاوی تخلفات دولت قبل و نیز مجالی برای برنامه ریزی و اداره منظم و منسجم آموزش عالی کشور نداشته باشد. البته به دلیل ضعف مفرط دولت در لابی گری صحیح با عقلای مجلس و حتی عدم ارتباط مستمر با علاقه مندان دولت در خانه ملت، گروه مذکور تا بدینجای کار توانسته است از بی برنامگی و انفعال دولتیان نهایت استفاده برده و برنده میدان آموزش عالی شود، چرا که:
الف) نگذاشته است دولت تدبیر و امید برنامه های مد نظرش را در حوزه آموزش عالی اجرائی نماید.
ب) رسیدگی به بحث تخلفات در بورسیهها را متوقف و حداقل اینکه سرعت رسیدگی ها را کند نموده است و حتی با در اختیار داشتن ابزارهای قوی رسانهای مانند مطبوعات نوشتاری و مجازی که متضمِّن حمایت های کلان صدا و سیما هم هستند، موضوع تخلفات بورسیه ها را در منظر افکار عمومی به موضوعی کم اهمیت و جزئی تبدیل نموده است.
ج) دولت را در عرصه آموزش عالی و تولید علم، ناکارآمد و یا حداقل اینکه بدون برنامه معرفی نموده است.
د) با بهره گیری حداکثری از ضعف دولت در تعامل با نمایندگان هوادار خود، مستقلین و سایر اصولگرایان، بصورت ناخواسته و نانوشته توانسته است تا اکثریت مجلس را در برخورد با دولت، با خود همراه نماید.
ه) از سوی دیگر هم امروز به دنبال آنست تا به افکار عمومی تلقین نماید که بی ثباتی آموزش عالی خواسته خود دولتیان است، چون افرادی در بدنه تصمیم سازی دولت هستند که نفعشان در متشنِّج بودن فضاست. البته غوغائیان با پشتوانه قوی رسانهای، در این عرصه هم ظاهراً موفق نشان دادهاند.