یادداشت؛

از غول آستان قدس تا غول صنایع خوزستان

عـصــر جـنــوب| asrejonoob.ir: در سفر اخیری که به مشهد داشتم، همه‌اش اهواز را با این کلانشهر مقایسه می‌کردم. از زیرساخت‌ها، فضای سبز و آسفالت گرفته تا خدمات رفاهی، حمل و نقل عمومی و آب.. تقریبا در همه اینها عقب هستیم. بدجوری هم عقب هستیم. چیزی در حد فاجعه.

در آنجا موسسه غول‌پیکری به نام آستان قدس رضوی همه کاره است و انصافا فکر همه چیز را کرده است. حالا کاری نداریم مالیات می‌دهد یا نمی‌دهد، کاری نداریم که آنجا محفلی سیاسی شده.

آنقدر برنامه‌ریزی دقیق است که این موسسه به درآمدزایی رسیده و منبعی برای اشتغال بیکاران. باغ‌های درندشت، کارخانجات پویا، شهربازی‌های شیک، مال‌های مدرن همه و همه با سرمایه‌گذاری این آستان فعالیت می‌کنند و همه واجدان شرایط در آنجا مشغول به کار هستند، از عراقی و افغانی گرفته تا اهوازی و شمالی و تبریزی. بدون تبعیض، بدون خط‌کشی قومی.

در بحث مسئولیت‌های اجتماعی نیز تمام‌قد ورود کرده؛ بیمارستان‌های رایگان برای اقشار خاص، خدمات‌رسانی به حاشیه‌شهر، ساخت مدرسه و…

حالا به اهواز بیاییم؛ کلکسیونی از صنایع غول‌پیکر و صنایع مادر. نفت، حفاری، فولاد، لوله‌سازی، فولاد اکسین، نورد و لوله، گروه ملی فولاد و… آیا بودجه یا میزان درآمد این صنایع از آستان قدس کمتر است؟ اگر نیست پس چرا قریب به اتفاق مردم دل‌خوشی از آنها ندارند؟ چرا رونقی ایجاد نکردند؟ چرا به تعهدات اجتماعی خود عمل نمی‌کنند؟ آیا کسی از میزان استخدام بومی‌ها و یا محلی‌ها در نفت خبر دارد؟ چرا مردم شرق اهواز خاطره‌ای جز آلودگی محیط زیست از شرکت فولاد اهواز(خوزستان) ندارند؟ آیا کسی از روستای لذه خبر دارد که نفت چه بلایی به سرش آورده است؟

این مشکل ماست که هر جا می‌رویم سختی مقایسه، لذت سفر را از ما می‌گیرد.

رسول عوده زاده

مطالب پیشنهادی

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.