آیا «آبفا» از نیروهای متخصص خود استفاده میکند؟ / آرزویی که سالها بر دل خوزستان ماند
عصر جنوب – asrejonoob.ir: روایت شده است: روزی منجم باشی حکومتی به خانه برمی گشته است، فردی غریبه را در کنار خانواده خود میبیند. شکایت به نزد حاکم میبرد. حاکم بلادرنگ منجم باشی را از کار عزل مینماید و اعتراض منجم باشی را اینگونه پاسخ میدهد: «تو که از درون خانه خود خبر نداری، چگونه در پی اسرار آسمان هستی.»
باری. چندروز پیش دوستان عهد دانشجویی که به اهواز آمده بودند را به دیدن پل سیاه بردم. علت تمایلشان این بود که پل سیاه از اولین پروژههای عصر مدرن ایران بوده و همچنین احداث آن در عرض بزرگترین رود ایران با امکانات آن روز واقعا تعجب برانگیز میباشد. در حین بحث در خصوص نحوه اجرا به کناره رودخانه رسیدیم که با صحنه تاسف باری روبرو شدیم. دقیقا در زیر پل لوله فاضلاب قطوری در حال تخلیه فاضلاب سیاه، متعفن و پر از سرنگ وسرم و… به رودخانه بود. غلظت فاضلاب آنچنان بود که تا دهها متر پایینتر علیرغم خروش کارون اختلاف رنگ حفظ شده بود. مهمانها باورشان نمیشد که در قرن۲۱ که زمانه حفظ محیطزیست و قرن توجه به طبیعت است در قلب کلانشهر اهواز چنین اتفاقی رخ میدهد. وقتی که شنیدند اداره آب و فاضلاب خوزستان در فاصله کمتر از صد متر از این محل قرار دارد؛ نیشخند بدی را تحویل دادند. در حین عبور از کنار اداره مذکور نیز مشاهده گردید که لوله آبی که وارد اداره شده ترکیده، پیاده رو را تخریب و تردد عابرین را مختل کرده است.
شبکه آب و فاضلاب در حکم سیستم خونرسانی و سیستم دفع یک شهر محسوب شده و سلامت آن جزء پارامترهای توسعه و پیشرفت محسوب میشود. علیرغم بودجههای کلانی که طی سنوات اخیرجهت ساخت و توسعه شبکه فاضلاب استان در نظر گرفته شده«مانند وام بانک جهانی، اوراق مشارکت، مسکن مهر و…» متاسفانه تا کنون سیستم فاضلاب در هیچکدام از شهرهای استان به ثمردهی نرسیده است. تحقیقات میدانی و تجربه متخصصین امر نشان میدهد که ایراد را باید در خود ادارات آبفا جستجو نمود. دلیل این ادعا موارد زیر است:
* عدم اولویت بندی شهرها
احداث فاضلاب در تمام شهرهای خوزستان به صورت همزمان باعث شد که مردم استان به صورت عادلانه از تخریب معابر، ترافیک، تصادف، آلودگی صوتی و گردوغبار بهره مند شوند. نصیحت قدیمی میگفت: «یک ده آباد بهتر از صد شهر خراب». به نظر میرسد مدیریت محترم وقت این اداره مهم بیشتر نگران تقسم بودجه مابین پرسنل اداره مذکور بوده تا دستیابی به اهداف عمرانی.
* شرکتهای مشاور
شرکتهای مشاور این پروژه هاکه نقش طراحی و نظارت را تواماً یا جداگانه بر عهده داشته اند جهت کاهش هزینه ها، مطالعات کاملی را انجام نداده و از طرحهای کلیشه ای برای تمام شهرها استفاده میکنند، یعنی اینکه نقشه ترانشهها و آدمروهای فاضلاب شهر ایذه یا اندیمشک تفاوت چشمگیری با طرح و نقشه فاضلاب شهرهای شادگان یا بهبهان ندارد. در بخش نظارت نیز ترجیحا نیروها و کادر فنی ارزان قیمتی را به کار میگمارند.
* عدم تعامل با سایر ارگان ها
عدم تعامل و مشورت با ارگانهای هر شهر خصوصا شهرداری ها، ادارات گاز، برق، آب، مخابرات و… باعث میشود که پروژه ای با هشتاد درصد پیشرفت فیزیکی بدلیل برخورد با موانع یا مخالفت یک ارگان دچار توقف کامل و تعطیلی گردد. شاید عجیب باشد اما این قضیه از مهمترین مشکلات میباشد. دراستان خوزستان شهرهایی با قدمت زیاد فراوانند؛ نظیر شوشتر، شوش، بهبهان، دزفول و… که حفاری در این شهرها نیاز به تعامل و هماهنگی فراوان با ارگانهایی همچون حفظ میراث فرهنگی و در مجاورت بقاء متبرکه با اداره اوقاف هر شهر دارد. این مهم نیاز به ارتباط تنگاتنگ مابین بخشهای فنی- مهندسی و حقوقی آبفا از یک سو و ادارات هر شهر از سوی دیگر دارد. جدا از بحث بودجه ای، این مساله مهمترین دلیل توقفات پروژههای آبفا میباشد. اصفهانیها میگویند:«اول چاه را بکن بعد منار را بدزد.»
* پیمانکاران
مقاطعه و پیمانکاری قبلا به عنوان مشاغل پردرآمد محسوب میشد. اداره آبفا این قشر را به دهکهای پایین منتقل نمود. سوء مدیریت در تامین بودجه، مشکلات نقشه و نظارت، هماهنگی با تمام ارگانها در کنار صعوبت اجرا، تلاطم قیمت ها، تعامل با مردم، مشکلات حقوقی با اداره کار و… باعث شده که پیمانکاران زحمت کش استان که عمدتا با قیمتهای پایین موفق به اخذ کار میشوند در مقابل سیل این مشکلات طاقت نیاورده و عطای این شغل را به لقای آن ببخشند. پیمانکاران بازوان اجرایی هر ارگانی هستند و ضعف و قدرتشان مستقیما در کارفرماها تاثیر گذار است. تامین اهداف کلان این کشور تا زمان تغییر دیدگاه کارفرمایان و مشاوران به این قشر به تاخیر خواهد افتاد.
اداره آبفا که سالها بدهکار پیمانکارانش بوده و بسیاری از هزینههای خود، منجمله هزینه خودروهای استیجاری را از صورت وضعیت پیمانکاران مفلوک کسر کرده است در آخرین اقدام مطالبات آنان را به صورت اوراق بورس پرداخت نموده است تا این پیمانکاران ضمن تحمل مشکلات فوق الذکر با مشکلات بورس نیز آشنا شوند.
همچنین در چند روز اخیر دکتر شریعتی، استاندار خوزستان طی سخنانی راجع به ضرورت احداث فاضلاب استان، تخصیص بودجه ای ده هزار میلیارد تومانی را جهت این امر اعلام نمودند. هر چند شنیدهها حاکی از این است که اداره آبفا مبلغی بیش از سی هزار میلیارد تومان را درخواست نموده است، اما استاندار باید ضمن در نظر داشتن موارد فوق الذکر جهت جلوگیری از هدر رفت بیت المال و تحقق آرزوی دیرینه احداث فاضلاب که قطعا نتیجه آن حفظ محیطزیست و کاهش بیماریها و افزایش استاندارد و کیفیت زندگی مردم این استان میباشد، نظارتی دقیق به این ارگان داشته باشند.ارگانی که مستقیما با سلامت مردم در ارتباط میباشد. در همین حال استاندار که خود یک پزشک میباشد، بیش از هرکس میداند که دلیل بیماریها و مشکلات کلیوی مردم این استان متوجه چه نهادی میباشد. آلودگی کارون و شاوور بر ضمه کیست؟ و سوالات دیگری از این دست که قاعدتا میبایست توسط مدیر اداره آب و فاضلاب خوزستان پاسخ داده شود.
آیا ایشان میخواهند همه مشکلات موجود را متوجه کسر بودجه کنند و یا واقعا با درس گرفتن از گذشته طرح نوینی را در آن ارگان پیاده کنند؟ آیا اداره آبفا که یک اداره کاملا فنی ومهندسی است از نیروهای متخصص خود استفاده میکند؟ آیا تعداد مشاوران مدیر کل از این تعداد هم بیشتر میشود یا اینکه آنان را به کار واقعی مشغول خواهد کرد؟ آیا ماهنامه آن اداره خبر از انجام پروژهها و فعالیتها خواهد داد یا همچون گذشته ضمن معرفی همکاران و بازنشستگان به اعلام نتایج برندگان نقاشی و امور فرهنگی و برگزاری مسابقات شطرنج و فوتسال مابین پرسنل خواهد پرداخت؟ آینده نشان خواهد داد که آیا مدیرکل یک مهندسی کار کشته است یا یک منجم باشی دیگر؟
باری. چندروز پیش دوستان عهد دانشجویی که به اهواز آمده بودند را به دیدن پل سیاه بردم. علت تمایلشان این بود که پل سیاه از اولین پروژههای عصر مدرن ایران بوده و همچنین احداث آن در عرض بزرگترین رود ایران با امکانات آن روز واقعا تعجب برانگیز میباشد. در حین بحث در خصوص نحوه اجرا به کناره رودخانه رسیدیم که با صحنه تاسف باری روبرو شدیم. دقیقا در زیر پل لوله فاضلاب قطوری در حال تخلیه فاضلاب سیاه، متعفن و پر از سرنگ وسرم و… به رودخانه بود. غلظت فاضلاب آنچنان بود که تا دهها متر پایینتر علیرغم خروش کارون اختلاف رنگ حفظ شده بود. مهمانها باورشان نمیشد که در قرن۲۱ که زمانه حفظ محیطزیست و قرن توجه به طبیعت است در قلب کلانشهر اهواز چنین اتفاقی رخ میدهد. وقتی که شنیدند اداره آب و فاضلاب خوزستان در فاصله کمتر از صد متر از این محل قرار دارد؛ نیشخند بدی را تحویل دادند. در حین عبور از کنار اداره مذکور نیز مشاهده گردید که لوله آبی که وارد اداره شده ترکیده، پیاده رو را تخریب و تردد عابرین را مختل کرده است.
شبکه آب و فاضلاب در حکم سیستم خونرسانی و سیستم دفع یک شهر محسوب شده و سلامت آن جزء پارامترهای توسعه و پیشرفت محسوب میشود. علیرغم بودجههای کلانی که طی سنوات اخیرجهت ساخت و توسعه شبکه فاضلاب استان در نظر گرفته شده«مانند وام بانک جهانی، اوراق مشارکت، مسکن مهر و…» متاسفانه تا کنون سیستم فاضلاب در هیچکدام از شهرهای استان به ثمردهی نرسیده است. تحقیقات میدانی و تجربه متخصصین امر نشان میدهد که ایراد را باید در خود ادارات آبفا جستجو نمود. دلیل این ادعا موارد زیر است:
* عدم اولویت بندی شهرها
احداث فاضلاب در تمام شهرهای خوزستان به صورت همزمان باعث شد که مردم استان به صورت عادلانه از تخریب معابر، ترافیک، تصادف، آلودگی صوتی و گردوغبار بهره مند شوند. نصیحت قدیمی میگفت: «یک ده آباد بهتر از صد شهر خراب». به نظر میرسد مدیریت محترم وقت این اداره مهم بیشتر نگران تقسم بودجه مابین پرسنل اداره مذکور بوده تا دستیابی به اهداف عمرانی.
* شرکتهای مشاور
شرکتهای مشاور این پروژه هاکه نقش طراحی و نظارت را تواماً یا جداگانه بر عهده داشته اند جهت کاهش هزینه ها، مطالعات کاملی را انجام نداده و از طرحهای کلیشه ای برای تمام شهرها استفاده میکنند، یعنی اینکه نقشه ترانشهها و آدمروهای فاضلاب شهر ایذه یا اندیمشک تفاوت چشمگیری با طرح و نقشه فاضلاب شهرهای شادگان یا بهبهان ندارد. در بخش نظارت نیز ترجیحا نیروها و کادر فنی ارزان قیمتی را به کار میگمارند.
* عدم تعامل با سایر ارگان ها
عدم تعامل و مشورت با ارگانهای هر شهر خصوصا شهرداری ها، ادارات گاز، برق، آب، مخابرات و… باعث میشود که پروژه ای با هشتاد درصد پیشرفت فیزیکی بدلیل برخورد با موانع یا مخالفت یک ارگان دچار توقف کامل و تعطیلی گردد. شاید عجیب باشد اما این قضیه از مهمترین مشکلات میباشد. دراستان خوزستان شهرهایی با قدمت زیاد فراوانند؛ نظیر شوشتر، شوش، بهبهان، دزفول و… که حفاری در این شهرها نیاز به تعامل و هماهنگی فراوان با ارگانهایی همچون حفظ میراث فرهنگی و در مجاورت بقاء متبرکه با اداره اوقاف هر شهر دارد. این مهم نیاز به ارتباط تنگاتنگ مابین بخشهای فنی- مهندسی و حقوقی آبفا از یک سو و ادارات هر شهر از سوی دیگر دارد. جدا از بحث بودجه ای، این مساله مهمترین دلیل توقفات پروژههای آبفا میباشد. اصفهانیها میگویند:«اول چاه را بکن بعد منار را بدزد.»
* پیمانکاران
مقاطعه و پیمانکاری قبلا به عنوان مشاغل پردرآمد محسوب میشد. اداره آبفا این قشر را به دهکهای پایین منتقل نمود. سوء مدیریت در تامین بودجه، مشکلات نقشه و نظارت، هماهنگی با تمام ارگانها در کنار صعوبت اجرا، تلاطم قیمت ها، تعامل با مردم، مشکلات حقوقی با اداره کار و… باعث شده که پیمانکاران زحمت کش استان که عمدتا با قیمتهای پایین موفق به اخذ کار میشوند در مقابل سیل این مشکلات طاقت نیاورده و عطای این شغل را به لقای آن ببخشند. پیمانکاران بازوان اجرایی هر ارگانی هستند و ضعف و قدرتشان مستقیما در کارفرماها تاثیر گذار است. تامین اهداف کلان این کشور تا زمان تغییر دیدگاه کارفرمایان و مشاوران به این قشر به تاخیر خواهد افتاد.
اداره آبفا که سالها بدهکار پیمانکارانش بوده و بسیاری از هزینههای خود، منجمله هزینه خودروهای استیجاری را از صورت وضعیت پیمانکاران مفلوک کسر کرده است در آخرین اقدام مطالبات آنان را به صورت اوراق بورس پرداخت نموده است تا این پیمانکاران ضمن تحمل مشکلات فوق الذکر با مشکلات بورس نیز آشنا شوند.
همچنین در چند روز اخیر دکتر شریعتی، استاندار خوزستان طی سخنانی راجع به ضرورت احداث فاضلاب استان، تخصیص بودجه ای ده هزار میلیارد تومانی را جهت این امر اعلام نمودند. هر چند شنیدهها حاکی از این است که اداره آبفا مبلغی بیش از سی هزار میلیارد تومان را درخواست نموده است، اما استاندار باید ضمن در نظر داشتن موارد فوق الذکر جهت جلوگیری از هدر رفت بیت المال و تحقق آرزوی دیرینه احداث فاضلاب که قطعا نتیجه آن حفظ محیطزیست و کاهش بیماریها و افزایش استاندارد و کیفیت زندگی مردم این استان میباشد، نظارتی دقیق به این ارگان داشته باشند.ارگانی که مستقیما با سلامت مردم در ارتباط میباشد. در همین حال استاندار که خود یک پزشک میباشد، بیش از هرکس میداند که دلیل بیماریها و مشکلات کلیوی مردم این استان متوجه چه نهادی میباشد. آلودگی کارون و شاوور بر ضمه کیست؟ و سوالات دیگری از این دست که قاعدتا میبایست توسط مدیر اداره آب و فاضلاب خوزستان پاسخ داده شود.
آیا ایشان میخواهند همه مشکلات موجود را متوجه کسر بودجه کنند و یا واقعا با درس گرفتن از گذشته طرح نوینی را در آن ارگان پیاده کنند؟ آیا اداره آبفا که یک اداره کاملا فنی ومهندسی است از نیروهای متخصص خود استفاده میکند؟ آیا تعداد مشاوران مدیر کل از این تعداد هم بیشتر میشود یا اینکه آنان را به کار واقعی مشغول خواهد کرد؟ آیا ماهنامه آن اداره خبر از انجام پروژهها و فعالیتها خواهد داد یا همچون گذشته ضمن معرفی همکاران و بازنشستگان به اعلام نتایج برندگان نقاشی و امور فرهنگی و برگزاری مسابقات شطرنج و فوتسال مابین پرسنل خواهد پرداخت؟ آینده نشان خواهد داد که آیا مدیرکل یک مهندسی کار کشته است یا یک منجم باشی دیگر؟
به قلم: عبدا… منصفی/ روزنامه کارون