وقتی مطبوعات خودخواسته به خلسه می روند/ حسن دهقانی
عصر جنوب – asrejonoob.ir: هزاران خبری که روزانه در مطبوعات ، خبرگزاری ها و پایگاههای خبری منتشر می شود حتما دارای یکی از هفت ارزش خبری می باشند. شاخص هایی که برای تعیین وزن ِخبر در جامعه روزنامه نگاری تعریف شده اند. این شاخص ها شامل دربرگیری یا فراگیری ، شهرت ، برخورد، اختلاف، تضاد ، استثنا و شگفتی ، بزرگی، فراوانی در تعداد و مقدار ، مجاورت و تازگی هستند که هر خبری حداقل دارای یکی از این ارزش ها است که توانسته مجوز نشر پیدا کند.
آخرین روزهای خرداد ۹۵ چشم خوزستانی ها به اخبار منتشر شده از جلسه هیئت دولت بود تا مجوز فرماندهی استان خوزستان توسط آنان صادر و با ابلاغ وزیر کشور استاندار جدید خوزستان معرفی شود.
بالاخره پس از کش و قوس های فراوان غلامرضا شریعتی به عنوان استاندار خوزستان معرفی و تیتر خبرهای شبکه های مختلف اجتماعی ، تلویزیونی و … می شود.
یک شنبه ۳۰/۳/۹۵
خرداد پرحادثه با نام “غلامرضا شریعتی” به عنوان استاندار خوزستان نفس های آخرش را کشید. مردی که در آخرین روزهای بهار سوار برکِشتی پرتلاطم استانداری خوزستان شد تا این کشتی زخم خورده را در مسیر پرهیجان و امیدواری که مقتدایی برای خوزستان رقم زد را ادامه دهد .
غروب یکشنبه در جلسه هیئت دولت مصوبه ای به تصویب هیات دولت رسید که براساس آن غلامرضا شریعتی برای مسئولیت استانداری خوزستان انتخاب شد. (۱)
دوشنبه ۳۱/۳/۹۵
انتظار می رفت خبرانتصاب روز گذشته (۳۰/۳/۹۵)شریعتی به عنوان استاندار خوزستان تیتر اول روزنامه های محلی خوزستان شود. گرچه خبر این انتصاب از دیروز(۳۰/۳/۹۵) درشبکه های اجتماعی دست به دست می شد اما از میان ۱۴ روزنامه ای که بنده بررسی کرده فقط چهار روزنامه فرهنگ جنوب، نورخوزستان ، کارون و اروند به موضوع استاندار شدن شریعتی پرداختند و دیگر هیچ خبری در روزنامه های روزان، ایام،صبح کارون، نسیم خوزستان، عصرکارون، آنزان، چشم انداز روشن، وحدت، توسعه جنوب و سرآغاز در خصوص انتصاب شریعتی به عنوان استاندار خوزستان منتشر نشده ، که این سکوت معنا دار البته در روز سه شنبه ۱/۴/۹۵ تا حدودی تعدیل شد اما اینکه چرا ۱۰ روزنامه از استاندار جدید خوزستان خبری منتشر نکردند خارج از حوصله این یادداشت است اما چند فرضیه در این خصوص می توان مطرح کرد. ۱- روزنامه ها صفحات خود را بسته و فایل روزنامه برای چاپ به چاپخانه فرستاده شده بود. ۲- اینها با انتشار ندادن خبر انتصاب شریعتی نوید دوران سختی را برای وی هشدار دادند.۳- از جناح مخالف هستند. ۴- پرداختن به موضوعات دیگر برای این روزنامه ها مهمتر از انتصاب شریعتی به عنوان استاندار خوزستان بود ۵- مطبوعات محلی ما اهمیت این خبر را درک نکردند.
سه شنبه ۱/۴/۹۵
روز یکم تیرماه سال ۹۵ برخلاف روز گذشته تیتر اکثر روزنامه ها به انتصاب شریعتی اختصاص داشت که شامل روزنامه های توسعه جنوب، سرآغاز، نسیم خوزستان، صبح کارون، ایام، عصر کارون، وحدت، فرهنگ جنوب، کارون و نور خوزستان هستند اما در این میان همچنان بعد از گذشت دو روز از این موضوعِ مهم ، روزنامه روزان ، چشم انداز روشن، آنزان (هیچ خبری) و اروند (روز گذشته خبری منتشر کرد) به این واقعه مهم نپرداختند.
در حالی که در روزهای بعد ، خبر انتصاب شریعتی کم کم از تیتر اصلی روزنامه ها کنار گذاشته می شود، جای آن را مصاحبه ها و خبرهایی می گیرد که مطالبات شخصیت ها و قومیت ها و… از شریعتی هستند.
با این اوصاف، خبری روز یکشنبه ۶/۴/ ۹۵ توسط پایگاههای خبری و روزنامه ها با تیتر”استاندار خوزستان : مادامی که من نماینده عالی دولت در استان خوزستان هستم هیچ دستگاهی حق شکایت از خبرنگاران و رسانه ها را ندارد. ” منتشر می شود .تیتری امیدوار کننده که اعضای هیئت منصفه مطبوعات را بیکار می کند و باری از دوش دادگستری استان خوزستان به خاطر ورود پرونده های شکایت از مطبوعات- که تعدادشان زیاد هم نیست – برمی دارد.
با این حال، یکشنبه شریعتی استاندار خوزستان شد، یکشنبه هفته بعد گفت: ” مادامی که من نماینده عالی دولت در استان خوزستان هستم هیچ دستگاهی حق شکایت از خبرنگاران و رسانه ها را ندارد. ” و شاید یکشنبه آینده بگوید… . بد نیست بدانیم یکشنبه ها همیشه روز تلخی در تاریخ ایران و جهان بوده است.
اگر به حافظه مان مراجعه کنیم، یادمان می آید مقتدایی چهارشنبه ۱۷/۷/۹۲ استاندار شد و سه شنبه ۲۱/۲/ ۹۵ بود که استانداری خوزستان را ترک کرد. به قول مرحوم قیصر امین پور(۲) :
سه شنبه؛
چرا تلخ و بی حوصله؟
سه شنبه؛
چرا این همه فاصله؟
سه شنبه؛
چه سنگین! چه سرسخت، فرسخ به فرسخ!
سه شنبه
خدا کوه را آفرید!(۳)
حسن دهقانی – مُدَرس دانشگاه
منابع :
۱- پایگاه اطلاع رسانی دولت http://dolat.ir/NSite/FullStory/News/?Serv=12&Id=280968
۲- “گلها همه آفتابگردانند” – صفحه ۷۴
۳- خداوند کوه ها را روز سه شنبه آفرید. از این رو کسان سه شنبه را روزی سنگین می دانند. ترجمه ی تاریخ طبری،ج۱،ص۳۳