پایانی تلخ برای فولاد خوزستان؛ هواداران در انتظار انقلاب
عصر جنوب/ asrejonoob.ir: تیم فوتبال فولادخوزستان به هر قیمتی که بود بالاخره نیمفصل مسابقات لیگ برتر را به پایان رسانید تا در انتظار دور برگشت بازیها باشد.
شام آخر فولاد در نیمفصل مسابقات لیگ برتر، بازهم تاریک و تلخ بود. البته فولاد در این بازی نباخت ولی روند ناامیدکننده این تیم در بازیهای قبل باعث شد که تساوی دقیقه ۹۴ نیز شامی تلخ برای این تیم محسوب شود چراکه تساوی نیز دردی از دردهای فولاد دوا نمیکرد.
آخرین بازی قرمزهای اهواز در دور رفت رقابتهای لیگ برتر، برابر گسترش فولاد تبریز بود، تیمی که در این فصل حریف چغری برای بسیاری از تیمهای لیگ بود و حتی سپاهان را نیز با شکست بدرقه کرده بود.
فولاد در حالی به مصاف این تیم رفت که طی چند روز گذشته مدام زمزمههایی مبنی بر کنار رفتن مرد کروات این تیم بعد از بازی آخر نیمفصل شنیده میشد، با اینحال اسکو و تیمش بار دیگر به امید موفقیت و در غیاب شریفات، خالدی، انصاری و ایمانی، پای به بازی گذاشتند.
چشم هواداران ناامید فولاد که دیگر به باختهای تیم محبوبشان عادت کرده بودند، به سنتشکنی تیمشان در این بازی بود اما بازهم اتفاقی تکراری و باز شدن دروازه سلیمی و آب سردی بر پیکره اسکو و شاگردانش در دقیقه ۷۰ بازی و متعاقبا فرار از شکست در دقیقه ۹۴، روی هنرنمایی جوانی گمنام به نام مطلقزاده در ارسال پاس برای حسین ابراهیمی. رخدادی که در بازی مقابل راهآهن و پدیده مشهد نیز برای قرمزپوشان رقم خورده بود.
با این وجود، بازی آخر فولاد در نیمفصل میتوانست از دو جنبه برای قرمزپوشان حائز اهمیت باشد؛ یک اینکه فولاد میتوانست با پیروزی در این بازی، پایانی خوش برای عصر کابوسوار خود در نیمفصل رقم بزند و از طرفی دیگر این بازی میتوانست خاطرهای خوش برای کسانی باشد که روزهای پایانی خود را در باشگاه سپری میکنند. کسانی که موفقیت آنها در سالیان اخیر کتمان ناشدنی است، اما دقیقا عکس این قضیه اتفاق افتاد. دیروز تیمی در مقابل گسترش صفآرایی کرد که نه از لحاظ بدنی و نه از لحاظ ذهنی یارای مقابله با ۱۱ مبارز فراز کمالوند را نداشت و درنهایت نیز با تک موقعیت خود در طول ۹۰ دقیقه و روی غفلت تبریزیها، توانست بازی را مساوی کند.
میپرسیم به چه دلیل فولاد باید با نفرات فعلی پای به این فصل مسابقات میگذاشت؟ سوال بعدی این است فولاد با امثال فشنگچی، خانزاده، کامل و سلیمی بهراستی توقع چه رتبهای در لیگ داشت.
در فوتبال چهار فاکتور آمادگی روانی، آمادگی جسمانی و تکنیک و تاکتیک وجود دارد؛ اما باید فاکتور مدیریت منسجم را نیز به آن اضافه کرد، همان چیزی که فولاد از ابتدای این فصل از آن بیبهره بوده و تیمی چون سپاهان بهخوبی در سالهای اخیر از آن بهره برده است. فولادیها تکنیک کافی ندارند، بازیکنانی چون فشنگچی، مالکی، خانزاده و حتی دغاغله و بسیاری دیگر تکنیک و آمادگی در حد این تیم ندارند و از بُعد آمادگی جسمانی نیز تیم خسته و بیرمق بود زیرا بسیاری از بازیهای برده را با شکست و تساوی عوض کرد. به نظر میآید اسکوچیچ برای نیمفصل دوم باید فکری به حال این مساله کند.
از بُعد آمادگی روانی هم این تیم دچار مشکلات بیشماری است، نبود اعتمادبهنفس در بین بازیکنان نشان میدهد که فولاد نیاز به یک تحول بزرگ جسمی، روانی، تکنیکی و تاکتیکی دارد. در این فصل فولاد در جناحین نیز مشکلات بسیاری داشت؛ نه خالدی آن خالدی سال قبل بوده و نه جماعتی؛ هر چند این دو در بسیاری از بازیها مصدوم بودند و شاید این مصدومیتهای مدام، این دو را از شرایط آرمانی دور نگه داشته بود.
بهراستی فولاد باید فکری هم به حال خط دفاع خود کند، این تیم امسال در مناطق چهارگانه دفاعی بسیار پراشتباه ظاهر شده که البته سلیمی هم در این بین نقش پررنگی در گلهای خورده فولاد داشته است.
حال باید دید چه اتفاقی افتاده که فولادی که سال قبل با همین ترکیب خط دفاعی و دروازهبان عنوان بهترین خط دفاع لیگ را با ۲۴ گل خورده به دست آورده بود، اینک و تا هفته پانزدهم با ۲۳ گل خورده عنوان دومین خط دفاع ضعیف لیگ را به خود اختصاص داده و در همه بازیها نیز گل دریافت کرده است.
از سوی دیگر در خط میانی، چاگو بهتنهایی بار تیم را به دوش میکشد و فشار بسیاری روی اوست. فولادی که روزگاری با امید شریفینسب، سیامک سرلک، ایمان مبعلی، سعید رمضانی، بختیار رحمانی و حتی سروش رفیعی، بازیکنانی دونده و پاسور داشت اینک با بحران و فقر بازیکن با کیفیت در این خط مواجه است و شاید دو یا سه هافبک خلاق همچون شریفینسب سالهای جوانی و همچنین بختیار رحمانی و مبعلی بتوانند تاحدودی گره از مشکلات قرمزها باز کنند.
فولاد در خط آتش خود نیز این روزها تنها اسماعیل شریفات، ساسان انصاری و حسین ابراهیمی را دارد که هیچکدام مهاجم تخصصی محسوب نمیشوند ولی به دلیل فقر بازیکن، اسکوچیچ همواره مجبور بوده که از این سه یا دو بازیکن همواره بهعنوان مهاجم هدف بهره گیرد. این تیم میانگین قدی بسیار پایینی نیز به نسبت خیلی از تیمها دارد؛ فولاد سرزن بزرگ و مهاجمهای بزرگی مثل آرش افشین، آلویز نانگ و رضا نوروزی میخواهد که زمانی در این تیم همهکاره خط حمله بودند.
در هر صورت نیمفصل مسابقات به پایان رسید؛ هرچند با خاطرهای نهچندان شیرین اما از همان لحظه سوت پایان بازی با گسترش به نظر میرسد پروژه پاکسازی فولاد آغاز شده است. بدیهی است که همه بازیکنان فولاد شامل این پاکسازی و انقلاب درونی نخواهند شد. خیلی از بازیکنان در همین تیم ناتوان، به دلیل پیشینه بسیار مثبتی که در این باشگاه دارند، میتوانند به ادامه حضور خود در فولاد مطمئن باشند.
بازیکنانی نظیر خالدی، جماعتی، سلیمی، انصاری و شریفات در زمره این گروه نجات یافته هستند؛ هرچند که انتقاد به همین بازیکنان نیز وارد است و خودشان باید اولین نقدکنندگان خود باشند.
بهطور حتم اکبر ایمانی را نیز میتوانیم به دلیل اولین سال حضورش در فولاد و زمان بردن برای تطبیق یافتن این بازیکن با محیط باشگاه خوزستانی، یک استثناء فرض کنیم. او هم میتواند به ادامه حضور خود در فولاد مطمئن باشد.
باوجود این، باشگاه از همین امروز آماده شنیدن پیشنهاد برای فروش بازیکنانی نظیر خانزاده، فشنگچی و کامل خواهد بود.
برخی دیگر همچون بدرلو و دغاغله باید خود را برای نیمکتنشینی و عدم حضور ثابت در نیمفصل دوم آماده کنند. در هر صورت اینکه این بازیکنان در باشگاه بمانند یا قصد رفتن داشته باشند، در روزهای آتی مشخص خواهد شد ولی آنچه مسلم است، فولاد در نیمفصل با انقلابی اساسی مواجه خواهد شد، انقلابی که به نظر از دیروز شروع شده است.
اسکوچیچ اگر قصد ماندن دارد باید زود تیمش را درمان و تاکتیکها را طراحی کند. او به کمک فکری و دستیارهای قوی نیاز دارد. این فولاد در شام آخر باید بمیرد و با امید، به فکر تیم جدید باشد. دراگان باید تیم داخل و بیرون زمین را خودش بچیند و فولاد باید بازیکنانی بگیرد که مورد نظر سرمربی باشد.
کابوس را باید تمامشده دانست و بازیکنان و اسکو هم باید این را به خود تلقین کنند. برای ساختن رویا باید از همین روزهای سیاه به فکر کمک به اسکو بود. این تیم نباید اسیر جوهای مدیران باشد و نباید دنبال اسمها برود. تیم ویسی الگوی خوبی است. این تیم بازیکنانی جوان و کمادعا از سرتاسر خوزستان را در خود جمع کرده و اینک در ویترین لیگ برتر خودنمایی میکند و بر صدر تکیه زده است. هواداران هم بدانند، فولاد طرفداران فهیم و با حوصله میخواهد، همانهایی که در درخشانترین مسابقات لیگ یار دوازدهم و عامل اصلی پیروزی بر حریفان بودهاند و همانهایی که فولاد را آتشفشان آسیا کردند تا نماینده عربستان سعودی را در خاک خودش با پنج گل شکست دهد.
فولاد پیکر بیجانی است که باید با صبر، استدلال، درایت و زمان بهمرور در آن جان دمید. بنابراین هیچگاه فرهنگ صبر را از یاد نبریم. امروز روز آغاز است، روز پایانی بر کابوسها …
به قلم سیدجواد خراسانی/*