به بهانه روز محیط بان؛ بیل و اره تنها ابزار حافظان زمین
بر اساس آمارها تاکنون بیش از ۱۰۰ محیط بان هنگام انجام مسئولیت کشته شده اند؛ در حالی که وضعیت نامناسب کاری و معیشتی آنها همچنان ادامه دارد.۱۱ هزار هکتار برای هر محیط بان
محیط بانی در کشور از سال ۱۳۳۵ با تشکیل کانون شکار و صید آغاز شد. در سال ۱۳۴۶ سازمان شکاربانی و نظارت بر صید جایگزین کانون شکار شد و در سال ۱۳۵۱ با تشکیل سازمان حفاظت محیط زیست زیرپوشش آن درآمد.
محیط بان ها را می توان خط مقدم حفاظت از محیط زیست نامید. حوزه کار آنها از کوه های سر به فلک کشیده و چشمه ها تا دشت ها و بیابان تا جنگل ها، رودها و تالاب هاست.
خوزستان استانی با تنوع اقلیمی کم نظیر است. در بخش شمال استان محدوده زاگرس با مساحت ۳۵ هزار هکتار و جنگل های بلوط ، بخش میانه و جنوب که به جلگه خوزستان معروف است و پنج رود بزرگ کشور در آن جاری است به همراه آخرین بازمانده جنگل های گرمسیری در حاشیه رودهای کرخه و دز و کارون تا تالاب های با ارزش بین المللی شادگان و هورالعظیم و در نهایت زیستگاه های ویژه مصب رودها با خلیج فارس و خوریات چندین اقلیم را بوجود آورده که به تناسب این اقلیم ها، وظایف ماموران و حافظان محیط زیست یعنی محیط بان ها متنوع و متعدد و سخت تر است.
طبق استاندارد به ازای هر یک هزار هکتار و در برخی مناطق حداکثر سه هزار هکتار، باید یک نفر محیط بان وجود داشته باشد. به این ترتیب در خوزستان با بیش از یک میلیون هکتار منطقه حفاظت شده و تالاب، طبق استاندارد یک هزار نفر و در کمترین حالت ۳۳۰ نفر محیط بان باید وجود داشته باشد. در حالی که کل کارکنان رسمی و پیمانی و قراردادی اداره کل حفاطت محیط زیست خوزستان در تمام بخش ها حدود ۲۰۰ نفر است و تعداد محیط بان ها با نیروهای کمکی به دشواری به ۹۰ نفر می رسند که این مساله فشار کاری زیادی به محیط بان ها، تحمیل می کند.
اره برای جنگل های بلوط
منطقه حفاظت شده شیمبار در شهرستان اندیکا با ۵۴ هزار هکتار وسعت، دو پاسگاه محیط بانی با پنج نفر نیرو دارد.
یکی از محیط بان های منطقه حفاظت شده شیمبار مهمترین مشکل محیط بانان این منطقه را کمبود نیرو و امکانات کاری می داند و می گوید: این مشکلات در زمان وقوع آتش سوزی در جنگل بیشتر نمود دارد.
وحید شالویی با بیان اینکه شاخص اصلی این منطقه جنگل های بکر و وسیع بلوط است، می افزاید: برای خاموش کردن آتش در جنگل از ساکنان محلی کمک می گیریم و تنها ابزار کار ما در این زمان اره است به این صورت که با اره شاخ و برگ درختان را می بریم و به وسیله آنها آتش را خاموش می کنیم.
وی اظهار می کند: در بسیاری از قسمت های این منطقه تردد با خودرو امکان پذیر نیست و امکانات هوایی مانند بالگرد نیز وجود ندارد به همین دلیل مجبور به کوهپیمایی هستیم که این مسیرهای کوهستانی و صخره ای در زمان تعقیب شکارچیان کار را بسیار سخت می کند.
شالویی اضافه می کند: گونه های جانوری ارزشمندی همچون کل و بز، پلنگ، خرس قهوه ای، سنجاب، سمندر امپراطور و انواع پرنده در منطقه حفاظت شده شیمبار زیست می کنند که همیشه از سوی شکارچیان تهدید می شوند اما محیط بان ها در استفاده از سلاح برای برخورد با مختلفان و حفظ جان خود نیز با محدودیت بسیار روبه رو هستند.
وی حمایت دادگستری شهرستان را برای دستگیری و محکوم کردن متخلفان خواستار می شود و می گوید: بسیاری از شکارچیان و متخلفانی که به سختی دستگیر می کنیم با سپردن فیش حقوقی و یا ضمانت آزاد می شوند.
این محیط بان با هشت سال سابقه کار از وضعیت معیشتی این قشر نیز اظهار گلایه مندی می کند: با وجود سختی کار و اهمیت حفاظت از محیط زیست و گونه های ارزشمند گیاهی و جانوری انتظار داریم به زندگی محیط بان ها و حقوق و مزایای آنها هم توجه شود.
بیل برای آخرین جنگل های نیمه گرمسیری
آخرین بقایای جنگل های گرمسیری جهان یکی از باارزش ترین زیستگاه های خوزستان را تشکیل می دهد. پارک ملی و منطقه حفاظت شده دز با وسعت ۱۸ هزار هکتار در شهرستان دزفول، و پارک ملی و منطقه حفاظت شده کرخه با بیش از ۱۵ هزار هکتار در شهرستان شوش قرار دارند. به این جنگل ها و دشت های باارزش منطقه حفاظت شده میشداغ (مشداخ) که یک منطقه ملی با بیش از ۵۹ هزار هکتار وسعت (در نزدیکی بستان) است را هم باید اضافه کرد. محیط بانان این مناطق به صورت نوبتی کار می کنند و شبانه روز حضور دارند.
مهرشاد احمد وند یکی از محیط بانان نمونه خوزستان که پارسال در روز محیط بان از او تقدیر شد اکنون به صورت همزمان ریاست منطقه حفاظت شده میشداغ (مشداخ) و پارک ملی کرخه را بر عهده دارد. دو منطقه ای که به خاطر گونه حفاظت شده گوزن زرد و غزال خوزستان (ریم) بسیار مورد توجه است.
وی یکی از مهمترین مشکلات محیط بان ها را پایین بودن سطح حقوق و دستمزد آنها با وجود کار بسیار سخت و نوبت کاری طولانی و خطرات جانی عنوان می کند.
احمدوند همچنین یکی از چالش های این شغل را کمبود نیرو و امکانات می داند و می گوید: به طور مثال فاصله شمال تا جنوب پارک ملی کرخه ۱۸۰ کیلومتر طول دارد و طی کردن این فاصله از طریق جاده آسفالته، بیش از یک ساعت زمان می برد به این معنا که در صورت وقوع دو حادثه همزمان مانند آتش سوزی (که به صورت مکرر اتفاق می افتد) نمی توان به درستی آن را پوشش داد.
وی با اشاره به نبود جاده دسترسی در منطقه حفاظت شده، می افزاید: تنها وسیله خاموش کردن آتش در این منطقه بیل است و محیط بان ها به وسیله بیل خاک روی آتش می ریزند تا خاموش شود و در نقاطی که در دسترس تر باشد، از شیلنگ آب استفاده می شود، زیرا امکانات هوایی وجود ندارد.
احمدوند همچنین اظهار می کند: محیط بان ها با موتورسیکلت های مدل ۸۰ مجبور به گشت زنی یا تعقیب متخلفان هستند که کار را بسیار سخت می کند.
وی تاکید می کند: گشت زنی و خاموش کردن آتش در دمای ۵۰ درجه بسیار دشوار است به طوری که محیط بان ها به دلیل گاز سمی مونوکسید کربن با مشکلات ریوی درگیر هستند و به این مساله عقرب گزیدگی و مارگزیدگی را هم باید اضافه کرد.
سطل برای آبیاری غزال
منطقه حفاظت شده میشداغ (مشداخ) در ماه های اخیر بسیار خبرساز شده است. با تشدید خشکسالی و خشک شدن چشمه های طبیعی، سقوط و مرگ ۲۵ غزال کمیاب در کانال آب سازمان آب و برق که منطقه را به دو نیم کرده، چالش برانگیز شده است.
احمدوند می گوید: این منطقه شش محیط بان داشته که برای ممانعت از اتلاف غزال ها تعداد آنها بیشتر شده است.
وی می افزاید: در گرمای طاقت فرسای تابستان و در این منطقه که شاهد شن های روان است، محیط بان ها برای حفاظت از غزال ها ناچار به پرآب کردن گودال ها به وسیله سطل و تانکر هستند البته طرح ساختن آبخور در حال اجراست.
احمدوند اضافه می کند: پاسگاه محیط بانی میشداغ در یک منطقه مرزی دور از شهر و دارای امکانات ناچیز است و حتی موبایل نیز در این محل آنتن نمی دهد بنابراین محیط بان ها مجبورند تا پایان نوبت شش روزه خود آب و آذوقه نگهدارند و مراقب باشند دچار مار و عقرب گزیدگی نشوند.
یک تالاب؛ پنج محیط بان
تالاب بین المللی شادگان با ۵۰۰ هزار هکتار بزرگترین تالاب ثبت شده کشور است که دو سوم مساحت آن در شهرستان شادگان قرار دارد. با این حال یکی از قدیمی ترین محیط بان های مستقر در آن می گوید که هیچ پاسگاه محیط بانی در این تالاب وجود ندارد و این پناهگاه حیات وحش و منطقه حفاظت شده که باید حداقل دو یا سه پاسگاه داشته باشد، هم اکنون زیر نظر اداره محیط زیست شادگان با شش نفر نیرو حفاظت می شود.
رحیم مجدمی نیز مهمترین مشکل محیط بان های تالاب شادگان را کمبود نیرو و تجهیزات می داند و می افزاید: تعداد ما بسیار کم است و در روز فقط می توانیم به یکی از مسیرها سرکشی کنیم.
وی اضافه می کند: از دو خودروی موجود یکی از آنها فرسوده است، علاوه بر این خوریات هم جزو تالاب شادگان به شمار می روند که باید کنترل شوند اما دو قایق کوچک ما برای گشت زنی در خوریات مناسب نیست.
به گفته وی، لباس فرمی که سالانه به محیط بان ها داده می شود برای محیط های گرمسیر مانند خوزستان مناسب نیست و باید به این مساله هم توجه شود.
مجدمی که ۲۲ سال سابقه کار دارد، شکارچیان و صیادان غیرمجاز را مهمترین چالش این تالاب می داند و می گوید: صید ماهی به وسیله موتور برق بین صیادان رواج پیدا کرده که بیشتر این صیادان متخلف نیز مسلح هستند و با محیط بان ها درگیر می شوند که این مساله فضا را بسیار ناامن می کند.
وی تاکید می کند: بومیان تالاب که زندگیشان به آن وابسته است مهمترین حامیان محیط بان ها هستند و بیشتر تخلفات را همین افراد گزارش می کنند اما معتقدم اگر اهالی سایر روستاهای اطراف نیز توجیه و آموزش ببینند که فصل جوجه آوری پرندگان و تخم ریزی ماهیان چه زمانی است، با ما همراهی می کنند و آنها هم حافظ محیط زیست می شوند.
قدردانی از حافظان زمین
جلالی محیط بان آسیب دیده تالاب شادگان پارسال یکی از شش کارمند نمونه کشور شد. این نخستین بار بود که یک نفر از محیط زیست حایز چنین عنوانی شده است. اکنون شاید آگاهی و قدردانی جامعه نسبت به محیط بان ها نسبت به گذشته بیشتر شده باشد اما این حافظان زمین هنوز هم در مقابل گشت زنی در دمای ۵۰ درجه، ۱۸ روز نوبت کاری و دوری از خانواده، کوه و بیابان گردی و تهدید انواع جانوران و شکارچیان، دستمزدی کمتر از یک میلیون تومان دریافت می کنند و هنوز هم تعداد زیادی از آنها در زندان گرفتارند.