«خوزستان» قلب تپنده ایران بیمار است
عصر جنوب/ asrejonoob.ir: خوزستان مهد یکی از کهنترین تمدنهای بشری است. هیچ مورخی نمیتواند جایگاه تمدن خوزستان را در تاریخ نادیده بگیرد واصولا نوشتن از تمدنهای گذشته بدون نام بردن از تمدن خوزستان ناقص است. این سرزمین بنابر دلایلی چند از گذشته تاکنون به حق قلب ایران بوده وایران به خوزستان زنده است.
خوزستان به دلیل همجواری با تمدنهای کهن سومر، بابل کلده و آشور و واقع بودن بر ساحل پر رازورمز خلیج فارس نه تنها برای ایران بلکه برای تمدن بشر جایگاه ویژهای دارد عیلامیان طلایه داران تمدن کهن خوزستان و مرز نشینان غیور این سرزمین سالیان سال با عزت واقتدار در مقابل دولتهای جنگ سالار بین النهرین ایستادند و از مرزهای خشکی ودریایی وسیع ایران زمین با عزت و اقتدار دفاع کردند آریوبرزن قهرمان معروف در خوزستان به مقابله با اسکندر مقدونی برخاست وسرانجام در راه دفاع از وطن کشته شد. اسلام از مرز خوزستان وارد ایران شد ودر این سرزمین گسترش یافت پس از آن تشیع از دروازهای این دیاردر ایران منتشر شد. مشعشعیان حویزه درقرن نهم هجری در خوزستان اولین دولت شیعه اثنی عشری را تشکیل دادند.
پس از تشکیل دولت صفوی قبایل خوزستان بارها وبارها در مقابل دولت عثمانی از حدود وثغور خشکی و آبی ایران به دفاع برخاسته با عثمانیها جنگیدند. در زمان قاجارها ایستادگی قبایل خوزستان درنزدیکی اهواز ر در مقابله با اشغال انگلیسیها در تاریخ صفحات درخشانی بر جای گذاشت وشهدای واقعه جهاد در جنگ جهانی اول ( ۱۲۹۴) همچون ستارگان جاودانه دفاع از مرز وبوم میتابند. در هنگام کودتای رضاخان مرحوم مدرس از طوایف عرب و بختیاری برای بازگرداندن احمد شاه کمک میطلبد.
در انقلاب اسلامی شهرهای آبادان و اهواز و سایر شهرهای استان از جمله پیش تازان نهضت امام خمینی (رض) بودند. با آغاز جنگ تحمیلی مردم این استان متحد ویکدست درمقابل حملات ارتش عراق با دستان خالی ایستادند و محاسبات دشمن برای اشغال سه روزه خوزستان رابرهم زدند پس از زمین گیر کردن دشمن در خوزستان ورسیدن تجهیزات ونیروانسانی از سایر نقاط ایران بار اصلی جنگ وجهاد ودفاع را بردوش گرفتند و جوانان خوزستانی همچون شهید علم الهدی، شهید علی هاشمی و صدها فرمانده شهید دیگر در کنار سرداران بزرگ دفاع، علی شمخانی و محسن رضایی برگهای زرین تاریخ این استان در دفاع ازتمامیت ارضی وشرف وعزت ملت ایران را نوشتند.
اینجاست که این سخن زرین و تاریخی معمار بزرگ انقلاب حضرت امام خمینی(ره) معنی مییابد که «خوزستان دین خود را به اسلام ادا کرد» در حقیقت خوزستان درطول تاریخ مرزحصین ونفوذ ناپذیر ایران بود. علاوه براین خوزستان به دلیل ویژگیهای منحصر به فرد خود دربین همه ایرانیان معروف است که «خوزستان قلب ایران است و ایرانبا خوزستان زنده است» زیرا که جلگه حاصلخیز خوزستان از معروفترین وحاصلخیزترین جلگه های تمدن ساز جهان بوده و هست جریان رودخانه های پرآب ودایمی کرخه، کارون جراحی، وزهره، کشاورزی ودامداری بالندهی ایران را رقم میزد، نخل وخرما گندم وجو برنج وشکر وانواع محصولات باغی وصیفی این استان علاوه بر تامین نیازهای داخلی شهره آفاق بود. روزگاری بود که در
این استان رودها و تالابهای پرآب و زیبایی دیده می شد.
کارون، کرخه، جراحی، بهمنشیر، اروند وزهره همگی خروشان و سرکش بودند. در فصلهای بارانی غرش کارون لرزه بر اندام اهواز میافکند و خیلی از نقاط دور و نزدیک خود را در خشم و سرکشی خود غرق میکرد. تالابهای با شکوه و زیبایش زبانزد خاص و عام بود و شهرتی عالمگیر داشت. تالاب شادگان به راستی شاد کننده روح و روان آدمی بود و هور العظیم همگان را به سجده در برابر عظمت و زیبایی خداوند وا میداشت. دشت آزادگان از کران تا کران سبز بود و زیبا با مزارع برنج و سبزی صیفی جات، نخلستانهای بزرگ با نخلهای در هم تنیده. آبادان به آبادانی اش شهره بود و خرمشهر به خرمی و شادیاش جراحی به محصول گندم وطغیان های سیراب کنندهاش، هندیجان به رودخانه پر پیچ وخم وزیبای زهره وهندوانه معروفش، سواحل زیبای دریایی ورود خانهای کوههای مرتفع ودرهای سرسبز ایذه ولالی، بهبهان ورامهرمز با محصولات متنوع کشاورزی وتولیدات دستی وهمه در خوزستان یافت می شود، اصلا خوزستان نه تنها قلب ایران است بلکه ایرانی کوچک است بله این جا خوزستان است محل تمدنهای
باشکوه و بزرگ محل زندگی اقوام مختلف که سالیانی به درازای تاریخ این سرزمین، مسالمت آمیز در کنار هم زیستهاند والگویی مناسب از یک همزیستی بیتنش را برای ایران به ارمغان نهادند. قلب تپنده ایران گذشته و امروز.
جایی که قطب انرژی ایران و بزرگترین منبع درآمد کشور است. خوزستانی که اگر یک روز صادرات نفت آن مختل شود و نفت از این قلب پر تپش جریان نیابد قطعا جسد فلج خواهد شد. اگر روزی بندر امام با بار اندازهای پر عظمتش دچار آسیب شود شاهرگ صادرات و واردات ایران دچار چالش میشود. اما امروز این قلب تپنده بیمار است این خوزستان دیگر خوزستان قدیم نیست، حال خوشی ندارد.
خوزستانی که تا چندی پیش جزو استانهای پر آب و حاصلخیز کشور بود امروز دیگر مثل سابق پرآب نیست. کارونش تنها جویبار پهن پسابهای شهری و صنعتی شده، جراحی خشک شده و کرخه تلخ و کم آب شده وزهره درآستانه مرگ است.
از تالابهای باشکوهش تنها نامهایی به یاد مانده. هور العظیم که به خاطر فعالیتهای غیر متعارف انسانی تبدیل به بیابانی با شنهای روان شده که با خیزش بادی، نفس را بر هموطنان خوزستانی تنگ میکند.
تالاب شادگان که دیگر شاد نیست بلکه غمگین است و خاک از چشمانش سرازیر می شود و کانون خیزش ریزگردها است.ازمزارع سرسبز و زیبای دشت آزادگان تنها چند پاره بیشتر نمانده و خیلی از زمینها بایر و خشک شدهاند. نخلهای خشک شده از فرط تشنگی هم به گروه نخلهای سوخته آبادان و خرمشهر پیوستند و با زندگی وداع کردند. باغهای زیبای جراحی اندوهگینند و از هندوانه های شیرین هندیجان دیگر خبری نخواهد بود. جادهای منتهی به پایانه بندر امام از عرض مناسب وزیرساخت های لازم برخوردار نیست وامکان تردد وسائط نقلیه بین شهرهای ماهشهر – بندر امام و ماهشهر به آبادان و ماهشهر به شادگان در ساعات پایانی روز و ساعات اولیه شب به علت ترافیک سنگین تردد کامیون ها به پایانه بندر امام وجود ندارد.
ریزگردها نه تنها رونق زندگی عادی را برهم زده اند بلکه با خود بیماری های فراوانی رانیز بر سر مردم میبارند و مراکز آموزشی در ماه چند روز تعطیلند.
از لحاظ بیکاری رتبه بالای بیکاری در بین استانهای کشور به خوزستان اختصاص دارد افت تحصیلی زیاد است، آری خوزستان این قلب تپنده ایران، اکنون بیمار است. قلب بیمار را باید درمان کرد، زیرا که اگر به امان خدا رها شود یک روز این قلب از تپش باز میایستند. بی شک عوامل طبیعی از قبیل گرمایش زمین و تغییرات اقلیمی وکم بارانی در خشک شدن ایران به ویژه خوزستان بی تاثیر نبوده اند، اما میبایست به این نکته توجه ویژه داشت که اگر بی تدبیری انسان هم بخواهد به این مشکلات افزوده شود، قطعا قلب ایران از تپش خواهد افتاد. لذا هم به جهت اینکه خوزستان قلب ایران است و هم به جهت اینکه دین خود را به اسلام و ایران ادا کرده وقت آن است که همه مردم ایران و بالاخص مسولان کشوری برای نجات قلب خود تصمیماتی جدی وسخت بگیرند.
قبل از هرچیز باید این واقعیت تلخ دربین مسولین وحتی آحاد ملت ایران پذیرفته شود که خوزستان در آستانه خطر جدی است اگر چنین شود باید نمایندگان استان به همراه استانهای مجاور در یک اقدام جدی و هماهنگ خواهان تشکیل سازمان مخصوص رسیدگی به وضعیت خوزستان شوند. در مراحل بعدی در سالهای کم باران از انتقال وهدایت آب رودخانه های خوزستان به مناطق دیگرخودداری شود. از بردن آب برای صنایع و یا برای نگهداشت پارکهای مناطق دیگر جلوگیری شود. در یک اقدام ضربتی وبا تامین بودجه لازم ونظارت دقیق نسبت به تبدیل کشاورزی سنتی وآبیاری غرقابی به آبیاری قطره ای وبارانی اقدام شود. نسبت به احیای تالابهای خشکیده اقدام گردد، نسبت به جنگل کاری به شوه آبیاری قطره ای در محل کانونهای داخلی خیزش ریزگردها اقدام عاجل صورت پذیرد و در مناطقی که امکان جنگل کاری وجود ندارد اقدام به مالچ پاشی شود در مورد کانونهای خارجی ریزگردها نیز با فشار آوردن به دولت عراق آن کشور را متوجه مسولیت قانونی وانسانی خود در مورد این وضعیت شود همانگونه که در مراحل مختلف دولت وملت ایران به کمک عراق شتافته اینک نیز طرف مقابل باید در این زمینه جدیت لازم را به خرج دهد. درصدی از درآمدهای نفتی به بهبود این وضعیت خوزستان اختصاص یابد بیکاران این استان عملا ونه به صورت بخش نامه ای در صنایع وابسته به نفت وگاز بکار گیری شوند وزارت نفت برای بهبود وضعیت تحصیلی استان بخشی ازهزینه آموزشهای لازم برای دانش آموزان را بر عهده بگیرد و وزارت راه وشهرسازی در مورد بهبود وضعیت راههای منتهی به پایانه های بندری اقدامات عاجلی انجام دهد.
دکتر عبدالواحد عبادی – عصر جنوب