نماینده گروه پایداری در مجلس: نباید بگذاریم سوم آذر جشن هستهای بگیرند
عصر جنوب: یک عضو «جبهه پایداری» اعلام کرد نباید اجازه داد تیم مذاکرهکننده هستهای ایران و گروه ۱+۵ روز سوم آذر جشن توافقنامه جامع را برگزار کنند.
سید محمود نبویان در جمع اعضای مجموعه بصائر شهرستان بابل، درباره توافق نامه ژنو و شرایط امضای توافق نهایی سخنانی بیان کرده که چکیده آن در ذیل میآید:
مهم ترین بحث موجود در کشور بحث هسته ای است و متاسفانه تیم مذاکره کننده هسته ای با افتخار تمام میگوید که کار را به اتمام رسانده است و تقریبا پرونده هسته ای کشور پیچیده شده است و ۳ آذر روز اتمام پرونده است و متاسفانه قرار است جشن هم بگیرند.
افتخار این تیم این است که توانستیم با آمریکا رابطه برقرار کنیم و دولت قبلی نتوانست و حال آنکه باید از آنها پرسید به چه قیمتی و برای چه با آمریکا مذاکره کرده اند؟ مقام معظم رهبری فرمودند که به هیچ وجه نباید با آمریکا رابطه داشت و از آن سو رئیس جمهور تنها کشور اسرائیل را خط قرمز میداند و این در حالی است که رهبری دو کشور اسرائیل و آمریکا را جزء خطوط قرمز میداند.
رهبری فرمودند که به سه دلیل نباید با آمریکا رابطه داشت و به دو دلیل رابطه با آمریکا مضر است و تا زمانی که اینگونه است نباید با آمریکا هیچگونه تعاملی داشت. حال باید از این آقایان پرسید که در خلال مذاکرات با با ۱+۵ با آمریکا نشستید دیگر چرا جداگانه تعامل برقرار میکنید؟ چون کدخدا است؟
آقا هم فرمود به سه دلیل نمی توان با آمریکا رابطه برقرار کرد و آن وقت ببینید در ۱۳ آبان امسال تنها وزیر آموزش و پرورش در مراسم شرکت میکند و زمانی که از آقای نوبخت پرسیدند چرا نیامدی گفت روز دانش آموز بود و ما هم وزیر مربوطه را فرستادیم! آقای خرم(به عنوان مشاور وزیر خارجه) یک هفته قبل از ۱۳ آبان اعلام میکند که برای ۱۳ آبان مراقب باشید چرا که میخواهیم با آمریکا دوست شویم و واقعا باید از آقای ظریف پرسیده شود که چرا این سخنان را تکذیب نکرد؟!
آیا میخواهید با کسی که پا روی حلقوم ملت گذاشته است دوست شوید؟
ما هر چه که با او رابطه برقرا کردیم باید ببینیم چه حاصل ما شده است و هم اکنون نیز در حالی توافق میکنیم که خود آمریکایی میگویند توافق نکردن بهتر از این است که توافق بدی داشته باشیم. حال زمانی که این جمله آمریکایی ها را در مقابل جمله آقای ظریف قرار میدهیم که معتقد است هر گونه توافقی بهتر از توافق نکردن است، به چه نتیجه ای میرسیم؟ این هرگونه شامل چه میشود و به عبارتی میگوید که اگر کل پروژه هسته ای را دادیم نیز مشکلی نیست و هفته گذشته نیز سرتیم مذاکره کننده هسته ای گفته است که دیگر بس است و چقدر باید هزینه بدهیم! حال باید پرسید که چه کسی روی اصول مردانه ایستاده است؟ ما یا ایالات متحده؟
رهبر معظم انقلاب اسلامی زمانی که در دولت قبلی به قم رفته بودند، جامعه مدرسین خدمت ایشان رسیدند و دولت را نقد کردند و رهبر انقلاب نیز بعضی از آنها را پذیرفتند اما گفتند زمانی که در دولت اصلاحات کسی به خارج میرفت من اضطراب داشتم و نگران بودم که چه میخواهند بگویند اما الان[در زمان دولت نهم] اصلا نگران نیستم. در جلسه ای که با آقای ظریف داشتیم خدمت ایشان گفتم که رهبری فرمودند در سال ۸۲ تا ۸۴ در بحث هسته ای کشور دو سال به عقب برده شد و خوب در آن دو سال چه کسی مسئول مذاکرات بود؟ متاسفانه دوباره همان تیم بازگشتند و جا دارد که نگران باشیم.
عده ای عوامانه میگویند که نقد تیم مذاکره کننده در مقابل توصیه رهبری مبنی بر اعتماد به تیم هسته ای است و باید به آنها بگوییم که نقد بدین خاطر است که به نظر ما آنها اشتباه میکنند نه اینکه در حال خیانت باشند. چرا تحلیل رهبری در مورد ضرورت عدم برقراری رابطه درست است؟
اولین نتیجه تعامل با آمریکا همین توافق ژنو بود که باید از این آقایان پرسید(که البته قبلا هم پرسیدیم و جواب ندادند) که این توافق نامه را چه کسی و در چه زمانی نوشت؟ باید بگویم که ۵ آبان[زمان امضای توافق ژنو] برای ما بسیار نحس بود و مذاکرات مسقط نیز همینگونه خواهد بود و حالا باید بگویم که خود آقای ظریف در جلسه کمسیون امنیت ملی مجلس گفته بود که از این به بعد میخواهیم در نوشتن تفاهم نامه نقش داشته باشیم!
متاسفانه باید بگویم که تیم مذاکره کننده ضعیف هستند و در مواردی پیش آمده بود که وقتی از آنها در مورد بندهایی ار توافق میپرسیدیم میگفتند اشتباه تایپی است و این نشان میدهد احتمالا آنها این توافق را بدون اینکه بخوانند امضا کرده اند. باید بگوییم که هیچ اشتباه تایپی وجود ندارد و کسی که این توافق نامه را نوشته فوق العاده باهوش بوده است. این توافق نخستین ماحصل برقراری رابطه با آمریکا بود که باید مفاد آن را مورد بررسی قرار داد.
مفاد توافق نامه ژنو
اول باید ببینیم که در زمان امضای قرارداد در چه شرایطی قرار داشتیم؛ در سال ۸۴ آنها با داشتن ۳ سانتریفیوژ توسط ما مخالفت کردند اما طی ۸ سال مسیر کشور عوض شد و گفتیم مگر هرچه امریکا گفت است و بر همین مبنا طی ۸ سال ۱۹ هزار سانتریفیوژ نصب کردیم. در دولت قبلی پیش از هر مذاکره از یک دستاورد هسته ای رونمایی میکردیم؛ سانتریفیوژ نصب میکردیم، از فردو رونمایی کردیم و به آنها یادآور شدیم که اگر نطنز مورد حمله قرار گیرد، ما فردو را هم داریم تا بدین ترتیب آنها در مذاکرات حواسشان جمع باشد.
اما در دولت فعلی از خرداد تا به حال همه فعالیت ها را به حالت تعطیل در آورده اند و اینگونه پای میز مذاکرات میروند. جالب است که کنگره آمریکا هم دولت را را خواسته به آنها گفته است که اگر ایران با فشار تحریم ها به میز مذاکره آمده و دست خود را بالا برده است پس چرا تحریم ها را ادامه ندادید و به سراغ مذاکره رفته اید؟
آنها نیز کاملا هوشمندانه گفتند که ما ابزاری به نام تحریم داشتیم که به شدت هم به ایران فشار آوردیم اما این ابراز رفته رفته به سمت کندی میرفت و از سویی کشورهایی چون روسیه و چین حاضر به همکاری نبودند و از سوی دیگر کالای تولید شده ما در ایران بازار فروش خود را از دست داده بود و از آن طرف ایران به سوخت هسته ای با غنای بیست درصد رسیده بود و از طرف دیگر سرعت پیشرفت تکنولوژی هسته ای ایران بسیار سریع بود و ایرانی ها به نسل های جدید سانتریفیوژ دست یافته بودند.
اما ما[آمریکایی ها] اولا ابزار فشار ایران که همان سوخت ۲۰ درصدی بود را از آن گرفتیم و همچنین به ایران گفتیم که حق نصب سانتریفیوژهای جدید، توسعه آن و حتی تزریق گاز بیشتر را ندارید اما در مقابل تحریم ما سر جای خود باقی است و در نتیجه ما اهرم فشار ایران را از دستش خارج کردیم و حال آنکه اهرم فشار ما در جای خود باقی است.
باید از این آقایان پرسید که واقعا نتیجه تعامل با آمریکا چه بوده است و وقتی تا این حد با آمریکا نزدیک شده اند که به قول خانم شرمن با اسم کوچک همدیگر را در مذاکرات صدا میزنند، چه نتیجه ای عاید ملت ایران شده است. در همین گام نخست به سراغ فردو نیز رفتند و جایی که دشمن نمی تواند حمله کند را تعطیل کردند و علاوه بر آن ۲۸ تعهد از ایران گرفتند.
در اراک نیز ما را متوقف کردند و حال آنکه قرار بر آن بود که در پاییز سال ۹۲ سوخت مجازی وارد آب سنگین کن های اراک شود و تا بهار امسال نیز سوخت واقعی وارد شود تا سالانه ۹ کیلوگرم پلوتونیوم(برای تولید برق هسته ای) در اختیار ما قرار دهد اما آمریکایی ها عبارت FULLY RESOLVE را در رابطه با اراک قرار دادند تا تمام نگرانی های خود را رفع کنند.
جالب است که با این همه آقای عراقچی در کمسیون امنیت ملی حاضر میشود و میگوید ما به کمک آمریکایی ها در حال مدرن کردن تجهیزات خود هستیم و این یک موهبت است. در این توافق ۱۶ بار از ” enrichment”(غنی سازی) استفاده شده است اما در هیچ جای آن تعبیر the right of enrichment وجود ندارد و همه جا گفته اند که حق غنی سازی را به رسمیت شناخته اند! آیا این صداقت است؟
ممنوعیت بازفرآوری، تخریب ساختمان محل بازفرآوری، اجازه برای نظارت های بیشتر، اطلاعات مربوط به سایت های هسته ای، اطلاعات فعالیت های سایت های هسته ای، اطلاعات معادن اورانیوم، اطلاعات طراحی اراک، اجازه بازدید روزانه(که تا پیش از این نداشتند)، نظارت مدیریت شده بر کارخانه های مدیریت سانتریفیوژ و… از جمله امتیازهای است که در توافق ژنو نسبت به آن متعهد شده ایم.
علاوه بر این ایران متعهد به اجرای “گام های اضافی” شده است که بر اساس آن ملزم به اجرای قطعنامه های سازمان ملل هستیم که توقف تمام فعالیت های هسته ای و توقف برنامه های موشکی بالستیک(بر اساس بند ۹ قطعنامه ۱۹۲۹) از جمله آنها میباشد. جالب این که یک خبرنگار از خانم شرمن میپرسد که رهبر ایران هرگونه مذاکره پیرامون برنامه موشکی ایران را احمقانه میداند پس شما چگونه بر سر آن به توافق رسیده اید و خانم شرمن نیز پاسخ میدهد که مذاکره کننده گان ایران ذیل این تعهد را امضا کرده اند.
بدین ترتیب در گام اول جلوی پیشرفت را گرفتند و در گام نهایی نیز میخواهند همه ی فعالیت ها را به طور کامل متوقف کند و برای مثال فردو که در گام نخست سه چهارم آن تعطیل شد در گام نهایی به طور کامل تعطیل شود. همین موارد است که تکلیف میکند که نگذاریم که ۳ آذر جشن بگیرند و جلوی آنها را بگیریم. صادقانه بگویند که در مذاکرات ۵ آبان ۹۲ آقای برنز چند سانتریفیوژ را قبول کردند؟ در نظنز از ۲۱۰۰۰ سانتریوفیوژ به ۶۰۰۰ هزار رسیدند.
هم اکنون نیروگاه ۱۰۰۰ مگاواتی بوشهر سالانه به ۳۰ تن اورانیوم غنی شده(با غنای ۳٫۵ تا ۵ درصد) نیاز دارد که تا سال ۲۰۲۱ روسیه آن را تامین میکند و با همین سانتریوفیوژهایی که در اختیار داریم(اگر اجازه کار کردن داشته باشند)، سالانه ۳۵۰۰ کیلو تولید میکنیم(با ۹۴۰۰ سانتریفیوژ در نطنز) بنابراین(با در نظر گرفتن ۸۴۰۰ کیلو اورانیوم غنی شده) اگر با ۶۰۰۰ سانتریفیوژ به کار خود ادامه دهیم حتی از تامین سوخت نیروگاه بوشهر نیز پس از سال ۲۰۲۱ بر نمی آییم.
در مورد اورانیوم ۲۰ درصدی هم در ابتدا گفته بودند که میتوانید مقداری از آن را به غنای ۳٫۵ تا ۵ درصد و بقیه را به سوخت تبدیل کنید که الان میگویند به طور کامل باید از بین برود. از جمله تقاضاهای جدید آنها نیز این است که آن ۸۴۰۰ کیلو را هم از بین ببرید و به ۱۰۰۰ کیلو قانع باشید. با این تفاسیر ما برای تامین سوخت نیروگاه ۱۰۰۰ بوشهر دچار مشکل میشویم و حال حساب کنید که اگر بخواهیم مصوبه مجلس مبنی بر تامین ۲۰۰۰۰ مگاواتی برق را اجرا کنیم دچار چه مشکلاتی میشویم.
در مقابل این امتیازات چه تحریم هایی برداشته شد؟ در ابتدا باید این توضیح داده شود که ۴ نوع تحریم علیه ایران وجود دارد که عبارتند از: اشاعه سلاح های هسته ای، تروریسم، حقوق بشر، بالستیک و در یک تقسیم بندی دیگر نیز با سه نوع تحریم مواجه ایم که عبارتند از:شورای امنیت، اتحادیه اروپا و آمریکا(که تحریم های امریکا نیز به دو نوع دستورات رئیس جمهور و مصوبات کنگره تقسیم میگردد).
در رابطه با تحریم های شورای امنیت که میگویند نمی توانیم کاری بکنیم و لغو تحریم های اتحادیه اروپا نیز تابع لغو تحریم های آمریکا است و دراین میان تنها تحریم هایی لغو میشود که صرفا در ارتباط با موضوع هسته ای بوده است.
طرف مقابل آمد و تحریم های علیه ایران را برشمرد که مجموع آن به حدود ۴۰ تحریم میرسد و گفتند که برخی از این تحریم ها صرفا برای پرونده هسته ای و بسیاری از آنها چند جانبه است و هم جهت موضوع هسته ای ایران و هم به سایر جهات(موشکی، تروریسم و حقوق بشر) است که آنها نیز سر جای خود باقی است؛ برای نمونه فلان بانک شما هم برای پرونده هسته ای و هم برای برنامه موشکی تحریم است که این مورد شامل لغو تحریم نمی شود. در نهایت زمانی که تحریم های مشترک برداشته شود در بهترین شرایط ۵ تا ۶ تحریم لغو میگردد و میخواهیم به خاطر آن جشن بگیریم! برای همین است که به ما میگویند افراطی هستید و جنجال میکنید.
در حالی که آنها در توافق ژنو متعهد شده بودند هیچ تحریم جدیدی علیه ایران وضع نکنند بعد از سه آذر ۹۲ تا کنون ۳۱ شرکت و نهاد جدید ایرانی، ۱۶ شرکت کشتیرانی جدید، ۵ بانک ایرانی جدید، ۲۰ فرد ایرانی، ۲ فرد خارجی جدید، ۳ بانک خارجی و ۱۵ شرکت خارجی مجددا تحریم شدند. علاوه بر این جریمه شرکت هایی که با ما همکاری میکنند نیز به این لیست اضافه میشود که رقم آن به بیش از ۹ میلیارد دلار میرسد. دو هفته قبل دادگاهی در امریکا ایران را بیش از ۴۰۰ ملیون دلار جریمه کرده است.
معراج ایر و کاسپین ایر به دلیل حمل محموله هایی برای کمک به دولت سوریه تحریم شد و در کمیسیون میگویند یقه ما را گرفته اند که چرا اینقدر به سوریه پرواز دارید؟ معلوم نیست چه امضایی کرده اند که این چنین جسور شده اند و در امور ما دخالت میکنند و استقلال ما را زیر سوال میبرند. شرکت ترکیه ای پایونر لوجستیکس و شرکت تایلندی آسیایی لوجستیکس به علت همکاری با ماهان ایر تحریم شدند.
یک شرکت اماراتی به دلیل همکاری در قسمت بیمه کشتیرانی نیز جریمه شد که علیرغم تعهد به لغو تحریم های کشتیرانی تا کنون یک کشتی را هم بیمه نکردند.
نکته دیگری که رهبری در علل عدم نیاز به برقراری رابطه با آمریکا فرمودند، افزایش توهین ها بوده است که ما شاهد توهین های متعدد بودیم که در یکی از آنها وندی شرمن گفته بود DNAایرانی ها فریب است. اشتون نیز در سفر به ایران با هر که دوست دارد دیدار میکند و بعد وزارت اطلاعات و امور خارجه میگویند به ما ربطی ندارد. اخراج دانشجویان از فنلاند از دیگر توهین های آنها بود و حتی اجازه ندادند هواپیمایی مجلس از فضای هوایی امریکا اسفاده کنند. رهبری آنها را از دیدار با مسئولان آمریکا نهی کردند و آنها با کامرون دیدار کردند و کامرون نیز در کمتر از یک ساعت به ایرانیان توهین کردند.
مضرات برقراری تعامل با آمریکا
رهبر معظم انقلاب پس از ذکر دلایل عدم نیاز به برقراری رابطه با امریکا، مضرات آن را نیز برشمردند که اولین آنها «افزایش توقع» آمریکایی ها بوده است. هم اکنون نیز آنها گفته اند که دیگر بازرسی آژانس را قبول ندارند و خودشان باید بازرسی را انجام دهند.
دومین ضرر مهم برقراری رابطه با آمریکا این است که آنها میگویند ملت ایران ۳۵ سال مقابل آمریکا ایستاد و در نهایت با آمریکایی ها مذاکره کرد پس باقی ملت ها نیز حساب کار خود را بکنند. با وجود همه این مسائل باز هم میخواهند دو جانبه مذاکره کنند و بگویند تو کدخدایی و زور داری. تیم قبلی مذاکره کننده عزت ایران را حفظ کرد و آقای برنز که ۱۶ بار تقاضای مذاکره با ایران را داده بود با مخالفت تیم مذاکره کننده روبرو شده بود.
باید به این سوال پاسخ دهیم که آیا آمریکا قدرت منطقه است یا ایران؟ چه کسی در فلسطین پیروز شد؟ آمریکا، اسرائیل، آلمان و انگلیس یا ایران؟ در لبنان چه کسی پیروز است؟ چه کسی از حزب الله پشتیبانی میکند؟ در عراق دست برتر با چه کسی است؟ در یمن چطور؟ یکی از تحلیل گران عرب ضد ایرانی میگوید که ای سران عرب بیدار باشید که ایران سه پایتخت را گرفته و در حال تسخیر پایتخت چهارم(صنعا) است. با این وجود آنها از خط قرمز های رهبری عبور کردند و با آنکه رهبری فرمودند که هیچ کجا نباید تعطیل شود باز هم تعطیل شد و تاکید رهبری مبنی بر عدم کند شدن تحقیق و توسعه نیز نادیده گرفته شد.