عصر جنوب/ asrejonoob.ir: سید موسی شریفی شهروند اهوازی که به علت ضایعه مغزی دچار چاقی مفرط و به تبع آن عوارض مختلفی از جمله ضعف اسکلتی شده بود، پس از آنکه از مسئولان و همشهریانش قطع امید کرد این بار دست به دامان ایدنی رئیس دانشگاه علوم پزشکی اهواز شد.

وی که هم اکنون از چاقی مفرط رنج می‌برد وزنی حدود ۳۲۰ کیلویی دارد و این موضوع باعث شده به مشکلات متعددی از جمله مشکلات قلبی عروقی، داخلی و استخوانی دچار شود و این می‌طلبد تا هم مسئولان استانی و هم مردم دلسوز و فداکار خوزستانی به یاری این شهروند بیمار اهوازی بشتابند.

سید موسی  در تشریح وضعیت خود اظهار کرد: یک روز که صبح از خواب بیدار شدم و به حیاط آمدم، حس کردم سرگیجه گرفتم، چشمانم سیاهی رفت و افتادم زمین.

وی ادامه داد: دست و پاهایم توان تحمل وزنم را نداشتند، در حین افتادن سرم به لوله خورد و چشمم دچار پارگی شد.

این شهروند اهوازی اضافه کرد: اکنون پس از این چند سال هنوز تار می‌بینم چرا که چشمم را فقط بخیه زدند، قرار شد سه ماه بعد عملش کنند، ولی توان انجام عمل را نداشتم.

شریفی ادامه داد: شش سال است به‌علت سکته مغزی زمین گیر هستم، وزن بالا، ناتوانی برای تحرک و عدم رسیدگی درمانی باعث شد روند بهبودی‌ام خیلی طولانی شود.

وی بیان کرد: این بیمار که امروز خود را تنهاتر از هر زمان دیگری می‌بیند روزهای سختی را می‌گذراند.

سال گذشته نیز توسط این خبرگزاری گزارشی کامل از زندگی و وضعیت جسمی این بیمار منتشر و برای نخستین‌بار بالطبع پیرو این خبرگزاری در سایت‌های خبری و سایر خبرگزاری و روزنامه‌ها منعکس شد.

نوشته ادبی زیر یکی از درددل‌های وی در شب‌های تاریک و بی‌مونس است …

خیره به مردم نشسته‌ام….

تنهای تنها…..

نه کسی حالم را می‌پرسد….

نه کسی هوایم را دارد….!

عیب ندارد….

سال‌هاست به این زندگی عادت کرده ام….

آشناهایم: غریبه‌هایی هستند….

که تنها اسمشان را می‌دانم…!!

می‌خندم!

ساده می‌گیرم؛

ساده می‌گذرم…

با هر سازی می‌رقصم!

نه اینکه شادم و از هفت دولت آزاد! نه!

مدتی طولانی شکستم؛

زمین خوردم؛

زجر کشیدم و گریه کردم

و حالا برای زنده ماندن

خود را به کوچه علی چپ زده‌ام

روحم بزرگ نیست!

دردم عمیق است

می‌خندم تا جای زخم‌هایم را نبینی…

** عصر جنوب را در در تلگرام دنبال کنید… (کلیک کنید)