“شبه مناظره” برای رئیس جمهور “توسری خور”
عـصــر جـنــوب| asrejonoob.ir: رضا غبیشاوی – درباره روند کلی انتخابات و به ویژه مناظره ها می توان گفت:
اول – به نظر می رسد صداوسیما به عمد از برگزاری یک مناظره واقعی خودداری و به جای آن چیزی شبیه مناظره برگزار می کند که می توان آن را “شبه مناظره” نامید. برنامه ای که اسم و قالب مناظره دارد اما در محتوا، این گونه نیست. به جای طرح موضوعات اصلی، استراتژیک و اساسی تلاش می شود کاندیداها به موضوعات فرعی و معلول “سرگرم” شوند.
قرار نیست میان کاندیداهای ریاست جمهوری، تضارب واقعی آرا به وجود بیاید تا آنها نه از خط مشخصی عبور کنند و نه وارد موضوعات معینی شوند؛ نوعی مناظره پاستوریزه. البته صداوسیمایی که در سایر شبکه های خود، به صورت آگاهانه و ناآگاهانه، برنامه های مختلف از جمله خبری / اطلاع رسانی را به دور از معیارهای حرفه ای – اخلاقی می سازد قطعا انتظار نمی رود در این زمینه هم بتواند برنامه مناظره واقعی و جذاب را عرضه کند.
صداوسیمایی که “۹۰” را تحمل نمی کند حتما نمی تواند “مناظره واقعی” را هم داشته باشد. صداوسیما هم به لحاظ حرفه ای ناتوان است و هم اینکه بخشی از برگزاری سطح پایین مناظره، عمدی است. البته این یک نظر است و نه خبر.
دوم – بهتر است مناظره ها به میزبانی رسانه های حرفه ای خصوصی و دانشگاه ها برگزار شوند و نه یک رسانه حکومتی که هم در زمینه فعالیت حرفه ای /اخلاقی و هم در موضوع رعایت استقلال و بی طرفی، با علامت سوال های زیادی روبه رو است.
سوم – رئیس جمهور “توسری خور” می تواند توصیفی از جایگاه رئیس جمهوری در این دوره باشد. از ابتدا تاکنون (از جمله مناظره ها)، نهادها و سازمان های مختلف در نحوه رفتار خود با کاندیداها، این وضعیت را تجسم کرده اند. به نظر می رسد بر خلاف اسم “رئیس جمهوری” که قرار است “رئیس”ـی برای “جمهوری” (معادل کشور / حکومت) انتخاب شود نگاه این گونه است که قرار است یک “مجری صرف” انتخاب شود بدون اینکه تصمیم گیری های “اصلی”، “استراتژیک” و “اساسی” را در دست داشته باشد.
مجری که اگر در مدار باشد به عرش می رود و اگر از مدار خارج شود به فرش کوفته می شود و بهترین فرد است که در زمان بروز تبعات منفی “تصمیمات و اقدامات”، به عنوان عامل “ناکارآمدی” معرفی شود.
چهارم – برخی تلاش می کنند رئیس جمهوری را کوچک و کوچکتر کنند. از رئیسِ “جمهوری” به رئیس دولت و از تصمیم گیر به مجری و از تصمیم گیر در مسائل اصلی و استراتژیک به تصمیم گیر مسائل فرعی و فرعی تر تبدیل کنند و این روند ادامه دارد.