عـصــر جـنــوب| asrejonoob.ir: علت اینکه ورزش هایی همچون گلف، بیس بال، راگبی و تنیس که همزمان با کشتی و فوتبال وارد کشور شد، اما مورد استقبال قرار نگرفت، می تواند همین ادله ای باشد که طی نوشتار پیشین مطرح شد. چرا که این ورزش ها با روحیات مردم این مناطق عجین نبوده و نتوانستند پیوندی عمیق با روح و جسم آنها برقرار کنند. زیرا بدن های آن ها برای کار دیگری طراحی و ساخته شده بود و تنها فعالیت هایی همچون فوتبال، کشتی فرنگی و… می توانست سبب شکوفایی و به کارگیری حداکثری توانایی های آن ها شود. اگر شما امروزه با تیمی از ایذه یا مسجدسلیمان بازی کنید، می بایست انتظار جثه های درشت تر و قوی تر، بازی محکم، فیزیکی، درگیرانه، تکل ها و شوت های محکم، تنه های آنچنانی و کلا بازی قدرتی را داشته باشید و در بازی با تیمی از اهواز یا آبادان، چشم به راه یک بازی تکنیکی توام با سرعت، چابکی زیاد، پاس های بیشتر، فرار های سریع، جابجایی های مکرر و جثه های تراشیده و لاغر تر باشید. پس به نظر من نقش آب و هوا و منطقه محل سکونت نه تنها در شیوه تغذیه و نوع نگرش به فوتبال موثر است، بلکه در جهت سوق دادن اشخاص برای پرداختن به سایر رشته ها نیز نقش بسیار مهمی ایفا می کند. این مطلقا بدین معنا نیست که در شهر های آبادان، ماهشهر، بندرامام، شادگان و هویزه کشتی فرنگی و وزنه برداری یا موجودیت نداشته یا اینکه موفق نباشند، بلکه منظور این است که درصد موفقیت این رشته ها در شهر های مناطق مرتفع تر و خوش آب و هوا تر بیشتر بوده و به همان نسبت درصد پیشرفت فوتبال و دوومیدانی در شهر های مناطق پست تر و نزدیک به سطح دریا بیش از شهر های مناطق کوهستانی و حتی نیمه کوهستانی است. پس با توجه به تمامی آنچه گفته شد، نتیجه می گیریم که ارتفاع منطقه محل سکونت، نوع تغذیه، نحوه و شیوه زندگی در گذر زمان و طی چند هزار سال اخیر سبب شده که جغرافیای خوزستان این گونه در پیدایش و پیشرفت ورزش های مختلف تاثیرگذار بوده و بتواند نقش پررنگی داشته باشد. چرا که در جغرافیای خوزستان، در یک چشم به هم زدن از زندگی کوهستانی در شمال، شرق و شمال شرق، به زندگی در مناطق جلگه ای، پست و کم ارتفاع مرکز، جنوب، غرب و جنوب غربی می رسیم. پس این قرابت فاصله سبب شده که در پی تاسی گرفتن این مناطق از یکدیگر، همزمان ورزش های فوتبال، کشتی فرنگی، وزنه برداری، دوومیدانی و..در تمامی این مناطق ساری و جاری باشد، اما درصد پیشرفت ها، موفقیت ها، علایق و گرایش ها متفاوت و البته معنادار باشد.

پایان

به قلم محسن بابادی