عصر جنوب صرفا در راستای گردش آزاد اطلاعات و دیدگاه ها این یادداشت را منتشر کرده و در قبال محتوی آن هیچگونه مسئولیتی ندارد.

یادداشت وارده: شترسواری دولا دولا یا استراتژی پنهان؛

شاید مهمترین دلیل مخالفت اصلاح طلبان با استاندار سابق خوزستان(مقتدایی) در دو نکته خلاصه می شد؛ کنار نگذاشتن مدیران دولت سابق و عدم استفاده از نیروهای اصلاح طلب. آنروزها لیست مدیران و فرمانداران بجای مانده از دولت دهم را دست به دست در شبکه های مجازی و سایتها منتشر می کردند و پیوست طومارهای می کردند که به تهران ارسال می نمودند تا ثابت کنند که مقتدایی به دولت روحانی وفادار نیست و بنای استفاده از اصلاح طلبان و حامیان دولت در استان را ندارد.
حالا چندماه از خداحافظی مقتدایی می گذرد. اینک دیگر زمان قضاوت کردن درباره مقتدایی با همه نقاط ضعف و قوت اش نیست. مقتدایی در هر حال رفته است اما براستی بازخورد عملکرد سیاسی دولت پس از مقتدایی چه بوده است؟ گفته می شود خطی که توسط برخی بازیگران پشت پرده و همینطور مشی سرپرست معاونت سیاسی و اجتماعی استاندار دنبال می شود و متاسفانه استاندار نیز بنا به دلایل نامشخص بدان تمکین نموده است عدم استفاده از نیروهای فعال اصلاح طلب و حامی دولت در مناصب ستادی استانداری، فرمانداری ها و ادارات کل استان است. نگاهی به برخی انتصابات صورت گرفته در ستاد استانداری و برخی فرمانداری ها و ادارات کل استان نشان می دهد کمتر از نیروهای اصلاح طلب استفاده شده است و در برخی موارد مانند فرمانداری هویزه ارتقای آنها را شاهد بوده ایم. استفاده از نیروهایی که سالهای سال نامی از آنان به میان نبود و در لاک زندگی غیرسیاسی فرورفته و هیچ کنشگری سیاسی و انتخاباتی نداشته اند(انتصابات ستاد استانداری)
گرچه واضح و مبرهن است این مشی که به استاندار خوزستان تحمیل گردیده است بیش از همه به وی آسیب خواهد زد چراکه بیلان سیاسی که دولت روحانی از او انتظار دارد با انتصاب و ارتقای نیروهای دولتی که مورد نقد رئیس جمهور هم بوده و کنار ماندن و حذف نیروهای حامی دولت هیچ همخوانی و تباینی ندارد. شاید استاندار محترم در پاسخ، مسولیت معاونت سیاسی و اجتماعی را در این زمینه یادآور شود و پاسخگویی را بعهده او بگذارد اما کیست که نداند در فردای انتخابات۹۶، دولت شخص استاندار را در این زمینه مسئول خواهد دانست و انداختن مسئولیت به گردن معاون سیاسی هرجایی که جواب بدهد قطعا در دولت جواب نخواهد داد. این دقیقا همان چیزی است که همه به خوبی می دانند.
شریعتی البته ناخواسته و علیرغم میل باطنی به چنین مشیی تن داده است و گرنه همگان می دانند که اگر فشارها و تنظیمات سیاسی بیرونی و بازی پدرخوانده ها نبود او مایل به استفاده از نیروهای اصلاح طلب و معتدل حامی دولت بوده و هست و به حذف اندک نیروهای اصلاح طلب راضی نبوده است.
ادامه و گسترش تعامل سرپرست معاونت سیاسی و اجتماعی و نمایندگان مجلس، تداوم و افزایش نارضایتی نیروهای اصلاح طلب و حامی دولت، انتصاب و ارتقای مدیران و فرمانداران احمدی نژادی و… همگی تنها یک خروجی در پایان دولت یازدهم خواهد داشت و آن تضعیف استاندار خوزستان در نزد دولتمردان و روحانی است.
در واقع دامی که مقتدایی با اشتباهات خودش بدان افتاد شریعتی ناخواسته و با اعتماد به این جریان خودش را بدان می اندازد و اینجاست که شاه بیت بازیگران پشت پرده از تشویق مدیریت استان به استفاده از اصولگرایان معتدل (بخوانید احمدی نژادی) و عدم استفاده از اصلاح طلبان و حامیان دولت شفاف سازی می شود!
باید دید سرانجام این بازی به کجا خواهد رسید. بازندگان و برندگان این بازی از اکنون مشخص اند. تماشاگرانی هم هستند که خود را حق بجانب خواهند دانست، شاید مقتدایی هم یکی از آنهاست چرا که اورا به همان دلایلی کنار زدند که حالا خودشان را به همان دلایل توجیه می کنند.