سینمای جنگ برای ما خوزستانیها
عصر جنوب – asrejonoob.ir: سینمای جنگ برای ما خوزستانیها علاوه بر همان حس مشترک همه ایرانیها نسبت به این آثار و این ژانر، تفاوت و تمایز ویژه ای دارد. برای ما اسم فیلم ها، نحوه لباس پوشیدن مردم محلی در فیلم، گویش و لهجه آنها، نوع صحبت کردن نیروهای دشمن و… هم مهم و جالب توجه است. از فیلمهایی که میتوان آنها را در ذهن و دل خوزستانیها یافت، «سفر به چذابه» ساخته «رسول ملاقلیپور» و «از کرخه تا راین» اثر «حاتمی کیا» است.
سفر به چذابه
در بین همه آثار زندهیاد ملاقلیپور، سفر به چذابه بهترین اثر کارنامه او و البته از بهترین فیلمهای سینمای ایران بهویژه در ژانر جنگ است. به طوری که بعد از گذشت بیش از ۱۵ سال از ساختش هنوز این مقام را حفظ کرده است. شاید مهمترین جنبه فیلم، ایده جذاب و خلاقانه آن باشد: سفر از دنیای عینی به عالم ذهن و برعکس. در فیلم هیچ صراحتی درباره اینکه چنین ذهنیات و خیالهایی تا چه حد منطبق با عالم غیب است، نمیشود و همین امر قابلیت تأویل را برای فیلم باز نگه میدارد. یادمان باشد که زمان ساخت فیلم مربوط به اواسط دهه ۱۳۷۰ است؛ یعنی زمانی که هنوز در سینما و تلویزیون ایران، تداخلهای موقعیتی زمانی بهواسطه ورود و تماشای آثار شاخص این درونمایه مانند دژاوو و لاست و فرینج و اینسپشن و… معروف و محبوب نشده بود و ملاقلیپور بهواسطه خلاقیتهای غریزی شخصیاش توانسته بود جزو اولین کسانی باشد که بحث عبور از زمان را در سینمای ایران مطرح کند و به شکلی پخته پرورش دهد. اما این تنها امتیاز فیلم نیست. فرم روایی فیلم، بستری است برای طرح دغدغههایی که تا آن موقع در سینمای دفاع مقدس مطرح نشده بود و بعد از آن هم کمتر فرصت طرحشان بروز یافت. سفر به چذابه اوج این تصویرسازی از مرثیهسرایی برای شکست است. آن میزانسن باشکوه از فرمانده مجروح و رنجور که به لوله تانک تکیه داده است و دو رزمنده دیگر در کنارش نشستهاند، از تصاویر فراموشنشدنی سینمای جنگی ایران است؛ تصویری که در عین تجلی یک شکست جنگی، تبلور اسطورهای فردی در برابر تقدیر و مرگ است و انگار حماسهای است که در قالب مرثیه سروده شده است.
سفر به چذابه باورپذیر است
ملاقلیپور برخلاف بسیاری از همکارانش، از جبهههای جنگ بیش از آنکه بهشتی تصنعی و موقعیتی پاستوریزه منعکس سازد، جهنمی از آتش و فلز و خون و حرارت بازتاب میداد و در گذر از این جهنم، آدمهای داستانهای فیلمش را در مسیری آکنده از احساسات متناقض و اختلافات متعدد، به مرحله پالایش و والایش میرساند. چنین ایدهای هنوز که هنوز است در سینمای جنگ ما کمتر نمود دارد. اینجاست که نوستالژی جنگ در سفر به چذابه، معنایی فارغ از جهتگیریهای رسمی پیدا میکند و در عمق به باور مینشیند. سفر به چذابه تنها یک فیلم جنگی نیست.
از کرخه تا راین
فیلم از کرخه تا راین نیز بعد از گذشت بیش از ۲۰ سال از تولید، همچنان فیلم مهمی است. چرا که شاخصه اهمیت یک فیلم پیش از آنکه در مسیر زمانی مداوم معنا و جلوه پیدا کند به بضاعتهایش در طرح ایدههایی خلاقانه و جدید در زمانه خودش معطوف است. اگرچه عمق ماندگاری آن وابسته به میزان بقای این بضاعتها در بستر زمان است. جنبههایی از فیلم از کرخه تا راین بهمثابه نقطهعطفی در سینمای جنگ و به شکل کلیتر در سینمای ایران متبلور شدهاند؛ نخست ژانر این فیلم است. تا قبل از ساخت این فیلم، آثار جنگی سینمای ایران عمدتاً در همان فضای واحد ژنریکگونه جنگی به سر میبردند و ترکیبی با سایر ژانرها نداشتند. دوم در تعریف از ملودرام، به شاخصههایی از قبیل پررنگ بودن کنشهای عاطفی و چالشهای احساسی در مناسبات درام و روابط شخصیتها اشاره میشود. تا قبل از این فیلم، فضای فیلمهای جنگی اغلب یا در محور حوادث اکشن مانند انفجارها و تیراندازیها و تک و پاتکهای رزمی تمرکز داشت، یا زیر مناسبات عقیدتی جاری قرار داشت.
برانگیختن عواطف مخاطب
در فیلم از کرخه تا راین برای نخستین بار، غلبه تماتیک داستان با عواطف آدمهای آن رخ داد. فرجام فیلم که با مرگ قهرمان داستان و بازگشت خواهر او به وطن رقم میخورد، جزء تکمیلکننده این ژانر است و در برانگیختن عواطف مخاطب و به اوج رساندن آن تأثیر عمیقی میبخشد. ترکیب این ژانر با مضمون جنگی (و بهتر بگوییم پساجنگی) فیلم، بعد جدیدی به سینمای جنگی ایران بخشید و تماشاگر ایرانی را برای اولین بار، با لایههای عاطفی آدمهایی روبهرو ساخت که تا قبل از آن شمایلشان روی پرده سینما با کنشهای اکشن یا منشهای عقیدتی شناخته میشد و کمتر به جنبههای انسانی دیگری پرداخته میشد.
اهمیت خاص از کرخه تا راین
در طول ۲۰ سالی که از ساخت و نمایش از کرخه تا راین میگذرد، فیلمهای زیادی ساخته شدند که در هر یک از ابعاد یادشده، عمق بیشتری کاویدند که شاید فیلم حاتمیکیا در مقایسه با آنها دیگر خیلی در یاد نمانده باشد و اساسیترین یادمان آن، موسیقیاش باشد. اما با همه اینها، از کرخه تا راین اهمیت خاص خود را در تاریخ سینمای ایران و سینمای دفاع مقدس دارد. از کرخه تا راین برای اولین بار تجربیاتی را به این مجموعه افزود که آثار بعدی با اتکا بر آن توانستند لحن غنایی خویش را شکل دهند و از بسیاری محدودهها عبور کنند. این اهمیت کمی نیست. ولو این که غبار گذر زمان، اندکی رنگ و جلوهاش را کدر کرده باشد.
نویسنده: ماهور شریفی