«زرستان» برای خوزستان!
عصر جنوب – asrejonoob.ir: شعری که با نام «زرستان» در باب اوضاع کنونی استان خوزستان در ادامه میخوانید سروده کیمیا رضایی، شاعر متولد مسجدسلیمان، است.
دل آشفته ز احوالت زرستان
کجاست آن رود پر آبت زرستان
ز زرهایت همه روشن زمین است
وجودت مهد دانش مهد دین است
به زرهایت همه دولت کمال است
و لیکن ثروتت بر خود محال است
غبارت آسمان، خشکی زمینت
همه نالان ز احوال غمینت
درخشش در هوایت نیست دیگر
طراوت عطر گلها نیست دیگر
نسیم همبازی رقص غبار است
به حجم سینهها جای قرار است
ز زرهایت دگر نوری نمانده
تو را جز مرگ بارانت چه مانده
نفس را حق خود دادند و بردند
هر آن چه بر خود آسوده شمردند
به لطف و همت والا مقامان
همه رنج و مشقت مانده بر جان
به آن حکم تهاجم داده بودند
به باطن صورت دیگر نشاندند
بر آن بیگانگان خرده کمی گیر
ز بی آبی تالابت نشان گیر
ز جوی مانده از رود خروشان
ز شور آبی ز امراض فراوان
مگو جویای علت چارهساز است
حقیقت بیروایت آشکار است
اگر بر خود هزاران حق سوار است
تظلم خواهیت دیگر چه کار است؟
چون این حکم شریعت بر مدار است
ثواب خانه بر نور چراغ است