رسایی: شکسته باد، دستی که توافق بد را امضا کند!
عصر جنوب/ asrejonoob.ir: حمید رسایی یک روز بعد از هشدار رئیس مجلس درباره کسانی که پشت رهبری پنهان میشوند و دولت و تیم مذاکرهکننده را تخریب میکنند، دست به قلم شد و بازهم مانند دو سال گذشته با کنار هم گذاشتن برخی مواضع رهبری و برخی نظرات شخصی خود، رئیسجمهور را تهدید به بررسی عدم کفایت سیاسی، در صورت امضای توافقی که رسایی آن را «بد» میداند، کرد.
او در یادداشت روز گذشته خود ابتدا به یکی از جملات دکتر علی شریعتی استناد کرده که گفته بود: «من به عنوان کسی که رشته کارش تاریخ و مسائل اجتماعی است. ادعا میکنم که در تمام این دو قرن گذشته در زیر هیچ قرارداد استعماری، امضای یک آخوند نجف رفته نیست؛ درحالیکه در زیر همه این قراردادهای استعماری، امضای آقای دکتر و آقای مهندس فرنگ رفته هست!»
رسایی در ادامه با بیان اینکه دولت روحانی در آستانه توافقی قرار دارد که طرف غربی در آن مطالبات غیرقانونی مطرح کرده، در ادامه آورده است: «دولت یازدهم در جایگاهی قرار گرفته که روحانی میتواند با رد این شرایط استعماری، یکبار دیگر مصداق این واقعیت تاریخی و برداشت مورخین و جامعه شناسان و کسانی همچون شریعتی شود یا آن را نقض کرده و نام حسن روحانی را به عنوان اولین آخوندی که یک قرارداد استعماری را امضا کرده است، به ثبت برساند».
رفراندوم ٩٢ به روایت رسایی
اما ادامه یادداشت رسایی، حاوی ادعایی جالب است: «اگر برای این موضوع رفراندوم هم برگزار شود، بدون تردید ایستادگی مسئولان جمهوری اسلامی در برابر زیادهخواهیهای مستکبرین و پافشاری بر حقوق هسته ای، نتیجهای است که اکثریت قریببهاتفاق آرای چنین رفراندومی را به خود اختصاص خواهد داد».
نکته جالب درباره این بخش از یادداشت رسایی این است که او نتیجه انتخابات سال ٩٢ را دلیل صحت ادعای خود گرفته و نوشته است: «مهمترین دلیل برای صحت این ادعا، انتخابات ریاستجمهوری یازدهم است. سال ٩٢ انتخابات ریاستجمهوری در حالی با شش کاندیدا به نقطه رأیگیری از مردم رسید که موضوع انرژی هسته ای یکی از مهمترین دغدغههای مردم و از جمله مهمترین شعارهای انتخاباتی کاندیداها بود.
در انتخابات یازدهم ریاستجمهوری، هیچیک از کاندیداها برای جذب آرای مردم، کوتاهآمدن در برابر زیادهخواهی دولتهای غربی و دستکشیدن از دانش هسته ای و پذیرش شروط ظالمانه را بهعنوان شعار انتخاباتی خود و راهکاری برای لغو تحریم ها انتخاب نکردند، بلکه برعکس هر شش کاندیدا بر دفاع از حقوق قانونی ملت ایران در بهرهگیری از دانش هستهای و رفع کلیه تحریم های ظالمانهای که به بهانه موضوع هسته ای وضع شدهاند، تأکید داشتند».
رسایی در حالی در یادداشت خود، وعدههای انتخاباتی روحانی درباره پرونده هستهای را مشابه وعدههای شش کاندیدای دیگر میداند که روحانی یک هفته پیش از انتخابات در برنامه «رویکردها و برنامه» در شبکه چهار سیما گفته بود: «سانتریفیوژها باید بچرخد و زندگی مردم نیز باید بچرخد؛ باید یادمان باشد کشور توسعه میخواهد؛ ما برای بمب که هستهای نمیخواهیم، به دنبال توسعهایم و اگر دنبال توسعه هستیم باید درست رفتار کنیم و این بسیار تدبیر میخواهد».
او بلافاصله پس از انتخابات هم در نشست خبری ٢٧ خرداد خود اعلام کرده بود: «الان ﻣﺎ ﺩﺭ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﺧﺎﺻﻰ هستیم، ﻓﻜﺮ ﻣﻰﻛﻨﻢ ﻣﺎ ﺭﺍﻩهاﻯ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩﺳﺎﺯ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﻰ ﺩﺍﺭﻳﻢ». در آن نشست خبری به جز تاکید بر «اعتمادسازی»، گامهای پیشرو نیز از سوی روحانی اینگونه اعلام شد: «ﺍﻭﻟﻴﻦ ﻗﺪﻡ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﻼﺵ ﻛﻨﻴﻢ ﺗﺤﺮﻳﻢ ﺟﺪﻳﺪﻯ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻧﮕﻴﺮﺩ ﻭ ﺳﭙﺲ ﻛﺎﻫﺶ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻛﺎﻣﻞ ﺑﺮﻃﺮﻑ ﺷﻮﺩ».
در آن جلسه، روحانی قول شفافسازی بیشتر در برنامه هستهای ایران را داد تا اختلاف نظرهای ایران و غرب بر سر این مسئله کاهش پیدا کند. این وعدههایی است که روحانی در زمان انتخابات داده بود و حالا رسایی نتیجه انتخابات ٩٢ را به گونهای دیگر روایت میکند تا درخواست رئیسجمهور برای برگزاری رفراندوم درباره مسئله هستهای را پاسخ دهد.
حمله به معتمدان رهبری
اما قسمت مهم یادداشت رسایی، بخشهای پایانی آن است. در یکی از بخشهای پایانی این یادداشت، رسایی آورده است: «تیم مذاکرهکننده اگر مذاکرات را به توافقی با رعایت خطوط قرمز تعیینشده از سوی رهبر معظم انقلاب برساند یا به توافقی که خطوط قرمز امام خامنهای در آن رعایت نشده تن ندهد، علاوه بر اینکه استمرار وجود چنین صفاتی را در خود نشان میدهد، با استقبال یکپارچه همه آحاد ملت- موافقان و منتقدان خود ـ مواجه خواهد شد، اما اگر به توافقی تن دهد که خطوط قرمز تعیینشده از سوی امام خامنهای در آن نقض شده باشد، در حقیقت سند بیدینی، خیانت، بیغیرتی و امیننبودن خود را امضا کرده است».
او این سخنان را درباره کسانی به کار میبرد که هفته گذشته، مقاممعظمرهبری در وصفشان گفته بود: «بنده هیأت مذاکرهکننده را – همین دوستانی که این مدت این زحمات را بر دوش گرفتهاند – هم امین میدانم، هم غیور میدانم، هم شجاع میدانم، هم متدین میدانم؛ این را همه بدانند.
اکثر حضاری که اینجا تشریف دارید، از محتوای مذاکرات خبر ندارید؛ اگر شما هم از محتوای مذاکرات و جزئیات مذاکرات و آنچه در مجالس میگذرد مطلع بودید، به بخشی از آنچه بنده گفتم، حتما اذعان میکردید.
من البته علاوه بر اینها، بعضی از این دوستان را از نزدیک میشناسم، بعضی را از دور با سوابقشان میشناسم؛ اینها مردمانی هستند متدین و امین؛ اینها امیناند؛ قصدشان این است که کار کشور را پیش ببرند، گره را باز کنند و دارند تلاش میکنند برای این کار. انصافا غیرت ملی هم دارند، شجاعت هم دارند، در مقابل یک تعداد کثیری از کسانی قرار میگیرند – که حالا نمیخواهم تعبیرِ متناسب واقعی را بکنم، چون گاهی تعبیرهایی هست که واقعاً شایسته آن تعبیرند، اما خب، مناسب نیست که ما به زبان بیاوریم – و انصافا در مقابل آنها با شجاعت کامل، با دقت کامل مواضع خودشان را بیان میکنند، دنبال میکنند و تعقیب میکنند.
این را همه توجه داشته باشند که انتقادکردن آسانتر از عملکردن است. عیبهای طرف مقابل را در آن عرصهای که قرار دارد، ما راحت میبینیم، درحالیکه خطرات او، دشواریهای او، نگرانیهای او، مشکلات او را انسان نمیبیند. مثل این است که شما کنار یک استخری ایستادهاید، دارید تماشا میکنید؛ یکنفر هم رفته است روی ارتفاع، از دهمتری میخواهد شیرجه بزند. خب، شیرجه میزند، شما که اینجا کنار استخر ایستادهاید، میگویید هان! این پایش خم شد، زانویش خم شد؛ این یک اشکال. بله، این اشکال است اما شما زحمت بکشید از این دایو بروید بالا، سرِ آن دهمتری به آب یک نگاهی بکنید، آنوقت قضاوت بکنید! انتقادکردن آسان است.
[البته] این حرف من مانع از انتقاد نشود؛ انتقاد بکنید لکن توجه داشته باشید که انتقادها با لحاظِ این معنا باشد که آن طرف مقابل بعضی از عیوبی را که ما در انتقادمان ذکر میکنیم ممکن است میدانند، [اما] خب به این نتیجه رسیدهاند یا ضرورتها آنها را به اینجا کشانده یا به هر دلیل دیگری. البته بنده نمیخواهم بگویم اینها معصوماند؛ نه، معصوم نیستند؛ ممکن است انسان یکجاهایی در تشخیص، در عمل خطا هم بکند، اما مهم این است که به امانت اینها و به دیانت اینها و به غیرت اینها و به شجاعت اینها ما اعتقاد داریم».
خط و نشان برای رئیسجمهور و دیپلماتها
اما رسایی حرفی را که شامگاه شنبه در سخنرانی خود در قزوین گفته بود، در نهایت در پایان این یادداشت هم نوشت تا همه مراد خود از بیان سخنان قبلی را عیان کند: «اگر آنچه در روزهای پیشرو محقق میشود، توافق بد و نقض خطوط قرمز تبیینشده و بیتوجهی به ملت ایران باشد، از دو حال خارج نیست:
عبور دولت از خطوط قرمز تعیینشده توسط امام خامنهای به معنای آن است که آقای روحانی از ابتدا به اصول قانون اساسی و اصل ولایت فقیه اعتقادی نداشته و همچنین در شعار ولایتمداری که سر میداد، صادق نبوده و نفاق به خرج داده است یا به معنای تأثیرپذیری رئیس دولت یازدهم از یک جریان انحرافی است، جریانی که دچار دگردیسی شده و برای نجات خود، به دنبال بهمسلخبردن حقوق ملت و آرمانهای امام راحل(ره) و جاانداختن تز سازش در برابر ابرقدرتهای ستمگر است.
امضای توافق بدون رعایت خطوط قرمز تصریحشده رهبری، یعنی جریان سازش بیرون از دولت، توانسته بر خلاف نص صریح قانون اساسی و بر خلاف شعارهای ولایت پذیری دولت یازدهم، نظراتش را بر رئیس دولت تحمیل کند و معنای هر دو فرض این است که رئیس دولت یازدهم، صلاحیت و کفایت سیاسی برای ادامه فعالیت خود را از دست داده است.
بنده بدون تردید میگویم که همه ما دستی که پای توافق خوب با همان شرایطی که رهبر معظم انقلاب تعیین کردهاند را امضا کند و یا پای توافق بد را امضا نکند و تن به ذلت ندهد، میبوسیم و همچنین دستی که پای توافق بد و ذلیلانه که خطوط قرمز رهبری معظم انقلاب در آن نقض شده را امضا کند یا چنین توافقی را برای ارائه به امام خامنهای به ایران بیاورد، میشکنیم».
رسایی در حالی باز هم بر خطوط قرمز رهبری تکیه میکند و به تیم مذاکرهکننده حمله میکند که مقام معظم رهبری، در دیدار هفته گذشته صراحتا با تاکید بر اینکه « دوستان مذاکرهکننده در جریان نظرات ما هستند؛ جزئیات را با آنها در میان گذاشتهایم»، گفته بودند: «ما حاضر بودیم هزینه هم بدهیم، یعنی ما عقیده نداریم که در یک مذاکره هیچ هزینهای نباید داد، هیچ عقبگردی نسبت به بخشی از موضوعات نباید کرد؛ نه. بهقدر صحیح و منطقی و عقلایی حاضر به هزینهدادن هم بودیم».
خط فردی یا جریانی
اما جدا از فرم و ادبیات نوشتار رسایی که مسبوق به سابقه است، نکتهای که در این میان، باعث میشود، نظرات او بیش از یک نظر فردی بهعنوان سناریویی سازمانیافته تلقی شود، همنوایی این نوشتار با برخی مطالب مطرحشده در روزهای اخیر و در نهایت پیشبینی مشترک این جریان از نتیجه مذاکرات است.
رسایی یک شب قبل از انتشار این یادداشت در سخنرانی خود در قزوین، درباره نتیجه مذاکرات اینگونه هشدار داده است: «نقشه آمریکاییها این است که طرحی را مطرح کنند و قبل از توافق برای تأیید در اختیار مقامات ایران قرار دهند و اگر ما پذیرفتیم آنها میگویند ما پیروز شدهایم و اگر رهبری نپذیرفت در جهان غوغا به پا کنند که ایران مقصر شکست مذاکرات است.
تیم مذاکره کننده ایران باید حافظ خطوط قرمز کشور باشد. آنها متن توافق را برای تأیید به ایران وارد نکنند و فریب بازی آمریکاییها را نخورند. ما باید یا ذلت را بپذیریم یا محکم ایستاده و عزت ایران را حفظ کنیم. غربیها روی ناموس ما دست گذاشتهاند. ما در حال دفاع از ناموس خود هستیم. حال کسانی آمدهاند و میگویند ناموس نان و آب نمیشود بدهید برود؛ نیروهای نظامی ما ناموس ما هستند؛ از لیبی و عراق عبرت بگیریم».
تأکید رسایی بر مخالفت با پذیرفتن توافق و موکولکردن امضای نهایی به نظر مقام معظم رهبری، در حالی منتشر میشود که روزنامه کیهان هم در شمارههای شنبه و یکشنبه خود، همین خط را بر اساس «گزارشهای رسیده به کیهان» و «برداشتهای شخصی حسین شریعتمداری» پررنگ کرده بود.
کیهان در اینباره نوشته بود: «بر اساس گزارشی که به کیهان رسیده، قرار است هر یک از طرفین مذاکرهکننده در وین یعنی ایران و شش کشور گروه ١+۵، روز شنبه ١٣ تیرماه جاری – چهارم جولای- پیشنویس مورد اشاره را به کشورهای متبوع خود ببرند و نظر نهایی مسئولان بلندپایه کشورهایشان را درباره متن یادشده جویا شوند.
براساس همین خبر، قرار است تیم هستهای کشورمان نیز روز شنبه با متن توافق پیشنهادی به تهران آمده و درباره آن کسب تکلیف کنند! و اما، پیشبینی نگارنده با توجه به سابقه حیلهگری حریف آن است که بعد از انتقال متن پیشنویس توافق یاد شده به ایران، اوباما و یا یکی از مقامات رسمی آمریکا با صدور یک بیانیه و یا انجام یک مصاحبه، اعلام خواهند کرد که متن تهیه شده توافق مورد قبول آمریکاست و برای نهاییشدن آن منتظر اعلام نظر مقامات عالی ایران هستیم! اگر این پیشبینی تحقق پیدا کند، از هماکنون میتوان بهوضوح، درک کرد که چه فاجعهای در پیش خواهد بود».
به نظر میرسد، این خط فکری که از روز شنبه و با نزدیکشدن به نقطه پایان مذاکرات، از سوی رسانههایی همچون فارس و تسنیم و کیهان و چهرههایی همچون رسایی و شریعتمداری پیگیری میشود، آخرین تلاش طیف مخالفان دولت و مذاکرات برای بازماندن روزنههای حمله به دولت پس از توافق هستهای است. توافقی که اگر نهایی شود، بخش وسیعی از ابزارهای این طیف برای حمله به دولت از دست آنها خارج خواهد شد و شاید به همین دلیل سناریوی جدید برای بازماندن برخی از راههای حمله به دولت طراحی شده است./ روزنامه شرق