من «خاکستان» همان جلگه دیروزم!
عصر جنوب/ asrejonoob.ir: گفت خشکسالی این بلا را بر سرم آورده است وگرنه اگر مثل سالهای گذشته باران میآمد، حال و روزم این نبود! اما فراموش کرد از گذشتهام بگوید.
قبل از هر چیز اجازه بدهید اول خودم را معرفی کنم؛ خوزستان هستم. در سالهای دور به من جلگه هم میگفتند. میدانید جلگه یعنی چه؟ جلگه یعنی دشتی سبز و پوشیده از مرتع. دشتی حاصلخیز، دشتی پر باغ.
یعنی آبهای جاری در من به قدری است کل سطح من سرسبز و پوشیده از گیاه باشد. بله! من مثلا جلگه خوزستان هستم. حالا دیگر انگار بعضیها یادشان رفته در کتاب جغرافیای مدرسهها مرا به نام جلگه خوزستان میشناختند. انگار یادشان رفته در سالهای نه چندان دور باران که میبارید چه آبی در دشت وجودم جاری میشد. همه فراموش کردهاند آن زمان سدی نبود که جلوی بر آب رفتن زندگی مردم را بگیرد.
آری! روزگاری مشکل مردمان من سیل بود و زندگی بر آب رفته. آن زمان این تعداد سد ساخته نشده بود که مثلا جلوی زیر آب رفتن زندگی مردم را بگیرد. از طرفی آبی هم به جایی منتقل نمیشد. امروز اما از قرار همه تقصیرها بر گردن خشکسالی است نه سدها و انتقال آب و نه آنهایی که تصمیم گرفتند.
این روزها حال و هوای مردمان من خاکآلود است و همه چیز خاک است؛ و دیگر هیچ! گویی دیگر کسی در خوزستان از مرگ نمیترسد؛ میدانید چرا؟ آخر من تبدیل به گورستانی شدهام که در زیر پوست آن، مردم همچنان در حرکتاند و راه میروند! مردمانی سر تا پا یک رنگ؛ به رنگ خاک. با نفسهایی گرفته. راستی نفسنفس زدنهای خوزستانیها تا کی ادامه خواهد داشت؟
هنوز یادم نرفته که بهمنماه پارسال چه طوفانی از خاک تمام وجودم را سوزاند و چه حرفها که نشنیدم! دلم شکست از سنگینی حرفها. گفتند: «خوزستان خاکی!» انگار نه انگار که روزگاری من دشت بودم.
آمدند و رفتند؛ وزیر آمد و رییس سازمان محیط زیست و نمیدانم که و که. گفتند: «مشکل را حل میکنیم.» اما انگار نه انگار! انگار نه انگار وقتی که خاک میآید مردم چهها که نمیکشند زیر غلظت ریزگردهایی که به گفته خودشان ۶۰ برابر بالاتر از حد مجاز است! حالا هم میگویند: «مردم با گرد و خاک کنار بیایند!» دمتان گرم!
آری! خشکسالیهای اخیر عامل گرد و غباری است که امروز بر پیکرم نشسته و موجب شده همه جلگه بودنم را فراموش کنند اما من هنوز همان جلگه خوزستانم اگرچه امروز خاکستان شدهام. دلتنگ جلگهام؛ کاش کسی دوباره جلگه بودنم را فریاد کند!
یادداشت از نجمه ابراهیمپور؛ خبرنگار ایسنای خوزستان