من قطاری دیدم که سیاست می‌بردو چه خالی می‌رفت

پرده اول

عادل فردوسی‌پور با جناب دکتر ظریف به مناسبت شب یلدا مصاحبه پرخنده‌ای کرده بود و قرار بود در بلندترین شب سال از برنامه نود پخش شود که نشد! امروز فردا شما اگر سر هر چهارراه شنیدید سی‌دی‌فروشان پشت چراغ قرمز دارند داد می‌زنند خنده ظریف با فردوسی‌پور اصلا تعجب نکنید چون برای اثبات موضوعی هیچ دلیلی محکم‌تر از این وجود ندارد که قبلا یک بار اتفاق افتاده باشد.

پرده دوم

نمی‌دانم یادتان می‌آید یا نه، نزدیک به دو دهه قبل قاچاق‌فروشان فیلم و نوار ویدئویی در مکان‌های پررفت و آمد داد می‌زدند قرفلانی، قرفلانی بعدها معلوم شد یک‌ آقایی و یک خانمی در مجلس عروسی یکی از بستگان نزدیک قر داده بودند اول آن چند نفر ممنوع‌التصویر شدند بعد بازار خرید و فروش فیلم حرکات موزون آنان در بازار سیاه رونق پیدا کرد. اگر خودشان از آن قر دادن خیری ندیدند در عوض عده‌ای به نوا رسیدند.

پرده سوم

بچه محلی داشتیم که شغلش عکاسی بود همه اهالی محل ده‌ها عکس در پیاده‌رو، خیابان، روی موتور و زیر درخت روبروی مغازه‌اش و در حال مسابقه فوتبال در زمین فوتبال شماره ۴ اکبر آباد تهران توسط او به ثبت رسانده بودند. او عکاس ماهری بود با دوربین قدیمی‌اش در روز روشن هم یک فلاش پرنور را بکار می‌‌گرفت و عکس‌های خوبی را می‌انداخت، در بین بچه‌های محل بودند افرادی که بد حساب بودند و هر چه عکس‌ می‌انداختند روی دست عکاس باشی می‌ماند و برای ترخیص آنها دست به جیب نمی‌شدند. او هم آن اشخاص را در لیست سیاه گذاشته بود. چنانچه آنان دعوت می‌کردندکه عکس جدیدی داشته باشند، خیلی متواضعانه جلو می‌آمد و یک فلاش می‌زد و طرف فکر می‌کرد عکسش افتاد و این جوری از صفحه عکس و عکاسی حذف می‌شدند.

پرده آخر

صداوسیما این روزها مثل بنگاه‌های اقتصادی دولت‌های نهم و دهم ورشکست شده است و کفگیرش به ته دیگ خورده و خطر به عادل جنت مکان رسیده. او می‌رود با ظریف مصاحبه می‌کند پخش نمی‌شود، گزارش و عکس تهیه می‌‌کند وقت تمام می‌شود باید منتظر فلاش زدن الکی مردم باشیم چون برنامه نود است و تعداد پیامک‌های مردم که با این برخوردها سرنوشت برنامه نود هم مثل سکوهای خالی ورزشگاه آزادی خواهد شد. «اسمع افهم یا فلان بن فلان»

** عصر جنوب را در در تلگرام دنبال کنید… (کلیک کنید)

مطالب پیشنهادی

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.