اینجا پارلمان است یا جمعه بازار!؟/ علی دژمان
عـصــر جـنــوب| asrejonoob.ir: روزی روزگاری مجلس عصاره ملت بود و نمایندگان، منتخبینی بودند که مردم از بین شایسته ها انتخاب می کرده اند تا عنان و ریل گذاری قطار توسعه کشور را به دست آنها بسپارند، ولی هر دوره که جلوتر رفتیم شاهد بودیم که نه تنها فرهنگ دموکراتیک ما رشد نکرده است بلکه سیر قهقرایی خود را طی کرده است.
چند صباحی است در دنیای مجازی هتاکی و توهین های نمایندگانی را شاهد هستیم که بیشتر به لفاظی لات و لوطهای کوچه بازاری شباهت دارد تا یک نماینده مجلس!
اینکه یک نماینده مجلس از آداب دیپلماسی و شئون نمایندگی پارلمانی آگاه نیست و رفتار دور از شان یک نماینده را از خود بروز می دهد اگر چه ناپسند است و تاسف بار ولی خود معلول علت هایی است که یا ریشه در فرهنگ سیاسی جامعه دارد یا ناشی از خلاء های نظام انتخاباتی کشور می باشد.
اگر چه برای این رفتارهای غیر دیپلماتیک چند صد دلیل و علت می توان برشمرد ولی به جرات می توان گفت مهمترین ریشه این ناهنجاری سیاسی را می توان در ضعف قانونی و نظام انتخاباتی جستجو کرد.
۱: تقدم شور انتخاباتی بر شعور انتخاباتی اشتباه استراتژیکی است، که سالهاست در سایه حضور حداکثری به وجود آمده و باعث شده تا شایسته ها در بازار اغواگری و شور انتخاباتی از گردونه رقابت حذف شوند و در نتیجه تقدم احساسات بر منطق و عقلانیت انتخابی، افرادی وارد پارلمان شوند که کمترین تجربه رفتار سیاسی و اجتماعی را در کارنامه خود را دارند از طرفی از ابتدایی ترین اصول قانونگذاری بی اطلاع هستند، لذا طبیعی است که چنین برخورد های غیر اخلاقی را از نمایندگان مجلس شاهد باشیم چون مبنای انتخاب یک مبنای احساسی و شورانگیز است.
۲: ضعف ساختار حزبی و شباهت احزاب ما به قبیله های سیاسی از یک طرف و عدم کارآیی نهادهای مدنی در نتیجه رای مردم به شعارهایی که فاقد ریشه علمی و منطقی است و ایجاد توقعاتی که بیشتر خیال پردازی است تا واقعیت ، باعث شده تا افرادی که شعارهای زیباتر و عام پسند تری دارند مورد اقبال عمومی قرار گیرند و برنامه ها و ایده های واقعی نادیده گرفته شوند، فلذا در عرصه عمل این شعارهای بی اساس با مشکل مواجه شوند و در نتیجه پرخاشگری جامعه که ناشی از عدم تحقق وعده های نمایندگان است با پرخاشگری نمایندگان پاسخ داده شود.
۳: فقدان معیارهای انتخاباتی متقن و چارجوبهای تعریف شده برای نمایندگان مجلس و انتخاب آنها بر اساس اصولی که بیشتر انتزاعی است (مانند اولویت مدرک تحصیلی به جای سواد علمی) و…که در دنیای عمل قابل اندازه گیری نیست نیز یکی دیگر از علت های ناکارآمدی پارلمان و انتخاب افرادی است که بعد از انتخاب، صحن پارلمان را با جمعه بازار اشتباه گرفته و سعی می کنند با عربده کشی و داد و بیداد کردن ناتوانی خود را جبران کنند.
مشکلی که در کشورهای توسعه یافته به شکل دیگری حل شده است، هر فردی بر اساس میزان شایستگی های خود سلسله مراتب حزبی را طی کرده تا در لایه های بالایی حزب قرار گرفته و از این کانال وارد پارلمان یا شورای شهر شده تا برنامه های حزبی را جامه عمل بپوشاند که در این فرآیند افراد نالایق و ناتوان در یک رقابت درون حزبی حذف می شوند و افراد توانمند در لایه های بالایی قرار می گیرند.
۴- تقدم معیارهای قومی، زبانی، نژادی، جغرافیایی و… بر معیارهای مبتنی بر شایستگی ها و توانایی های کاندیداها از یک سو و تقدم خواسته های آنی، زودگذر، معیشتی و… برخواسته های منطقی، دراز مدت توسط مردم از سوی دیگر،ی کی دیگر از علت هایی است تا افرادی وارد پارلمان شوند که دارای عقبه اجتماعی احساسی و رمانتیک هستند و در عرصه عمل در مقابل هجوم خواسته های احساسی، جایگاه دیپلماتیک خود را فراموش کنند و رفتاری دور از شان نمایندگی خود بروز دهند.
زیرا وعده و وعیده های شورانگیز دوران تبلیغات در دنیای واقعیت به بن بست خورده و عدم توانایی نماینده منتخب برای تحقق شعارهای خیال انگیز خود باعث لبریز شدن کاسه صبرش شده تا از خود بروز دهد رفتاری را که در شان و جایگاهش نیست.
حال که در آستانه چهل سالگی انقلاب شکوهمند اسلامی قرار داریم جا دارد با تغییر نظام انتخاباتی و تدوین سازو کارهای مناسب زمینه شکل گیری یک پارلمان ارزشی، انقلابی و در عین حال توانمند و کارکردگرا را مهیا سازیم تا زمینه تحقق اهداف و آرمانهای انقلاب را فراهم نموده و در عصر حکمرانی خوب چهره ای کارکردگرا از نظام جمهوری اسلامی به نمایش بگذاریم و از طرفی نهادهای آموزشی مانند صدا و سیما، فرهنگ و ارشاد اسلامی، آموزش و پرورش و دانشگاه ها تلاش کنند تا با رشد فرهنگ سیاسی جامعه مردم را به سمت مطلوبیت سوق داده و زمینه جایگزینی برنامه محوری به جای شعارگرایی و شعور انتخاباتی به جای شور انتخاباتی را فراهم نمایند.
علی دژمان
۵.۱۰.۹۷