گزارش؛ عشقی به رنگ مشکی
عـصــر جـنــوب| asrejonoob.ir: مرجان بهبهانی: این خاک گندمگون و هوای حالیبهحالیاش را فارغ کنیم از طوفانهای سهمگین و غبارهای گلوسوز و آب شُرب گلآلودهاش هرروز تمثال و اسطورهای به سطح میآورد این اقیانوس درّینجوش و گوهرفروشش.
اینبار مینویسم قصّه ی مردی سختکوش که زادهی حیاتی در آشیانه ای به التماس سه در چهار و تُنگ آبی به دور از خُنُکا و رزمآوری که بوی جنگ و خاک و مقاومت و خون میدهد خاطراتش، از مردان همرزم بینظیرش در دفاعی مقدستر و هم مسیر ایثار.
آنچه میخوانید، برگرفته از خاطرات و گپ و گفتی به موجب درخواست شاگردانِ “راهبان غلامرضا گندمانی” است بر تقدیر از مربیشان در رشته رزمی و ایرانی اسلامی “کانگ فو توآ”.
مهندس “علی گطعاوی زاده” از شاگردان دیرین “گندمانی”، انشاء تن و روان را در تمرینهای رشته “کانگ فوتوآ” در مختصرترین شرایط و کمترین امکانات و لذّتبخشترین لحظات دهههای پیش، چونان دلربا نقل کرد که از سختی و زمختی این رشته کاست و بر قوام باور و استحکام اراده و انشاء روان ناشی از آن افزود.
تربیت نیروهایی توانمند و خلّاق و کارآمد از نظر تولاّی روح بواسطه پرورش روان با بکارگیری همه وجوه جسمانی در عرصههای دفاعی چون بسیج و سپاه که برای مرزبانی و حراست از سرزمین گلگونمان نیاز است از دیگر برکات مربی ” راهبان غلامرضا گندمانی ” بوده است.
این درخششها البته به لطف مسئولینی همراه، چون “دکتر علی امانی” حالا روز به روز به مرز شکوفایی میرسد، اگرچه هنوز راه بلندی در پیش است، تا ثمر دهد آنچه در شجرِ ذهن متولیان این رشته رزمی برای اعتلای روح و روان و جسم جوانان علاقمند این سرزمین به این رشته میگذرد.
اما گفتگو با ” گندمانی ” و نقل خاطراتش را نه فقط تجلیل از یک پیشکسوت بلکه شناسهای در بستر سازی حرکتی فرهنگی، اجتماعی قلمداد کردیم، در مقابله با بزه انگاریها و سرخوردگیهای فرهنگی، اخلاقی و تهاجمهای نرم و نوعی مقابله با آسیبهای اجتماعی حجمه بر جوانان خاصه استان مظلوم و آسیبپذیر خوزستان. دلواپسی این مردم مرزنشین از سایه اعتیاد و اشتغالهای دور از شأن بر زندگی جوانان در این استان شاید انگیزه پرداختن بیش از پیش به رشد رشتههای رزمی، بویژه “کانگ فو توآ” را برای ما قوت بخشید.
و حال آشنایی بیشتر با “گندمانی”؛ “راهبان” متولد اولین شهر نفتی خاورمیانه و پایتخت “ایل بختیاری” و اولین شهر میزبان مسابقه فوتبال کشور و دهها اولین دیگر است.
شاید اساطیری دیدن روحیات این مربی خستگیناپذیر از خاک سنگین تراش شهر “مسجدسلیمان” الهام گرفته است، که با فشار بر سنگ وجودی شاگردانش در “کانگ فو” تراشهای از آدمها استخراج میکرد که اگر اختیار و قدرت پاهایشان در تمرینها از دست میرفت، اما در اخلاص و ثبات قدم در ایمانشان هیچگاه خللی وارد نشد.
اهواز برای “گندمانی” مکتب تمرین شد.
به گفته خودش؛ راه شیری ساخت از ستارگان پرنوری از شاگردانش مانند استاد “نجم الدین ساکی” که فوق تخصص خون ایران و استاد “فاخر موسوی” و استادانی کم نظیر چون استاد ” کیانی ” مربی ایذه و استاد “حسن ساکی” مربی هویزه، استاد “حسن دِلفی” و بسیاری اساتید دیگر که نام بردند و مجال نام بردن نیست.
و در بخش بانوان این رشته، هرچند به سختی اما پرتلاش بیش از هشتاد استادکار زن و مادرانی توانمند و تأثیرگذار تربیت شد که حیف است شمرده نشوند.
“کانگ فو کاران” زن موفق چون بانو استاد “مهندس موسوی” و استاد بانو “ساکی” و به حق چه نیاز مبرمی دارد اجتماع به زنان و مادران قَدر در خودسازی تن و روان برای پرورش فرزندانی توانمندتر.
مهندس “علی گطعاوی زاده” در خلال خاطراتش از مادر فقید و روانشاد استاد “راهبان گندمانی” بسیار گفت که به شیوه مادرانه استقبال و پذیرایی میکرد از شاگردان پسرش، در جریان تمرینها در کلبه محقّر و البته باصفایشان و شکیبانانه میزبان جوانان ساعی آن رزوهای دور بود.
از استاد “راهبان” پرسیدیم انگیزه شما در آن سالها بر گرایش به این رشته کمی ناشناخته چه بود؟
که در پاسخ گفت: “کانگ فوتوآ” در لغت به معنای پرورش انسان در هر مهارتی میباشد، و در واقع فرآیند تربیت بدنی و ذهنی در شخص است و من همواره استیلای روانی قدرتمند بر جسم را با تمرینهای بدنی یک اصل مهم در رشتههای رزمی میپنداشتم و اگر دوباره قرار باشد این مسیر را پی بگیرم مانند “هفت مایگاه” که اساس این رشته است و “مایگاه اول” معطوف به حرکات فیزیکی و بقیه جنبههای علمی و پزشکی و فلسفی در خصوص تن و روان است، انتخاب مجدد من همین مسیر خواهد بود.
اشتیاق من به فارغالتحصیلی در رشته کارشناسی حقوق و سالها خدمت تا مرحله بازنشستگی در سازمان آتشنشانی و همان شیفتگی به رگههای فلسفی و روان تحلیلی در “کانگ فوتوآ” این رشته رزمی ایرانی، اسلامی را آنچنان مقدس و ارزنده شمرد برایم که هیچگاه لذّت همراهی و تمرین با جوانان شهرهای هویزه، رفیه، خرمشهر، ایذه و باغ ملک را از یاد نخواهم برد و خاطرات دوران مقدس خدمت سربازی در لشگر حضرت ولیعصر (عج) و در گُردان عملیات “سلمان فارسی” که منجر به آموزش نیروهای رزمی گُردان شد، از ماندگارترین پیشینههای تاریخی ذهن من است.
و به لطف خدا یکی از بهترین اتفاقها رقم خورد و آن به استمداد و عنایت مسئولین در اواخر دهه هفتاد تشکیل فدراسیون مستقل برای “کانگ فوتوآ” بود.
و حالا که پس از سالهای دور به شال بند مشکی که از دانشکده انشاء تن و روان دریافت کردم مینگرم، اشتیاق همیشه جوانان استانم را ملموستر میبینم و آرزومندم با اتصال به تشکلهای مردم نهاد و با همراهی بیش از پیش مسئولین امکانات بیشتری در اختیار فدراسیون قرار گیرد تا از سوی مربیان خدمات چشمگیری برای جوانان بویژه در مناطق محروم صورت گیرد و بیش از پیش در مسیر منویات مقام معظم رهبری مبنی بر “تقویت بنیاد فرهنگی جامعه اسلامی بوسیله ورزش”، جامعه عمل پوشانده شود.
در آخر آرزوی نگارنده این است که با همافزایی پیشکسوتان، مربیان، مسئولین فدراسیون و کادر ذیربط هرچه زودتر رشته “کانگ فوتوآ” زیرشاخه رشتههای رزمی قرار گیرد، استاندارد سازی شده و با قرار گرفتن در بین رشتههای دانشگاهی، مسیر جذب دانشجویان متعدد در سراسر کشور هموار شود، چرا که منابع انسانی مولِد ورزش لازمهی مسیر توسعه فرهنگی و اجتماعی هر جامعه است.