محمد را درحالی که شال دور گردنش حلقه شده بود در حیاط خلوت پیدا کردیم؛ فقط خدا میداند چه اتفاقی افتاده
عـصــر جـنــوب| asrejonoob.ir: پدر محمد توپ جمعکن تیم شهرداری ماهشهر که خبر پایان زودهنگام زندگیاش دلهای بسیاری را به درد آورد، در گفتگویی با خبرنگار عصرجنوب در ماهشهر روایتی تازه از زندگیشان مطرح کرد.
او که با سهچرخهی خود روزها را مشغول باربری در یکی از خیابانهای ماهشهر است، از این راه خانوادهای ۸ نفره را اداره میکند.
پدر محمد میگوید در طول ماه حدود ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزارتومان درآمد دارد و گاها محمد او را در این شغل همراهی میکرده، اما شغل ثابت برای این کودک نبوده و تنها برخی روزها کمک حال پدر بوده است.
فرزند دیگر او هم مانند پدرش با سهچرخه کار میکند و مدتی پیش به فکر ازدواج افتاده است.
آنگونه که پدر محمد میگوید؛ آنها در یک خانه ۷۰ متری و ۲ اتاق زندگی میکنند و برخی روزهای ماه کار پیدا میکنند و برخی روزهای دیگر کاری نیست و باید از درآمد روزهای قبل که حدودا ۳۰ هزارتومان است، امرار معاش کنند.
پدر محمد میگوید فرزندش علاقهمند به فوتبال بوده و ساعاتی از روز خود را به استادیوم این شهر میرفته تا در حاشیه تمرینات یا مسابقات تیم شهرداری به عنوان توپ جمعکن فعالیت کند. محمد علاوه بر کسب درآمد از این راه، خود از علاقهمندان این تیم دسته دومی بوده است.
از سال گذشته که با شیوع بیماری کرونا مدارس کشور آموزش را به صورت مجازی پی گرفته اند، محمد به دلیل ناتوانی در تامین تلفن همراه، از تحصیل بازمانده تا اینکه مدتی پیش یک خانم خیّر تلفن همراهی را به او هدیه میدهد.
پدر محمد میگوید فرزند او به دلیل رفتار مهربانانهای که با سایرین داشت، مورد توجه افرادی که او را میشناختند بود و اتفاق شب گذشته همه را به شوک فرو برده است.
به گفتهی پدر این نوجوان ماهشهری، شب گذشته محمد از مادر خود طلب شال کرده و گفته میخواهد شیشهای را تمییزکاری کند و با آن شال به حیاط کوچک خانه رفته است.
پس از آنکه خبری از او نمیشود، مادرش به دنبال محمد میگردد که با صحنهی بسیار تلخی مواجه میشود.
به گفتهی پدر این نوجوان، محمد در حالی که یک طرف شال به طناب لباس بسته شده بود و طرف دیگر شال چند حلقه دور گردن پسر بود دیده میشود و تلاش برای بازگرداندن پسر مهربان فوتبالدوست به زندگی بی نتیجه میماند.
پدر محمد میگوید فقط خدا میداند چه اتفاقی افتاده و ما هیچ چیز جز از دست دادن فرزندمان نمی دانیم و خدا میداند چه اتفاقی برای محمد افتاده است.
او در پاسخ به سوال خبرنگار عصرجنوب میگوید محمد پیش از رفتن به حیاط هیچ صحبتی از خودکشی و یا مواردی اینچنینی نکرد و اگر چنین بود حتما من نمیگذاشتم بخواهد برای فرزندم اتفاقی بیفتد و فقط خدا میداند در آنجا چه اتفاقی افتاده که دیگر محمد در بین ما نیست.