سنگی که در چاه افتاد/ سرگذشت غم انگیز شالیزارهای خوزستان
عـصــر جـنــوب| asrejonoob.ir: جای جای خوزستان پس از سیلِ اخیر، به دلیل عدم محدودیت در کاشت برنج، به منظره استان های شمالی بدل شده بود که هر نقطه را چشم میگرداندی شالیزارهای سبز خودنمایی می کرد، اما غافل از اینکه بالاخره روزی این شلتوک ها باید درو و به بازاری عرضه شوند که گنجایش آن را ندارند.
اقدامی که صدای سازمان آب و برق خوزستان را درآورد، اما از آنجا که تصمیمات در این نقطه جغرافیایی بر اساس احساسات آنی و نه براساس تدبیر و دوراندیشی اتخاذ میشود، اکنون کاسه چه کنم چه کنم به دست گرفته و شلتوک های برنج روی دست کشاورزان پرپر می زند.
خوزستان، استانی کم آب است و کاشت برنج به روش سنتی دیمی، بسیار پر مصرف است، زیرساخت های مناسب جهت برداشت و نگهداری حجم ۳ برابری برنج نسبت به سال های گذشته را ندارد و مسئولین ذیربط بدون در نظر گرفتن این کمبودها و عدم توجه به مسئله عرضه و تقاضا در بازار، کشاورزان ساده دل را راهی ناکجا آباد کردند.
با همکاری جهاد کشاورزی و تخصیص وام، کشاورزان اقدام به خرید ۲۵۰ دستگاه کمباین جهت درو محصول خود کردند، اما پس از مدتی و به دلیل افرایش بی رویه کشت برنج در استان و با توجه به سرانه مصرف و عرضه بیش از نیاز به بازار، قیمت برنج رو به افول گذاشت و داد از نهاد کشاورزانی که رویای فروش شیرین محصول خود را در سر میپرورانیدند، در آورد.
مسئولین مدبر، اما اینبار به فکر چاره واقعه پس از وقوع افتادند و گرد هم نشستند و برخاستند تا به نتیجه ی صادرات شلتوک و فروش آن به تجار عراقی رسیدند و طبق معمول، قبل از انعقاد هر قراردادی، در بوق و کرنا کردند که برای اولین بار شلتوک خوزستان صادر میشود! اما غافل از اینکه روح کشورِ وارد کننده هم از این جریان با خبر نیست.
پس از اندکی که رسانه ها بر طبل صادرات کوبیدند، کاشف به عمل آمد که کشور عراق هنوز مجوزهای لازم را صادر نکرده، از طرفی هم امکان شالی کوبی و خشک کردن برنج ها به دلیل عدم تمایل بخش خصوصی به تجهیز استان به این امکانات وجود ندارد؛ چرا که بخش خصوصی به خوبی می داند که نمیتوان بر روی تار عنکبوت خانه ای مستحکم بنا کرد. استانی که یک سال، تر و سالی دیگر خشک است، چگونه میتواند سود سرمایه گذاری آنها را تامین کند؟.
اکنون شلتوک ها روی دست کشاورزان مانده است و چشم آنها به مدیرانی است که روزی با چشمان بسته به آنها گفتند “از این نعمت الهی استفاده کنید و بکارید و بکارید…”
شهلا عموری، رئیس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی اهواز در چهل و سومین جلسه شورای گفتگوی دولت و بخش خصوصی که عصر شنبه ۱۸ آبان ماه برگزار شد، از غافلگیری مسئولین از پیش بینی برداشت ۹۵۰ هزار تنی شلتوک برنج در خوزستان خبر داد.
وی گفت: سال گذشته تنها ۲۶۵ هزار تن برداشت شلتوک داشتیم و خشک کن های استان قادر به خشک کردن تنها ۳۰۰ هزار تن از این میزان هستند.
او میگوید: حدود ۶۰۰ هزار تن برنج مازاد داریم و باید دست به دست هم دهیم تا مشکل حل شود! البته مشکلی که مسبب آن مدبرانی هستند به قصد خدمت، نقمت را مهمانِ خانه های ساده دلان روستایی کردند و با ارائه هزاران باره راهکارهای مُسَکنی، چاله ای را پر کرده و دهان چاه ویل را گشودند.
عموری از راه حل هایی چون صادرات شلتوک به کشور عراق، خرید تضمینی دولت به منظور جلوگیری از زیان کشاورزان و کمک به سازمان جهاد کشاورزی در ارسال شلتوک ها برای خشک شدن به استانهای دیگر خبر داد، اما همه ی اینها تنها بر روی کاغذ میدرخشند.
از آنجایی که کشاورزان کشور عراق نیز به مثابه ایران به دلیل پر آبی اقدام به کاشت برنج کرده اند، تمایلی به واردات برنج ندارند و اگر هم قرار به خرید باشد، بیش از کیلویی ۶ هزار تومان نمیخرند.
از طرفی، پروسه صدور مجوز ورود شلتوک به عراق زمان بر(یک هفته تا ۱۰ روز) است و موجب فساد شلتوک می شود.
در بخش دیگری از این جلسه، کیخسرو چنگلوایی رییس سازمان جهادکشاورزی خوزستان از ۳ برابر شدن کاشت برنج در خوزستان خبر داده و معتقد است: ممانعت واردات برنج به کشور عراق به دلیل کاشت برنج در آن کشور نیست، چرا که بازار آنها ۲ برابر جمعیت شان ظرفیت دارد.
او میگوید: اکنون بحث خرید حمایتی است نه خرید تضمینی!
وزیر جهاد کشاورزی در ۱۶ آبان ماه به دولت نامه ای مینویسد و از آنها میخواهد استثنائا برنج سفید خوزستان را به قیمت کیلویی ۸۵۰۰ تومان بخرد و اگر مابه تفاوتی داشت، پرداخت کند.
اما نکته قابل توجه اینجا است که اگر آن زمان که به کشاورزان اجازه نامحدود کاشت برنج داده شد، نیم نگاهی هم به پایان کار و زیر ساختهای آن می شد، اکنون در این وادیِ چه کنم چه کنم گرفتار می شدیم؟
کشاورزانی که برای هر هکتار کشت برنج مبلغی بالاتر از ۲.۵ میلیون تومان هزینه کرده اند، اکنون نه تنها به بازگشت هزینه کَردِ خود امیدوار نیستند، بلکه سودشان را پیشکش مدبران امور کرده اند.
عاقبت راه حل های مُسَکنی و ضرب العجلی بدون در نظر گرفتن ظرفیت و زیرساخت های استان، و به دور از نظرات کارشناسانه و علمی، به مثابه آن بنّایی است که ابتدا دیوارها را به دور خود بالا برده، سپس در پی راه خروج میگردد.
حالا کشاورزان شلتوک کار خوزستان مانده اند و آینده مبهم دست رنجشان.