تبعات ازدواج پسربچه ها/ کودکانی که زود پیر می شوند
عـصــر جـنــوب| asrejonoob.ir: این روزها سخن از کودک همسری که می شود همه ذهن ها به سمت دختر بچه ها است ، اینکه دخترانی که در کودکی به زور و به جبر و اکثرا به خاطر فقر ،عروس می شوند آمار بیشتری دارند صحیح است اما ناگفته نماند که کودک همسری تنها مختص دختربچه ها نیست و این ازدواج های به زور ، قربانیان نچندان کم تعدادی در بین پسران و کودکان پسر هم همچنان و دراین دوره زمانه دارد .
کامیل احمدی با بیان اینکه تعداد کودک همسران پسر کشور از کودک همسران دختر کمتر است و حدود یک تا ۲ دهم درصد دخترانی است که در کودکی ازدواج می کنند، گفت: به مشکلات و تبعاتی که ازدواج در کودکی برای پسران دارد کمتر توجه شده است.
وی با اشاره به بررسی علمی خود بر موضوع کودک همسری که در ۷ استان کشور انجام گرفت و اکنون در قالب کتاب ” به نام سنت” به چاپ رسیده است، ادامه داد: این تحقیق را به تربیت شیوع ازدواج کودکان در استان های استان خراسان رضوی، استان آذربایجان شرقی، استان خوزستان، استان سیستان و بلوچستان، استان آذربایجان غربی، استان هرمزگان، استان اصفهان انجام دادم که نشان می دهد تبعات ازدواج کودکان دختر و پسر اندکی متفاوت ولی در مواردی مشابه است.
این مردم شناس اظهار کرد: اگر چه پسرانی که کودک همسر می شوند، کمتر از دختران کودک همسر برای ادامه تحصیل تحت فشار اجتماعی قرار می گیرند و تا مدتی امکان ادامه تحصیل را دارند اما در نهایت در روند ازدواج همچون دختران پس از مدتی ناچار به ترک تحصیل شده و مجبور به اختیار کردن حرفه و شغل غیر تخصصی می شوند.
وی با تاکید براینکه معمولا دختران و پسرانی که در سنین کودکی ازدواج می کنند به لحاظ اشتغال دچار مشکل می شوند، خاطرنشان کرد: به دلیل نداشتن تحصیلات معمولا کودک همسران و به ویژه پسران کودک همسر به کارهای یدی و کشاورزی روی آورده و حتی در مواقعی برای یافتن کار به شهرهای بزرگ کوچانده می شوند که با توجه به سختی های زندگی در شهرهای بزرگ، این افراد دچار تبعات و مشکلاتی دیگر می شوند و در نهایت نمی توانند کار درخور و شایسته ای داشته باشند.
احمدی تصریح کرد: با انجام کارهای یدی و سخت توسط پسربچه که معمولا بدنی ضعیف و نحیف دارد ، ممکن است او در کوتاه مدت دچار پیری زودرس، بیماری و مشکلات جسمی متعدد شود.
احمدی با بیان اینکه صدمات روحی پسربچه ها به اندازه دختران، عمیق و کاری نیست، اضافه کرد: ترک خانواده، مسئولیت کار در خانه، بچه داری و درگیر شدن با نوعی از زندگی که با آن آشنا نیستند از جمله مشکلات دختران است، اما مشکلات پسربچه ها از جنس دیگری است، به این معنی که آنها را یکشبه ازکودکی به زندگی مردانه پرت می کنند و از او انتظارات یک مرد بزرگسال را دارند، یعنی کودک باید تمام شیٔونات اجتماعی، تعهدات اجتماعی و موارد مورد انتظار خانواده خود و خانواده همسر را همچون یک مرد بزرگسال رعایت کند.
وی اضافه کرد: مورد دیگر نان آوری خانواده است، یعنی پسربچه متاهل در نبود حمایت از خانواده و وارد شدن باید به عنوان یک مرد بزرگسلان کار کند و نان به خانه بیاورد و چون کاری متناسب با شرایط جسمی و روحی خود نمی یابد ممکن است به هرکاری تن دهد، به همین دلیل نیز در سن پایین متحمل فشار زیاد جسمی و روحی خواهد شد.
فشار بر کودک به دلیل برنیامدن از عهده وظایف زناشویی
این پژوهشگر آسیب های اجتماعی با بیان اینکه جامعه سنتی از یک کودک همسر پسر انتظار دارد که نه تنها به عنوان یک مرد خانه و همسر که در مدتی کوتاه به عنوان یک پدر ایفای نقش کند ، عنوان کرد: یعنی از لباسی که این کودک به تن می کند نسبت به دوران مجردی متفاوت است تا نوع رفتار و نشست و برخاستی که باید از این پس با دنیای بزرگسالان و دنیای مردانه داشته باشد، لذا تمام این رفتارها و انتظارات چنین کودکی را تحت فشارها روانی و روحی قرار می دهد.
وی با تاکید براینکه بر این گروه از کودکان فشارهای جنسی نیز وارد می شود که قابل چشم پوشی نیست، تصریح کرد: فشار جنسی وارد بر دختران همسر مشخص است، زیرا رابطه جنسی در سن پایین دردناک بوده و تبعات روانی، جسمی و جنسی برای دختران دارد، اما این فشارها برای پسران همسر متفاوت است، به این معنا که گاهی این کودکان از طرف خانوادها تحت فشار قرار می گیرند که در شب زفاف بعد از انجام عمل کامل جنسی به عنوان مرد از این مراسم بیرون بیایند تا باکرگی دختر نیز به اثبات برسد.
احمدی توضیح داد: هر چه سن پایین تر باشد ممکن است پسر همسر نتواند پروسه کامل جنسی را در زندگی زناشویی داشته باشد و موارد متعددی از این موضوع را داشته ایم که کودک تحت فشار زیادی از سوی خانواده برای این موضوع بوده است، اما نتوانسته است چنین ارتباطی را برقرار کند و این موضوع در جامعه سنتی و روستایی علاوه بر فشار روانی و استرس زیاد بر پسربچه فشار زیادی را بر خانواده دختر و پسر نیز وارد می کند.
وی با اشاره به اینکه پسربچه های همسر پس از فرزندآوری که خیلی زود و معمولا بعد از سال اول ازدواج اتفاق می افتد باید به عنوان پدر ایفای نقش کرده و آموزش و تربیت های لازم را به فرزند خود بدهند، عنوان کرد: این کودکان به دلیل نداشتن تجربه کافی و این که به رغم پدر بودن، خود کودک هستند، برای آموزش و پرورش فرزند به مشکل بر می خورند و بیشتر این وظیفه برعهده مادر گذاشته می شود که خود کودک است، در این شرایط نقش پدر در زندگی فرزند کمرنگ یا گاهی حذف می شود، کودکی که در چنین شرایطی رشد می کند به دلیل فقدان نقش پدر به عنوان نقطه اتکا و محور قدرت دچار مشکلات عدیده ای در زندگی می شوند، به عبارت دیگر فرزندان از پدری که ضعیف و بی تجربه است به اجبار الگوبرداری کرده و خود در آینده افرادی ضعیف در جامعه با می آیند.
این پژوهشگر اجتماعی خاطرنشان کرد: پیش می آید که پسربچه های متاهل با رسیدن به سنین ۲۰ یا ۳۰ سالگی به قول قدیمی ها چشم و گوششان باز شده و به دنبال گزینه دیگری مانند همسرگزینی مجدد یا روابط موازی می روند، که این موضوع ازدواج آنها را به خطر انداخته و بر نرخ طلاق می افزاید.
وی با اشاره به اینکه به مساله کودک همسری پسران نه در ایران که در سطح جهان کمتر پرداخته شده است، افزود: تبعات روحی، روانی، جسمی و جنسی که ازدواج برای دختربچه ها دارد بیشتر از آن چیزی است که برای پسربچه ها وجود دارد و میل و تمایل مردان در سنین بالاتر به ازدواج با دختربچه ها برای لذات جنسی همیشه بیشتر بوده است، لذا این موضوع از نظر توجه و حساسیت اجتماعی و حقوق بشری بیشتر به چشم می خورد.
احمدی با تاکید براینکه دختربچه ها در معرض خطرات بیشتری نسبت به پسربچه ها قرار دارند زیرا ضعیف تر هستند، گفت: معمولا در جوامع سنتی به زن به عنوان جنس دوم و یا جنس کم برخوردارتر با امکانات و اختیاراتی کمتر از مردان نگاه می شود، لذا وقتی دختر، هنوز بچه است استقلال فکری، مطالبه گری، حقوق اجتماعی و میزان دسترسی های او به امکانات مختلف اجتماعی و تحصیلی بسیار کمتر هم می شود، بنابراین مضرات و معضلاتی که دختر بچه در روند ازدواج متحمل می شود بسیار بارزتر بوده و همین موضوع را حساس تر می کند، در حالیکه برای پسربچه ها چنین نیست و معمولا اجتماع نسبت به ازدواج های دختربچه ها با مردان سن بالا حساس تر است و دخترانی که با پسرهای همسن و سال ازدواج می کنند کمتر مورد توجه قرار می گیرند.
وی تصریح کرد: پسربچه های زیادی هستند که از این قرارداد اجتماعی به اسم ازدواج زیان زیادی می بینند و در واقع هم ازدواج دختر بچه و هم پسر بچه از جهت روانی، روحی، جسمی، جنسی، اقتصادی و تحصیلی تبعاتی برای آنان دارد که در هر صورت کفه سنگین ترازو به سمت دختر بچه هاست و ازدواج در کودکی هم در میان دختران بیشتر رخ می دهد.
خبرنگار: شادی مکی