احزاب اصلاحطلب با قدرت وارد می شوند
عصر جنوب: روزنامه آرمان نوشت: انتخابات مجلس دهم قرار است سال آینده برگزار شود. تا پیش از این فعالیتهای انتخاباتی در چنین فاصلههایی تا برگزاری آن، بهصورت محرمانه و درونگروهی صورت میگرفت چراکه تمایلی برای اطلاع رقیب از این اقدامات نبود اما ظاهرا همانطور که فضای کشور پس از حماسه ۲۴ خرداد سال ۹۲ تغییر کرده، فضای فعالیتهای سیاسی هم دچار دگرگونیهایی شده است و آنها بدون پروا از اطلاع رقیب به بازگویی فعالیتها و برنامههای خود میپردازند. اکنون این تغییر مشی را باید در هر جناحی بهطور جداگانه مورد بررسی قرار داد که در این گزارش اشاره کوتاهی بدان میشود. شاید بتوان درمورد اصولگرایان اینگونه عنوان کرد که آشفتگی پس از شکست در سال ۹۲ و تغییرات حاصل از عملکرد دولت اعتدال است که آنها را سردرگم کرده و بدون توجه به رقیبی که پیروزی خود را ادامهدار میخواهد به تشریح جزئیات فعالیتهای انتخاباتی خود میپردازند. اردوگاه اصلاحات هم مانند همیشه معتقد به حرکت شفاف است و واهمهای از اطلاع رقیب از فعالیت هایش ندارد. در ادامه شمهای از فعالیت گروههای اصلاحطلب بررسی میشود.
کارگزاران؛ آهسته و پیوسته میرود
فعلا باید حزب کارگزاران را فعالترین حزب اصلاحطلب دانست که فعالیتهای خود را در فضایی آرام و بهدور از حاشیه پیگیری میکند. این حزب در آغاز فصل جدید فعالیتهای سیاسی خود به تغییر در ترکیبش اقدام کرد و نیروهای جوان و باانگیزهای را در شورای مرکزی پذیرفت. ترکیب اضافه شده به شورای مرکزی کارگزاران شامل دو بخش بود؛ یک بخش نیروهای شناختهشده و باسابقه بودند که از جمله آنها سعید لیلاز را میتوان نام برد و طیف دیگر اضافه شده به کارگزاران نیروهای جوانی بودند که پتانسیل خود را در سایر بخشهای سیاسی غیر از احزاب نشان داده بودند که ازجمله آنها میتوان به علی جمالی اشاره داشت که سابقه طولانی در فعالیتهای دانشجویی داشته است. این حزب که ورودش به عرصه سیاست با فراز و فرودهایی همراه بود، سعی کرد برای بقای خود چراغهای فعالیتش را نیمه روشن کند و در مواقعی که نیاز به نقشآفرینی آنها بود با پروژکتور به کمک سایر اصلاحطلبان میآمد.
حزب کارگزاران با حضور اعضای باسابقهاش مانند حسین مرعشی، طاهرنژاد و فائزه و محسن هاشمی وزنه پرقدرتی در کنار سایر احزاب اصلاحطلب است و در خلأ احزابی که قبلا فعال بودند میتواند نه بهعنوان چتر بلکه بهعنوان اهرمی پرقدرت کفه اصلاحطلبان را در معادلات سیاسی بالا ببرد. جدایی محمد هاشمی اگرچه برای اعضای این حزب خوشایند نبود اما اعضای دیگر این حزب سعی کردند تا هر چه زودتر آرامش را به فضای درونی حزب بازگردانند چون به اعتقاد آنها اهدافی که تعیین شده را باید پیش بگیرند. تنها ایرادی که میتوان در این مقطع به حزب کارگزاران وارد کرد، خطر دچارشدن به رکود بهدلیل عدم تغییرات مدیریتی در آن است چنانکه این خطر وجود دارد عدم این تغییرات به مثابه ترمزی در مسیر فعالیت دیگر اعضا عمل کند. نشاط اعضای باسابقه مانند مرعشی در کنار جوانان تازه پیوسته به شورای مرکزی میتواند حکم برتری این حزب نسبت به دیگر احزاب حتی در جریان رقیب را داشته باشد که این موفقیت مشروط به ایجاد تفکری جدید یا روی کار آمدن تفکری نو در بالاترین ارکان تصمیمگیری آن است. درنهایت نمیتوان منکر این موضوع شد که حزب کارگزاران این روزها آهسته و پیوسته به سمت هدف درحال حرکت است.
مجمع روحانیون در نقش مشاور
مجمع روحانیون هم فعالیتهای خود را ادامه میدهد و جلسات مستمر این تشکل بهصورت برنامهای که تنظیم شده ادامه دارد. حضور سیدمحمد خاتمی در این تشکل را باید یک امتیاز دانست چراکه او با اقشار مختلف دیدار و شاید بیش از سایر اعضا با خواست اقشار مختلف کشور آشنا باشد. به نظر میرسد مجمع روحانیون مسیر جدیدی برای خود ترسیم کرده باشد البته این جمع روحانیون که اکنون دور هم جمع شدهاند قصدی برای فعالیت حزبی ندارند بلکه با رصد شرایط کشور در مقام ریشسفید به سایر اصلاحطلبان مشورت میدهند و تکلیفی که برای خود قائل هستند حفاظت از اعضای اردوگاه و ایفای نقش پدری است.
حزب اعتماد ملی در اندیشه بازسازی
حزب اعتماد ملی دیگر تشکل اصلاحطلبی است که با آغاز دولت یازدهم در اندیشه بازسازی خود است و اعضای آن بر وحدت میان اصلاحطلبان تاکید دارند. این حزب فصل جدید فعالیت خود را با سرمایهگذاری روی جوانان آغاز کرده و تاکنون هم این جوانان اعتمادملی بودند که چند فعالیت سیاسی داشتند. قائممقام این حزب مشی اعتدال در رفتار و گفتار را برای اعضای حزب انتخاب کرده و امید دارد پس از وقفهای چهارساله بتوانند با مجوزهای لازم فعالیتهای خود را به آنچه در بدو تاسیس در نظر داشتند، برگردانند. در کنار این موضوع به نظر میرسد برخی اعضای قدیمی حزب اعتمادملی انگیزهای برای بازگشت به آن ندارند که البته با برنامهریزی جدی که اکنون در دستور کار تصمیمگیران اصلی این حزب است، احتمال بازگشت آنها وجود دارد. اعتمادملی با کمی جدیت و برنامهریزی صحیح میتواند در مسیر اصلی خود قرار بگیرد و رقیب احزابی شود که تصور به پایان رسیدن این حزب را داشتند.
حزبی با نیروهای گمنام
حزب اراده ملت اگرچه آغاز ضعیفی داشت اما در نبود و غیبت احزاب باسابقه اصلاحطلبی توانست جایگاهی برای خود در اردوگاه اصلاحات بیابد و اکنون با زمان آغاز تفاوتهای زیادی دارد. «اراده ملت» آنطور که انتظار داشت، نتوانست از نیروهای باسابقه در ترکیب شورای مرکزی استفاده کند هر چند در کنگره این حزب سرشناسان اصلاحطلب حضور پیدا میکنند. به نظر میرسد این حزب مشی آرام و چراغ خاموش را انتخاب کرده تا در مواقع ضروری به عنوان حزب دارای مجوز و فعال حضوری پررنگ داشته باشد.
آینده روشن برای اصلاحطلبان
دیگر احزاب اصلاحطلب هم طی یکسال اخیر فعالیتهای پراکندهای داشتند که پررنگ نبود. فعال نبودن احزاب این جریان را با نام فعال بودن شورای مشاوران سیدمحمد خاتمی نمیتوان توجیه کرد بلکه هر حزبی حامل گفتمان اصلاحات است که باید آن را در جامعه ترویج دهد. به نظر میرسد احزاب اصلاحطلب در آیندهای نزدیک باید به بازسازی خود پرداخته و فصل شکوفایی آنها پس از ۸ سال رکود در دولتهای اصولگرا آغاز خواهد شد.