شجاعپوریان: مطمئن هستیم مجریان انتخابات امانتداری میکنند/ مردم دنبال شناخت تشکلها باشند/ دولت از حقوق اصلاحطلبان حمایت کند
عصر جنوب/ asrejonoob.ir: از اعضای شورای شهر تهران است اما همین چند روز پیش در برخی رسانهها از قول او نوشتهاند که میخواهد در انتخابات مجلس از کرج کاندیدا شود. قبل از اینکه مصاحبه را شروع کنیم از او در این باره پرسیدیم. پاسخش این بود که نظر برخی از دوستانش این است که از کرج کاندیدا شود ولی خودش هنوز برای کاندیداتوری به جمعبندی نرسیده است. ولیا… شجاعپوریان معتقد است اگر مجلس اصلاح شود مشکلات کشور کاهش پیدا خواهد کرد. او بر این باور است که اگر نمایندگان مجلس در دورههای گذشته نقش خود را به درستی ایفا میکردند کشور در دوران احمدینژاد به آسیبهای کمتری دچار میشد. او میگوید در آسیبهایی که احمدینژاد به کشور وارد کرد مجلس نیز سهیم است. شجاعپوریان میگوید که اصلاحطلبان از رئیسجمهور که سوگند دفاع از حقوق شهروندان یاد کرده انتظار دارند تلاش کند تا حقی از کسی ضایع نشود. متن گفتوگوی شجاع پوریان با «آرمان» را میخوانید:
اصلاحطلبان اکنون بهطور جدی برای انتخابات مجلس در فعالیتاند، بهطوری که شاید بتوانیم بگوییم در دورههای گذشته چنین جدیتی وجود نداشته است. انگیزه اصلاحطلبان از این فعالیتهای مضاعف چیست؟
تنها جایی که اصلاحطلبان میتوانند ورود پیدا کنند نهادهای انتخابی است. در جاهای دیگر اصلاحطلبان با برخی محدودیتها روبهرو هستند. به همین دلیل در بحث انتخابات، چه انتخابات محلی مانند شوراها چه انتخابات ملی مثل مجلس و چه انتخابات ملی مثل ریاستجمهوری، اصلاحطلبان طرح و برنامه دارند. اما برای مجلس دهم انگیزه اصلاحطلبان بیشتر شده است. یک دلیل این انگیزه این است که انتخابات مجلس دهم نخستین انتخاباتی است که بعد از انتخابات سال ۹۲ برگزار میشود که مجری آن دولت یازدهم است. ما مطمئن هستیم مجریان امانتداری میکنند و رای مردم را پاس میدارند. اما نکته مهمتر این است که در انتخابات ریاستجمهوری مردم به کاندیدایی رای دادند که با شعار اعتدال و اصلاحات وارد میدان شده بود. همچنین بخش زیادی از آرای آقای روحانی متعلق به پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان است. ما اکنون میبینیم دولت در نیمه راه نه تنها از طرف مجلس چندان حمایت نمیشود بلکه باعث کندی حرکت در مسیر برنامههای خود میشود. در واقع مجلس نهم به عاملی بازدارنده برای دولت تبدیل شده است که نمونه آن را میتوانیم در بحث برجام ببینیم که میتواند منافع ملی ما را در سطح دنیا تامین کند. اما متاسفانه میبینیم که با وجود اینکه برجام به قانون تبدیل شده و رهبری از ابتدا بر روند آن نظارت داشته و شورای نگهبان هم آن را تایید کرده است عدهای در مجلس هنوز دنبال کارشکنی هستند که این پروژه نتواند به پیش رود. به همین دلایل است که اصلاحطلبان فکر میکنند باید تلاش کنند که فضای مجلس آینده متفاوت از مجلس حال باشد.
اصلا مجلس مطلوب اصلاحطلبان چه مجلسی است؟
به نظر من مجلس مطلوب مجلسی نیست که در آن یک صدا وجود داشته باشد و در آن تنها یک جناح حضور داشته باشد. مجلس برترین کانون سیاسی کشور است و به همین خاطر باید در آن صداهای مختلفی وجود داشته باشد کما اینکه ملت دارای سلیقهها و نگاههای مختلفی است. لذا ما همیشه حرفمان این است که به صلاح نیست در مجلس تنها یک جناح و سلیقه حاکم باشد. به هرحال مجلس نهادی است که باید در آن تضارب آرا و افکار صورت بگیرد. دنیا هم باید مجلس ما را اینگونه ببیند که همه عقیدهها در آن حضور دارند، اکثریت و اقلیتی در آن حاکم است و حقوق همه سلایق جامعه در آن مطرح میشود. ما اقلیتهای مذهبی در کشور داریم که در قانون اساسی برای آنها در مجلس نمایندهای وجود دارد. مثلا جمعیت یهودیان حدود ۳۰ یا ۴۰ هزار نفر است اما واضعان قانون اساسی برای همین جمعیت یک نماینده پیش بینی کردهاند. یا مثلا برای ارامنه دو نماینده و برای زرتشتیان یک نماینده پیش بینی شده است. خب میبینیم نگاه واضعان قانون اساسی این بوده که اقلیت کمجمعیت کشور هم باید در مجلس نمایندهای داشته باشند تا به نمایندگی از افکار خود بپردازند. اما هرجا که مردم فرصت انتخابات خوب و آزادی داشتهاند در آن حضور پیدا کردهاند. پایگاه اجتماعی اصلاحات در انتخابات دوم خرداد سال ۷۶، مجلس ششم و انتخابات ۲۴ خرداد ۹۲ مشخص شده است و حتی اگر بخواهیم به انتخابات سال ۸۸ که محل مناقشه قرار گرفت هم دقیقتر نگاه کنیم میبینیم با آرای اعلام شده کاندیداهای اصلاحطلب حدود ۱۴ – ۱۵ میلیون نفر رای داشتند. آیا ما نباید در مجلس برای این تعداد از جمعیت کشورمان نماینده پیشبینی کنیم و افرادی باشند که مردم احساس کنند دیدگاهشان در مجلس وجود دارد؟ بنابراین من میخواهم بگویم مجلس مطلوب مجلسی است که همه سلایق سیاسی در آن حضور داشته باشند و امکان بحث و جدل منطقی و به تعبیر قرآن احسن وجود داشته باشد. نهایتا در قانون اساسی ما جای نگرانی نسبت به مجلس نیست، چرا که در قانون اساسی ما فیلتری نهایی برای مجلس وجود دارد که شش نفر حقوقدان و شش نفر فقیه در آن حضور دارند. کار این فیلتر آن است که اگر نمایندگان مجلس گاه مصوبهای داشته باشند که با شرع مقدس ناسازگار باشد این نهاد بالادستی به اصلاح آن بپردازد. بنابراین از هر منطقی که نگاه کنیم فضای بسته و تنگ نظری در مجلس به صلاح نیست.
اصلاحطلبان هشت سال دولت را در اختیار نداشتند. بعد از این هشت سال نظرشان این بود که رئیسجمهور آینده باید بتواند روال کشور را به سال ۸۴ بازگرداند. در مجلس هم ۱۲ سال اکثریت مجلس در دست اصولگرایان بود. برای مجلس چه طرحی وجود دارد؟ اگر فردا شخصی مثل شما وارد مجلس شود میخواهد چه چیز را اصلاح کند؟
مجلس یکی از موثرترین قوا و نهادها در کشور است. به دلیل اینکه مجلس به تعبیر فیزیکی برای کشور ریلگذاری میکند و دولتها بر روی آن ریل حرکت میکنند. اگر مجلس قوی و کارآمدی وجود داشته باشد حتما میتواند فوریتها و اولویتهای کشور را شناسایی کند و در جاهایی که ما نیاز به اصلاح داریم قوانین مترقی و کارآمدی را تصویب کند. دولت مجری قانون است و وظیفه مجلس قانونگذاری و تصمیمسازی بزرگ برای دولت است. اگر ما مجلس خوبی داشته باشیم بخش بزرگی از مشکلاتمان رفع و رجوع میشود. همانطور که گفتید در سه دوره گذشته، اکثریت مطلق مجلس در اختیار اصولگرایان بوده است. در این سه دوره گاهی خود مجلس قوانین ناکارآمدی را وضع کرده که نیاز به بازنگری دارد. یعنی در جاهایی برخی از عملکرد دولتها اینگونه توجیه میشود که مجلس چنین قانونی را تصویب کرده است. به این ترتیب مجلس قوی میتواند این قوانین را بازنگری کند و به اصلاح آن بپردازد. شما ببینید در همین بحث یارانهها که در دولت احمدینژاد اجرا شد، هر اقتصاددانی چگونگی اجرای این یارانهها را غلط میدانست و میگفت قرار بود یارانهها اینگونه باشد که به جای آنکه پول مستقیم در دست مردم قرار بگیرد و پیامد آن افزایش نقدینگی و مصرف و به تبع آن گسترش خرید کالاهای لوکس و گاهی غیرضروری باشد مجلس میتوانست اصل اصلاح قیمت سوخت را اجرا کند و درآمد حاصل از آن را وارد بخش تولید کند. اما مجلس آن زمان پیشنهاد احمدینژاد را که استفاده پوپولیستی داشت تصویب کرده بود. مثلا همین قانون نیاز به اصلاح دارد. از این مثالها زیاد میتوان زد. میخواهم بگویم مجلس هم میتواند به اصلاح قوانین یک دهه گذشته که توسط مجلس یا دولت بپردازد و در آنها بازنگری کند و در ضمن، میتواند بر اساس اولویتها در بخشهایی که نیاز به قوانین جدید دارد فعالیت داشته باشد.
تا حدی این تصور به وجود میآید که مجلس آینده قرار است مثل مجالس دورههای گذشته در راستای منویات دولت عمل کند.
نکته مهمتری از تقنین هم وجود دارد. به جز بُعد تقنین وظیفه دیگر مجلس بُعد نظارت است. به هرحال هر میزان دولت گذشته با سوءمدیریت باعث مشکلاتی شده باشد – که امروز خود اصولگرایان هم آن را نقد میکنند – مجلس هم در برخی از آنها سهم داشته است. بنابراین مجلس آینده میتواند علاوه بر اینکه در کمک به دولت باشد از نظارت هوشمندانهای هم برخوردار باشد و هرجا که دولت یا یکی اعضای مجموعه آن ضعیف عمل میکند از ظرفیت قانونی خودش استفاده کند.
شما چه راهکاری برای دستیابی به چنین مجلسی دارید؟
مجلس یک نهاد انتخابی است. راهکار اصلی این است که ما بتوانیم در این مدت باقی مانده با افکار عمومی ارتباط بگیریم. در وهله اول باید بکوشیم مردم پای صندوقهای رای حاضر شوند. این رسالت همه گروههای سیاسی با همه سلایق است که میزان مشارکت را افزایش دهند. در مرحله دوم هم باید برای مردم روشنگری کرد. مردم به این باور برسند که تک تک آرای آنها موثر است و سرنوشت آینده شما و فرزندتان با همین رایی است که به صندوق میاندازید. این رای باید رای آگاهانه باشد، یعنی در فضاسازیهای تبلیغاتی و شرایطی که خوب و بد مختلط میشود مردم باید قدرت تشخیص پیدا کنند. نکته سوم که جا دارد در دهه چهارم انقلاب مردم به آن توجه کنند این است که آنها باید به افرادی رای دهند که هویت فکری و تشکیلاتی داشته باشند. رای دادن به آدمهای منفردی که امروز میآیند بر اساس سلیقه فردی خود و بدون هیچگونه پشتوانه حزبی قول میدهند، این میشود که آنها فردا وعدههای خود را فراموش میکنند. حتی اگر مردم میخواهند به اصولگرایان رای دهند باید اصولگرایانی را انتخاب کنند که پشتوانه حزبی دارند.
اعضای جبهه پایداری هم هویت تشکیلاتی دارند. پیشنهاد میکنید مردم به آنها رای دهند؟
طبیعتا چون فضای حزبی و تشکیلاتی ما فضای نوپایی است ممکن است گروههایی بیایند که گاهی شعارهای سطحی هم بدهند. مردم باید دنبال شناخت این تشکلها باشند. برای مثال جمعیت موتلفه اسلامی جریانی از جناح راست است که برخی از اعضای آن ممکن است
۵۰ سال فعالیت داشته باشند. اما جبهه پایداری که شما مثال میزنید چهار یا پنج سال سابقه دارد. اینجا باز همان بحث شناخت و بررسی است. باید مردم به جای آنکه به افراد تکیه کنند روی شاخصها و صلاحیتها و سوابق گروهها فکر کنند. در مجموع اگر مجلس ما اصلاح شود بسیاری از مشکلات کشور رفع خواهد شد. مجلس قوی بسیاری از مشکلات را حل میکند.
شما به مشارکت بالا اشاره کردید. دولت هم با زمینهسازی میتواند به تحقق چنین مجلسی کمک کند؟
انتظار ما این است که دولت از حقوق اصلاحطلبان حمایت کند و تمام گروهها و جناحهای قانونی از حقوق برابر برخوردار باشند. در واقع انتظار این است که یک انتخابات آزاد با حمایت همه مجموعهها برگزار شود.