مهاجرت یواشکی از خوزستان
عصر جنوب/ asrejonoob.ir: زیر پوست شهر اهواز به تازگی خبرهایی است که یواشکی منتشر میشود. هیچ کس علنی درباره آن حرف نمیزند و آمار درستی در این باره وجود ندارد.
مهاجرت مخفیانه و غیرقانونی شهروندان اهوازی با همه خطری که دارد، به امید رسیدن به قصر آرزوها به کام آنها شیرینتر از ماندن است.
هر کسی ممکن است هر لحظه جملهای شبیه این را درباره یکی از دوستان یا آشنایانش بشنود:
احمد هم رفت…
محسن را که میشناختی، رفت…
عدنان و رضا و… رفتند!
جالب اینکه پس از آه پرحسرتی که از سینه بیرون میآید، هیچکس دلیل را نمیپرسد، دلایل نه تنها بارها و بارها گفته شده است، بلکه بیشتر شهروندان اهوازی آنها را با تمام وجود لمس کردهاند، اما گویا این دلایل چنان ماندگار هستند که سبب شدهاند به جای آن ها، جوانان اهوازی به دیار ناشناخته خوشبختی بروند تا بار دیگر اهواز، همزمان با برگریزان فصل پاییز شاهد کوچ برگهای سبزش در باد تلخ مهاجرت شود.
آب، هوا و کار
چشمانش برق میزند، با اشتیاق لباس هایش را در ساک میچیند، خواهر کوچکش زانوهایش را در بغل می گیرد و یک گوشه کز میکند. برادرش را زیر نظر میگیرد و به سختی از شکستن بغضش خودداری میکند. ماجد اما در دنیای دیگری است. از همه نگاهها و وابستگیها میگریزد تا مبادا دلش بلرزد و آخرین لحظه کم بیاورد و از رفتن منصرف شود. چشمان پر از التماس خواهر کوچکش گویا افسون میکند و برای همین ماجد حتی یک بار هم به آنها نگاه نمیکند. میگوید: چرا مینویسی؟ چه کسی اهمیت میدهد یکی مثل من از اینجا کم شود؟ در تمام این سالها کسی مرا ندید و از این به بعد هم نخواهند دید. دانشگاهم که تمام شد به هر دری زدم استخدام شوم. نشد که نشد. توقع زیادی نداشتم و فقط دنبال کاری بودم که در شأنم باشد.
گوشی همراهش را از جیبش در میآورد تا چند عکس از دوستش را که ۳ سال است مهاجرت کرده است.نشان دهد .در حالی که عکسها را با انگشت شست رد میکند، توضیح میدهد: با سختی درس خواندم و الان میخواهم نتیجه زحماتم را در زادگاهم ببینم، اما افسوس که حداقلهای معیشت با این اوضاع برای من قابل تامین نیست. همین موجب میشود انگیزهام برای رفتن زیاد شود و به جایی که قدرم را بدانند، به چشمشان بیایم و از توان و استعدادم استفاده کنند، بروم. اما اگر اینجا بمانم از بیکاری و غصه میپوسم.
خانه «امیاسین»
خانه« امیاسین» هر روز از صبح تا شب به خاطر بازیگوشی نوههایش پر از سروصدا بود، اما امروز با همیشه فرق میکرد.
سکوت فضا را سنگین کرده است.
او در حالی که اشکهایش را پاک میکند، میگوید: فوتبال من را از نوههایم جدا کرد. پسرم مربی فوتبال است و چند سال برای این کار زحمت کشید، اما پیشرفتی نکرد و برای همین تصمیم گرفت به خارج برود. من و پدرش به او اجازه ندادیم. به نوههایمان خیلی وابسته هستیم. وقتی یاسین میخواست ازدواج کند یک واحد مسکونی بالای خانه خودمان برایش ساختیم تا از ما دور نشود، وقتی با رفتنش مخالفت کردیم، مخفیانه کارهایش را انجام داد، زن و بچههایش را برد و رفت و ما را حسرت به دل گذاشت.
دردی روی دردها
آب، هوا و کار؛ در ۳ کلمه دلیل رفتنش را خلاصه میکند. هدی فارغالتحصیل رشته فلسفه از دانشگاه علامه طباطبایی است.او هم می خواهد از استان برود. کتابخانهای که دارد نسبت به اتاق کوچکش بزرگ است. کتابی به دست میگیرد و میگوید: مهاجرت چیز خوبی نیست. مطمئن باشید ته دل همه ما که میرویم. میل به ماندن است، اما مجبوریم برویم. اینجا امکانی برای زندگی خوب فراهم نیست، جوانی من در حال گذر است، اما در خوزستان نه تنها مشکل بیکاری رفع نشده، بلکه درد بدی آب و هوا نیز اضافه شده است.
زنگ خطر مهاجرت
معاون سیاسی اجتماعی استاندار خوزستان درخواست خروج نیروهای انسانی بومی از استان را یکی از مشکلات خوزستان می داند و می گوید: خوزستان با سهم ۸۰ درصدی از تولید نفت، ۵۰ درصد بودجه کشور را تامین میکند و در عرصه اقتصادی کشور بیشترین سطح درآمد پس از استان تهران را داراست و میتوان گفت؛ سرمایه عظیمی در این استان وجود دارد. استان با توجه به نقشی که در توسعه کشور دارد، نیازمند رشد و توسعه در بخش عمران و آبادی است.
«فرجالله خبیر» دیگر ویژگی های برجسته استان را برمی شمرد و اظهار می کند: خوزستان به دلیل داشتن تنوع زیستی، اقلیمی، قومی و بهرهمند بودن از آداب و رسوم مختلف از شرایط مهاجرفرستی برخوردار و دارای ویژگیهای مهاجرپذیری است. در بخش مهاجرفرستی نیروهایی که از استان خارج می شوند، افراد کارآمد، کارآفرین و اندیشمند هستند.
وی درخواست ۷ هزار و ۵۰۰ نفری موجود برای خروج را زنگ خطر برای استان می داند و می افزاید: کمبود منابع انسانی کارآمد و متخصص از مشکلات این استان است.
روند مهاجرت از استان
خوزستان در دهههای گذشته به دلیل تأثیر عوامل مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی از جمله افزایش زیرساختهای صنعتی و کشاورزی و همچنین وقوع ۸ سال جنگ تحمیلی با نقل و انتقالات شدید جمعیتی روبه رو شد و روند مهاجرت، این استان اهمیت بسیاری داشت.
در فاصله بین سال ۵۴ تا ۵۵ این استان همچنان روند مهاجرپذیری خود را ادامه داد، اما با شروع جنگ تحمیلی و مشکلات ناشی از آن روند مهاجرتی استان معکوس شد و مهاجرفرست شد.
در فاصلهسال های ۶۶ تا ۶۷ خوزستان با پایان جنگ و آغاز بازسازی دوباره به یک استان مهاجرپذیر تبدیل شد. توزیع جغرافیایی مهاجران در استان و به عبارتی سهم شهرستانهای مختلف آن از نظر مهاجرت یکسان نیست و از این نظر اختلافهای بسیاری وجود دارد.
جاذبه، دافعه و مهاجرت
یک جامعه شناس در گفتوگو با همشهری مهاجرت را دارای ۲ جنبه دافعه و جاذبه می داند و می گوید: برای بررسی دلیل مهاجرت باید توجه کرد کدام جنبه موجب واداشتن یک فرد به مهاجرت میشود. دافعه به این معناست که گاهی شرایط زندگی فرد سخت است و شخصی که قصد مهاجرت دارد، فقط میبیند فضای موجود مناسب نیست و نمیتواند از آن پاسخ بگیرد. جاذبه هم یعنی اینکه وجود شرایط علمی، اقتصادی بهتر یا آزادی بیشتر در مقصد موجب مهاجرت فرد میشود. «احمد بخارایی» مهمترین انگیزه مهاجرت در خوزستان را اقتصادی می داند و می افزاید: انگیزه مهاجرت در خوزستان بیشتر به این دلیل است که بستر اشتغال برای بومیان مهیا نیست و علاوه بر این شخص میداند که در مقصد این مشکل وجود ندارد و با این تفاسیر، ریشه مهاجرت از خوزستان بیشتر اقتصادی است و فرد مهاجرت میکند برای اینکه در فضای راحتتری زندگی کند.
ویاظهار می کند: در خوزستان دافعه بیش از ۵۰ درصد بر مهاجرت تاثیر داشته است؛ زیرا شهروندان به فرصتهایی که مدنظرشان است، دست پیدا نمیکنند که همین موضوع آنها را دچار بحران هویت میکند و مجبور شوند در پی یافتن هویت اجتماعی یا هویت جهانی مهاجرت کنند. مهاجرت کار سختی است، اما وقتی فرد به بنبست میرسد و ارزیابیش این است که گزینه دیگری پیش رویش نیست، زادگاهش را ترک میکند. عضو هیات علمی دانشگاه پیام نور ادامه می دهد: فردی که دچار بحران هویت است، میخواهد معنایی برای خودش پیدا کند و اینکه در جامعه چه منزلتی دارد و آیا جامعه پاسخگوی نیازهایش است یا خیر؟ مجموع این فاکتورها نشان میدهد فرد دچار بحران هویت شده است یا نه. پس از آن دنبال راهحل این بحران میرود و حتی اگر فرد در مقصد به شرایط ایدهال نرسد، مقصد تا حدی پاسخگوی بحران هویتش خواهد بود. این استاد دانشگاه طیف مهاجران را متعدد می داند و بیان می کند: انگیزه مهاجرت در بین افراد متفاوت است. درطبقه کارگر عامل اقتصادی بیش از هر عامل دیگری موجب مهاجرت میشود، در طبقه متوسط انگیزه رشد و شکوفایی بیش از هر عاملی نیرومند است و در طبقه بالا رسیدن به آزادی بیشتر و زندگی در فضای بازتر.
بحران مهاجرت
عضو مجمع نمایندگان خوزستان در مجلس در یک اظهار نظر درباره مهاجرت از خوزستان گفت: به دلیل نبود برنامه متوازن توسعه در کشور مهاجرت از خوزستان به مرز بحران رسیده است و بنابراین باید نگاه نابرابر حاکم در برنامههای توسعهای کشور حذف و اصلاح شود.
«محمدباقر شریعتی» با تاکید بر اینکه در برنامههای توسعهای باید به مناطق کمترتوسعهیافته توجه ویژهای شود، افزود: انتظار میرود از محل ماده ۱۸۰ برنامه پنجم توسعه که تاکید زیادی بر متوزانسازی توسعه در مناطق کمتر توسعهیافته دارد، توجه ویژهای به این مساله صورت گیرد. با اینکه از زمان تاسیس سازمان برنامه و بودجه در ایران حدود ۷ دهه میگذرد، متاسفانه هنوز نتوانسته است در کشور توسعه متوازن ایجاد کند.